مث کفتر توی کوهم مث آهو رو زمین؛ امام علی (ع)؛ طاهره خنیا
بسمالله الرحمن الرحیم
مث کفتر توی کوهم مث آهو رو زمین
آقا جون خونه به دوشی یتیما رو ببین
مادرم عمرشو رو رختای مردم میذاره
پدرم لباسای کارگری رو دوس نداره
آقاجون چند روزه خرما نیاوردی دم در
نکنه رد شدی از محلهی ما بیخبر
نکنه در زدی و هیچکی نفهمید اومدی
گوشای سنگین در، کر شد و نشنید اومدی
میدونی؟ وقتی تو رو به آینه محرم میکنم
چشمامو میبندمو تو رو مجسم میکنم
تو خیابونای بارونی میگردم بیهدف
تو میای با اسب و دعوت میکنی بیام نجف
چشمامو میبندم و فکر میکنم خواب میبینم
ولی تو منتظری تا روی اسبت بشینم
اما من یه دخترم یه کهنهپوش پاپتی
نمیتونم اینو باور بکنم به راحتی
منی که از آسمون پرندهدزدی میکنم
یه جوری سر میبرم که لک نگیره دامنم
منی که با نون و خرمای شما بزرگ شدم
منی که بره بودم لحظه به لحظه گرگ شدم
منی روزی سه بار مرگمو از خدا میخوام
چه جوری با این لباس کهنه مهمونی بیام
آقاجون جمع شما وصلهی ناجور نمیخواد
به لباسای سفید لکهی قرمز نمیآد
تن پژمردهی ما میلی به کافور نداره
پیش خورشید یه چراغ کوچولو نور نداره
آقا جون گذشتن از عشق شما سخته برام
اما اصرار نکنین فکرامو کردم نمییام
آخه اصلا نمیتونم خودمو راضی کنم
نمیخوام پیش خدا با آبروت بازی کنم
نذارین آب بشه از شرم و خجالت بدنم
خیلی ممنون که گذاشتین باهاتون حرف بزنم
خیلی وقته آسمون افتاده بود توی سرم
اما دستای زمین پیچیده بود دور و برم
آقا جون میشه یه بار دیگه دعوتم کنین؟
میشه مثل کفترا اهل زیارتم کنین؟
میشه هاجر نشده پیش خودم آب ببینم؟
میشه یک بار دیگه شما رو تو خواب ببینم
آقا راستی خونتون چه شکلیه چه جوریه؟
آقا جون ضریحتون سنگیه یا بلوریه؟
آقا جون گنبد و گلدسته دارین یا ندارین؟
اگه ما دعا کنیم تو خوابمون پا میذارین؟
باید از مرزای سبز باورم ردت کنم
جوجههای آرزومو نذر گنبدت کنم
آقا جون دعا بکن سوار دریا و صدف
با تموم بچههای پاپتی بیایم نجف
جای اینکه مثل سگ از همه تیپا بخوریم
سر سفرهت بشینیم و نون و خرما بخوریم
آقا جون سلام ما رو به بقیعت برسون
به ضریح سبز و موزون و بدیعت برسون
آقا جون دعا بکن بیام سراغت یه روزی
تو بکاری و بشم میوهی باغت یه روزی
تو زمینو بکنی، من عرقاتو بچینم
بیبی زهرا رو کنار بغض نخلا ببینم
دعا کن حقمو از خدای بارون بگیرم
یه کبوتر بشم و پای ضریحت بمیرم
تا تو غسلم بدی و شبونه خاکم بکنی
از تموم رنجای زندگی پاکم بکنی
بمونم توی مزاری که فقط جای منه
نه کسی بدونه من کجام نه پیدام بکنه
خودمو از لج این زندگی راحت بکنم
شبهای جمعه تو و بیبی رو دعوت بکنم
اگه حق خودمو از این ترانه بگیرم
یاعلی میگم و تا آخر جاده میرم
حالا تصمیم بگیرین وقت مناجات و دعاست
آقاجون نوبتی هم که باشه نوبت شماست
اگه دعوت شدم و قسمت من شد بپرم
توی خواب نصف شب دس بکشین روی سرم
اگه خواستین منو از دعوتیا جا بذارین
گاهی پشت در خونه نون و خرما بذارین
طاهره خنیا