فوتبال ولباس حلال زادگان
يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۸۵، ۰۷:۵۸ ق.ظ
لفوتبال ولباس حلال زادگاناین روزها بازارگفتگو درباره فوتبال وجام جهانی به شدت داغ شده خصوصا هفته پیش که دوران اوج خود را پشت سر می گذاشت هرجا صحبتی شروع شود به فوتبال ختم می شود حتی خطبه های نماز جمعه وجلسات هیئت وزرا آدمهایی که درتمام عمرشان پایی به توپ نزدند تحلیل میکنند وبه ریشه یابی علل شکست تیم ملی می پردازند حتی برخی ازمسئولین کشوری وسران احزاب و....دراین قضیه خود را وارد ساختند .قصه روز به روز داغتر می شد چندانکه به دلیل مصادفت سفر فوتبالیستها به آلمان با دایام فاطمیه چند روز زودتر مراسم جشن پرواز برگزار گردید -آدمی رابیاد نماز جمعه ای می اندازد که معاویه درچهار شنبه اقامه کرد -ازمدتها قبل سیل بودجه های مختلف وتوجهات خاصه مسئولین به سمت فوتبال سرازیر شد ازمسابقات داخل استانی تا لیگ باشگاهی وغیره ؛ صدها ملیارد ساعت وقت مردم این مملکت صرف دوتا مسابقه نافرجام شد واگر هم به فرجامی میرسید برای مسابقات بعدی همین روال ادامه میافت شما مطمئن باشید علیرغم ناموفقی درجامها ی جهانی قبلی دوباره چند برابر این بودجه ها ووقتها وتوجهات ومصاحبه ها وتحلیل ها وبرنامه های تلویزیونی وغیره برای جام نوزدهم سرازیر خواهد شد مربی جدید تیم جدید کادر جدید بودجه جدید و.....خلاصه آدم احساس می کند ازصدر تاذیل مملکت درگیر این فوتبال شده است این وسط یکی نیست بگوید" آخر ماداریم چه می کنیم ؟ اومدیم وبعد دهها برابر آنچه گفته شد خرج کردن توانستیم درجام نوزدهم درمرحله اول جام موفق باشیم وباز باچند برابر این توجهات درجام بیستم وارد مرحله بعد شویم وباز با چند برابر آنچه درجام بیستم وبیست ویکم وبیست ودوم خرج کردیم جزء چند تیم سرشناس دنیا شدیم ومثلاً درجام سی ام قهرمان نخست شدیم -فرض میکنیم دراین چند سال بقیه کشورها بیکار نشسته باشند وفقط پیشرفت مارانگاه بکنند وراحت اجازه دهند آنها راپشت سر بگذاریم- اونوقت نگارنده این سطور که احتمالا درحال سپری کرد ن سالهای پیری خود است -اگرعمرش کفاف دهد- واگر تا آن سال وبلاگ میمیا برقرار باشد ازشما خواهد پرسید " خوب که چه؟"برزیل یا آرژانتین یا پرتقال یا فرانسه که قهرمان شدند چه گلی به جمالشون شد که به جمال ما بشودبراستی ما به کجا داریم می رویم جدا فوتبال چقدر ارزش دارد ؟آیا تابحال ازخود پرسیده اید که نفع نهایی این همه خرج وبرج به جیب کی میرود ؟ این سوال فقط از ملت ایران نیست بلکه ازبقیه ملتها و کشورها هم باید همین سوالات راپرسید فکر میکنم قصه ما قصه همان پادشاهی است که دونفر شیاد به سراغش رفتند وادعا کردند می توانند برای جناب پادشاه لباسی بدوزند که فقط حلال زاده ها میتوانند آنرا ببینند آنها باگرفتن پول هنگفتی کارگاه خود را برقرار کردند هریک از وزرا که به بازدید دوزندگان لباس حضرت سلطان می رفت برای اینکه محکوم به حرامزادگی نشود سراغ سلطان میرفت وازلباس وبرازندگی آن سخنها می گفت پادشاه نگون بخت نیز مثل بقیه به تعریف وتمجید ازلباس نادیده پرداخت وبالاخره روز نمایش عمومی لباس فرارسید همه درباریان وشخصیتها ومردم جمع شدند تا لباس مخصوص حاکم راببینند وپس ازاینکه پادشاه لخت وعریان ازمقابل آنان گذر میکرد با فریاد وهلهلهله لباس جدید رابه پادشاه تبریک میگفتنددراین میان ناگهان یک بچه کوچولو به مادر خود گفت : اینکه لباس تنش نیست.پچ پچ جای هلهله راگرفت و.....آری رفقا همه داریم مشترکاً لباس نادیده فوتبال را برتن میکنیم وهیچکس رایارای اعتراض نیست حتی مسئولین مملکتی هم ...