لایستوون!
اول. اونقدر که متأسفانه ننوشتم، دیگه نه دلیلی برای نوشتن پیدا میکنم و نه وقتی استثنائا مینویسم، حتی روزمره و شوخی و...، دیگه دلیلی برای انتشارش پیدا میکنم. کلا خوب نیست اینطوری؛ اگر اهل نوشتن هستین، همیشه بنویسین، ولو شده روزمره؛ از من به شما نصیحت دوستانه خلاصه!
دوم. اینایی که بعد از گذشت بیش از دو ماه از شروع فتنهی ۱۴۰۱، و دیدن این همه جنایت و... از سوی اغتشاشگرها، داعش، تجزیهطلبها و غیره و غیره بر علیه مردم ایران، هنوز میگن: «اعتراض مردم»، فازشون چیه دقیقا؟!!! خیلی سعی میکنم بفهمم، اما نمیتونم واقعا! یعنی اینایی که توهین میکنن، الفاظ رکیک به کار میبرن، آدم آتش میزنن، گلو میبرن، شکنجه میکنن، به خونهی مردم حمله میکنن، میکشن و... «مردم» هستن؟ به خدا که مسخرهان این طایفه؛ نه که دین ندارن، آزادگی هم ندارن، یعنی هیچی ندارن، هیچی! حیف که بهشون بگی باسواد! تئوریسین! حیف لفظ سواد، حیف لفظ تئوری و اینا که بهشون بگی! والا!
سوم. آیا کسی که به خاطر اینکه دیگه نمیتونه مشکلات زندگی رو تحمل کنه، مشکلاتی که شریک زندگیش تو به وجود اومدن اونها مقصر نبوده، همسرش رو رها میکنه و میره با کسی که صبر میکنه تا حل مشکل و مشکلات یا با کسی که با علم به وجود یک مشکل در یک نفر، زندگیش رو باهاش شریک میشه، مساوی هستن؟ قطعا که لایستوون!!! میگن که: به دوستتدارمای اولش نیست، به ایستادن تا آخرشه!