مفاتیحالجنان؛ نماز حضرت امیر المومنین (ع)
و از جمله نمازها نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است
شیخ و سیّد از حضرت صادقعلیه السلام روایت کردهاند که فرمود هر که از شماها چهار رکعت نماز امیرالمؤمنین علیه السلام را بجا آورد از گناهان بیرون آید مانند روزی که از مادر متولّد شده باشد و حاجتهاى او برآورده شود، بخواند در هر رکعت حمدیک مرتبه و پنجاه مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَدٌ وچون فارغ شود این دعا را بخواند که تسبیح آن حضرت است:
سُبْحانَ مَنْ لاتَبیدُمَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لاتَنْقُصُ خَزآئِنُهُ، سُبْحانَ مَنْ لاَاضْمِحْلالَ
منزه است آنکه خزائنش گم نگردد نشانه هایش نابود نشود منزه است آنکه هیچ کس را در کارش مشارکت ندهد منزه است آنکه فخرش
لِفَخْرِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، سُبحانَ مَنْ لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحانَ
زوال نپذیرد منزه است آنکه دارائیش تمام نشود منزه است آنکه دورانش سپرى نشود منزه است
مَنْ لا یُشارِکُ اَحَداً فى اَمْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لا اِلهَ غَیْرُهُ پس دعا کند بعد از این وبگوید:
آنکه کسى را در ریاست و حکومت کارش شرکت ندهد منزه است آنکه معبودى جز او نیست * * * * * * * * * * * * * *
یا مَنْ عَفا عَنِ السَّیِئاتِ وَ لَمْ یُجازِ بِهَا، اِرْحَمْ عَبْدَکَ یا اَللَّهُ، نَفْسى نَفْسى،اَنَا
اى آنکه درگذرى از بدیها (گناهان) و بدانها کیفر نکنى به بندهات رحم کن اى خدا نفس مرا نفس مرا
عَبْدُکَ یا سَیِّداهُ، اَنَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ اَیا رَبَّاهُ، اِلهى بِکَیْنُونَتِکَ
(ترحم کن) من بنده توام اى آقاى من، من بنده توام که در برابرت هستم اى پروردگار من اى معبود من به هستى خودت
یااَمَلاهُ، یارَحْماناهُ یاغِیاثاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لاحیلَةَ لَهُ، یامُنْتَهى رَغْبَتاهُ، یا مُجْرِىَ
سوگند اى آرزوى من اى بخشاینده اى فریادرس بندهات بندهات چارهاى برایش نیست اى منتهاى آرمانم اى روان کننده
الدَّمِ فى عُرُوقى، یا سَیِّداهُ یا مالِکاهُ، اَیا هُوَ اَیا هُوَ، یا رَبَّاهُ عَبْدُکَ عَبْدُکَ
خون در رگهایماى آقاى من اى آقاى من اى مالک من اى او، اى او، (اى آنکه هستى فقط اوست و باقى همه هیچند و وجودشان ممکن است)
لاحیلَةَ لى وَ لا غِنى بى عَنْ نَفسْى، وَ لااَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلانَفْعاً، وَ لا اَجِدُ
اى پروردگار من بندهات بندهات چارهاى برایم نیست و از خود چیزى ندارم و توانایى بر زیان و نفع خود ندارم و کسى را نمىیابم
مَنْ اُصانِعُهُ، تَقَطَّعَتْ اَسْبابُ الْخَدایِع ِ عَنّى، وَاضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عّنى،
که با او بسازم تمام وسائل چاره از من قطع شده و هر کجا گمان داشتم از بین رفت روزگار مرا تنها به درگاهت روانهام
اَفْرَدَنِى الدَّهْرُ اِلَیْکَ، فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هذَا الْمَقامَ یا اِلهى، بِعِلْمِکَ کانَ هذا
کرده پس پیش رویت در اینجا ایستادم معبودا تمام اینها با علم تو بوده پس تو
کُلُّهُ، فَکَیْفَ اَنْتَ صانِعٌ بى، وَلَیْتَ شِعْرى کَیْفَ تَقُولُ لِدُعآئى، اَتَقُولُ نَعَمْ اَمْ
چگونه با من رفتار خواهى کرد و اى کاش مىدانستم که پاسخ دعایم را چگونه خواهى گفت آیا مىگویى «آرى» یا
تَقُولُ لا، فَاِنْ قُلْتَ لافَیا وَ یْلى یا وَیْلى، یا وَیْلى یا عَوْلى یا عَوْلى یا عَوْلى،
مىگویى «نه» پس اگر گفتى «نه» واى بر من پس واى بر من، واى بر من اى بیچارگى من اى بیچارگى من،
یاشِقْوَتى یا شِقْوَتى یا شِقْوَتى، یا ذُلّى یا ذُلّى یاذُلّى، اِلى مَنْ وَ مِمَّنْ اَوْ عِنْدَ
اى بدبختیم اى بدبختیم اى بدبختیم، اى خواریم، اى خواریم، اى خواریم به چه کس! و از چه کسى یا پیش چه کس
مَنْ اَوْ کَیْفَ اَوْ ماذا اَوْ اِلى اَىِّ شَىءٍ اَلْجَأُ وَ مَنْ اَرْجُو، وَ مَنْ یَجُودُ عَلىَ
یا چطور یا چگونه یا به چه چیز پناه ببرم و به که امید داشته باشم و کیست که
