قربانی نشدن و...
قربانی نشدن و حرف خود را به کرسی نشاندن
آیا شما دارای شخصیتی قربانیشونده هستید؟ این مسئله باید بررسی بشه.
آیا شما هرگز به رستورانی شلوغی رفتید که میزی در نزدیکی دستشویی یا در کنار یک بچهی جیغجیغو یا یه فرد سیگاری به شما داده بشه و شما غر بزنید که [چه] جای بدی! باز هم بدترین جا نصیبم شد! در مورد مسافرت با اتوبوس چی؟ آیا همیشه بدترین صندلی اتوبوس نصیب شما میشه؟
اگر شما موارد مشابهی از این قبیل رو بارها تجربه کرده باشین در اینصورت میشه گفت که شما زمینهی پذیرش یک شخصیت «قربانیشونده» رو دارا هستید.
اما شما نباید نگران باشید. چون با استفاده از اصل تطابق (هر چه که در بالاست در پایین هم هست و هر چه در پایین است در بالا هم هست) مقابله با قربانیشدن به سادگی امکانپذیره.
بر اساس این اصل میتونیم بگیم کسی که قربانی مسائل کوچیک و جزیی (نصیبشدن بدترین صندلی اتوبوس یا رستوران) میشه با اون کسی که قربانی مسائل با اهمیت و بزرگ (به سرقت رفتن وسایل منزل) میشه مشابه همدیگه هستند و اگر شما بتونید از قربانیشدن خودتون در پهنهی مسائل کوچیکتر جلوگیری کنید در مورد مسائل مهم و عمده هم موفق خواهید شد.
و اما چگونه؟
فرض کنید که شما وارد رستورانی میشید، به شما میزی پیشنهاد میشه که اون رو دوست ندارید. بنابراین مسئول مربوطه رو صدا میزنید و از او میخواید که جای بهتری براتون در نظر بگیره. تو این حالت اگر شما موفق بشید میزتون رو عوض کنید دیگه قربانی نخواهید بود ولی اگر موفق نشدید چطور؟
باید گفت که در این صورت هم نباید خودتون رو یک قربانی به حساب بیارید. چون شما ادعای خودتون رو مطرح کردید و به جای داشتن واکنشی منفعلانه، فعالانه به عمل پرداختید. یعنی شما در جایگاه یک انتخابکننده قرار دارید.
گاهی مواقع برای اینکه حرف خودتون رو بیشتر به کرسی بنشونید لازمه که...
ادامه دارد...
:(( عجب
* این پست توسط خانم نگین توسلیان در کیمیای میهنبلاگ ثبت شده است، که بیان نتوانسته در انتقال آرشیو کیمیا به اینجا نام نویسنده را با خودش بیاورد. تاریخ ویرایش: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۰۴