محمد بحر بیپایان رحمت، گوهرش زهرا؛ حضرت زهرا (س)؛ علامرضا سازگار (میثم)
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد بحر بیپایان رحمت، گوهرش زهرا
علی فلک نجات آفرینش لنگرش زهرا
رسول الله مینازد که دارد دختری چون او
کتاب الله مینازد که باشد کوثرش زهرا
به معراج نبوت گر بگیری اوج میبینی
که گردونهاست در این راه و باشد محورش زهرا
خلایق راست قرآن داور و قرآن از آن بالد
که در تفسیر و در تعبیر باشد داورش زهرا
علی در غزوهها یار محمد بود و میبودی
در امواج غم و اندوه تنها یاورش زهرا
همای قلهی قاف ولایت، ملک هستی را
گرفته زیر پر زیرا بود بال و پرش زهرا
درست امابیها گر شود تفسیر میبینی
که هر پیغمبری بود از نخستین مادرش زهرا
سلام حق سلام انبیا بر شخص پیغمبر
سلام شخص پیغمبر به تنها دخترش زهرا
عبور ناقهاش چون روز محشر افتد از محشر
کند محشر به پا محشر که گردد محشرش زهرا
گریزد از قیامت تیرهگی تا مرز تاریکی
چو گردد با خدایی نور خود روشنگرش زهرا
ولایت چیست بشنو آسمان کل خوبیها
که باشد مهر و ماه و آفتاب و اخترش زهرا
محمد جان جان عالم است و هیچ میدانی؟
که باشد جان شیرین در درون پیکرش زهرا
خدا در دیدهی ظاهر نمیگنجد اگر گنجد
به چشم خواجهی لولاک باشد مظهرش زهرا
رسول الله را باشد دو قرآن، صامت و ناطق
کتاب صامتش قرآن، کتاب دیگرش زهرا
درود هر زن آزاده و هر مرد آزاده
بر آن بانو که باشد در ولایت رهبرش زهرا
ولایت همچو قرآن محمد جاودانی شد
به یمن همت دخت ولایتپرورش زهرا
محمد حی سرمد را بود پیغمبر خاتم
که در هر عصر و هر نسل است پیغامآورش زهرا
عبادت سنگرش زهرا نبوت محورش زهرا
ولایت همسرش زهرا امامت مصدرش زهرا
محمد شهر علم و در علی ابن ابیطالب
زهی شهری که باشد زینت بام درش زهرا
درخت سبز توحید و نبوت کیست؟ پیغمبر
امامان شاخهها و شیعیان برگ و برش زهرا
جز اینم گر بود ایمان ندارم بهره از ایمان
که دین، هم اولش زهرا بود هم آخرش زهرا
بیا حج ولایت کن، که این حج تا ابد باشد
صفا و مروه و سعی و منی و مشعرش زهرا
علی سنگرنشین جنگها بود و عجب دارم
که شد بعد از پیمبر حامی بیسنگرش زهرا
تک تنها کنار آستان خانه پشت در
خدا داند، خدا داند چه آمد بر سرش زهرا
غلاف تیغ خصم دون ز کار انداخت دستش را
بلی این بود پاداش جهاد اکبرش زهرا
برای یاری حیدر فشاری دید پشت در
که رفت از دست آنجا هم صدف هم گوهرش زهرا
دریغا کز جفای اهل دوزخ پایمال آمد
بهشت وحی و پرپر شد گل نیلوفرش زهرا
گل لبخند روید ز آفتاب حشر ای «میثم»
اگر بر خلق افتد سایهای از چادرش زهرا
غلامرضا سازگار (میثم)
از وبلاگ حسینیه