بِفَضْلِهِ حینَ تَرْفُضُنى یاواسِعَ الْمَغْفِرَةِ، وَاِنْ قُلْتَ نَعَمْ کَما هُوَالظَّنُّ بِکَ وَ
به فضل خود بر من بخشش کند آن زمان که تو برانیم اى آنکه آمرزشش پهناور است، اما اگر بگویى «آرى» چنانچه گمان به تو
الرَّجآءُ لَکَ، فَطُوبى لى اَنَا السَّعیدُ وَاَناَ الْمَسْعُودُ، فَطُوبى لى، وَ اَنَا
همین است و همین امید را به تو دارم پس خوشا بر حالم، در آن حال من سعادتمند و خوشبختم و خوشا بحالم که
الْمَرْحُومُ، یامُتَرَحِّمُ، یامُتَرَئّفُ یامُتَعَطِّفُ یامُتَجَبِّرُ، یامُتَمَلِّکُ یا مُقْسِطُ، لا
مشمول رحمتت واقع شدهام اى رحم کننده بسیار رؤف و با عطوفت اى دارنده بزرگى اى دهنده فرمانروایى اى خداى دادگر
عَمَلَ لى اَبْلُغُ بِهِ نَجاحَ حاجَتى، اَسْئَلُکَ بِاْسمِکَ الَّذى جَعَلْتَهُ فى مَکْنُونِ
عملى ندارم که بوسیله آن به خواستهام ظفر جویم از تو مىخواهم به حق آن نامت که آنرا در پرده
غَیْبِکَ، وَاسْتَقَرَّ عِنْدَکَ، فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى شَىءٍ سِواکَ، اَسْئَلُکَ بِهِ وَبِکَ وَبِهِ،
غیب خود پنهان کردهاى و نزد خودت قرار گرفته بطوریکه براى هیچ موجود دیگرى غیر از تو ظاهر نشود بدان نام از تو مىخواهم
فَاِنَّهُ اَجَلُّ وَاَشْرَفُ اَسْمآئِکَ، لا شَىءَ لى غَیْرُ هذا، وَلا اَحَدَ اَعْوَدُ عَلىَ
و بذات خودت که آن برتر و شریفترین نامهاى تو است و چیزى غیر از این ندارم و کسى سود رسانتر
مِنْکَ، یاکَیْنُونُ یا مُکَوِّنُ، یا مَنْ عَرَّفَنى نَفْسَهُ، یا مَنْ اَمَرَنى بِطاعَتِهِ یا مَنْ
از تو به من نیست اى هست به خود و اى هستى ده اى که خود را به من شناساندى اى که مرا به طاعتت واداشتى اى که مرا
نَهانى عَنْ مَعْصِیَتِهِ، یا مَدْعُوُّ یا مَسْئُولُ، یا مَطْلُوباً اِلَیْهِ، رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ
از نافرمانیت بازداشتى اى که تو را خوانند و از تو خواهند و تو را طلب کنند وصیتى که در (باره پیروى نکردن شیطان)
الَّتى اَوْصَیْتَنى وَ لَمْ اُطِعْکَ، وَ لَوْ اَطَعْتُکَ فیما اَمَرْتَنى لَکَفَیْتَنى، ما قُمْتُ اِلَیْکَ
به من کردى بدور انداختم و پیرویت نکردم و اگر آنچه دستورم داده بودى اطاعتت مى کردم تو هم درباره آنچه به درگاهت آمدم کفایتم
فیهِ وَ اَنَا مَعَ مَعْصِیَتى لَکَ راجٍ، فَلا تَحُلْ بَیْنى وَ بَیْنَ ما رَجَوْتُ، یا مُتَرَحِّماً
مى کردى ولى با اینکه من معصیتکارم به تو امیدوارم پس میان من و آنچه امید بدان دارم جدایى میفکن اى ترحم کننده
لى اَعِذْنى مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَ مِنْ خَلْفى، وَ مِنْ فَوْقى وَ مِنْ تَحْتى وَ مِنْ کُلِ
بر من پناهم ده از پیش رو و از پشت سرم و از بالاى سرم و از زیر پایم
جِهاتِ الإِحاطَةِ بى، اَللّهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدى، وَبِعَلِىٍّ وَلِیّى، وَبِالْأَئِمَةِ الرَّاشِدینَ
و از هر جهت که به من احاطه دارد خدایا به حق محمد آقاى من و به حق على مولاى من و به حق امامان راهنمایم -
عَلَیْهِمُالسَّلامُ،اِجْعَلْعَلَیْنا صَلَواتِکَ وَ رَاْفَتَکَ وَ رَحْمَتَکَ، وَاْوسِعْ عَلَیْنا مِنْ رِزْقِکَ،
که برایشان درود باد - رحمتهاى خود و لطف و مهرت را بر ما شامل گردان و روزیت را بر ما وسیع گردان
وَاقْضِعَنَّاالدَّیْنَ وَجَمیعَ حَوآئِجِنا، یااَللَّهُیااَللَّهُیااَللَّهُ، اِنَّکَ عَلى کُلِشَىْءٍ قَدیرٌ
و دَین ما را ادا فرما و همه حاجتهاى ما را برآور یا الله ... که همانا تو بر هر چیزى توانایى.
پس حضرت فرمود که هر که این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند چون فارغ شود نماند مابین او و خداوند تعالى گناهى مگر آنکه آمرزیده شود مؤلف گوید که احادیث بسیار در فضیلت خواندن این چهار رکعت نماز در شب و روز جمعه وارد شده و اگر بعد از نماز بگوید اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى النَّبِىِّ الْعَرَبِىِّ وَ الِهِ وارد شده که گناهان گذشته و آینده او آمرزیده شود و چنان باشد که دوازده مرتبه قرآن را ختم کرده باشد و حقّ تعالى گرسنگى و تشنگى قیامت را از او رفع کند.