مفاتیح‌الجنان؛ نماز حضرت امیر المومنین (ع) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

مفاتیح‌الجنان؛ نماز حضرت امیر المومنین (ع) مفاتیح‌الجنان؛ نماز حضرت امیر المومنین (ع)

چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ب.ظ

و از جمله نمازها نماز حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام است‏

 شیخ و سیّد از حضرت صادق‏علیه السلام روایت کرده‏اند که فرمود هر که از شماها چهار رکعت نماز امیرالمؤمنین‏ علیه السلام را بجا آورد از گناهان بیرون آید مانند روزی که از مادر متولّد شده باشد و حاجتهاى او برآورده شود، بخواند در هر رکعت‏ حمدیک‏ مرتبه‏ و پنجاه مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَدٌ وچون فارغ شود این دعا را بخواند که تسبیح آن حضرت است:

 سُبْحانَ مَنْ لاتَبیدُمَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لاتَنْقُصُ خَزآئِنُهُ، سُبْحانَ مَنْ لاَاضْمِحْلالَ‏

منزه است آنکه‏ خزائنش‏ گم نگردد نشانه‏ هایش‏ نابود نشود منزه‏ است‏ آنکه‏ هیچ کس‏ را در کارش‏ مشارکت‏ ندهد منزه‏ است‏ آنکه فخرش‏

 لِفَخْرِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، سُبحانَ مَنْ لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحانَ‏

زوال نپذیرد منزه است آنکه دارائیش تمام نشود منزه است آنکه دورانش سپرى نشود منزه است‏

 مَنْ لا یُشارِکُ اَحَداً فى‏ اَمْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لا اِلهَ غَیْرُهُ پس دعا کند بعد از این وبگوید:

آنکه کسى را در ریاست و حکومت کارش شرکت ندهد منزه است آنکه معبودى جز او نیست * * * * * * * * * * * * * *

 یا مَنْ عَفا عَنِ السَّیِئاتِ وَ لَمْ یُجازِ بِهَا، اِرْحَمْ عَبْدَکَ یا اَللَّهُ، نَفْسى‏ نَفْسى‏،اَنَا

اى آنکه درگذرى از بدیها (گناهان) و بدانها کیفر نکنى به بنده‏ات رحم کن اى خدا نفس مرا نفس مرا

 عَبْدُکَ یا سَیِّداهُ، اَنَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ اَیا رَبَّاهُ، اِلهى‏ بِکَیْنُونَتِکَ‏

(ترحم کن) من بنده توام اى آقاى من، من بنده توام که در برابرت هستم اى پروردگار من اى معبود من به هستى خودت‏

 یااَمَلاهُ، یارَحْماناهُ یاغِیاثاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لاحیلَةَ لَهُ، یامُنْتَهى‏ رَغْبَتاهُ، یا مُجْرِىَ‏

سوگند اى آرزوى من اى بخشاینده اى فریادرس بنده‏ات بنده‏ات چاره‏اى برایش نیست اى منتهاى آرمانم اى روان کننده‏

 الدَّمِ فى‏ عُرُوقى‏، یا سَیِّداهُ یا مالِکاهُ، اَیا هُوَ اَیا هُوَ، یا رَبَّاهُ عَبْدُکَ عَبْدُکَ‏

خون در رگهایم‏اى‏ آقاى‏ من‏ اى‏ آقاى‏ من‏ اى‏ مالک‏ من اى‏ او، اى‏ او، (اى‏ آنکه‏ هستى‏ فقط اوست‏ و باقى‏ همه‏ هیچند و وجودشان‏ ممکن‏ است)

 لاحیلَةَ لى‏ وَ لا غِنى‏ بى‏ عَنْ نَفسْى‏، وَ لااَسْتَطیعُ لَها ضَرّاً وَلانَفْعاً، وَ لا اَجِدُ

اى پروردگار من بنده‏ات بنده‏ات چاره‏اى برایم نیست و از خود چیزى ندارم و توانایى بر زیان و نفع خود ندارم و کسى را نمى‏یابم‏

 مَنْ اُصانِعُهُ، تَقَطَّعَتْ اَسْبابُ الْخَدایِع ِ عَنّى‏، وَاضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عّنى‏،

 که با او بسازم تمام وسائل چاره از من قطع شده و هر کجا گمان داشتم از بین رفت روزگار مرا تنها به درگاهت روانه‏ام‏

 اَفْرَدَنِى الدَّهْرُ اِلَیْکَ، فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هذَا الْمَقامَ یا اِلهى‏، بِعِلْمِکَ کانَ هذا

 کرده پس پیش رویت در اینجا ایستادم معبودا تمام اینها با علم تو بوده پس تو

 کُلُّهُ، فَکَیْفَ اَنْتَ صانِعٌ بى‏، وَلَیْتَ شِعْرى‏ کَیْفَ تَقُولُ لِدُعآئى‏، اَتَقُولُ نَعَمْ اَمْ‏

چگونه با من رفتار خواهى کرد و اى کاش مى‏دانستم که پاسخ دعایم را چگونه خواهى گفت آیا مى‏گویى «آرى» یا

 تَقُولُ لا، فَاِنْ قُلْتَ لافَیا وَ یْلى‏ یا وَیْلى‏، یا وَیْلى‏ یا عَوْلى‏ یا عَوْلى‏ یا عَوْلى‏،

مى‏گویى «نه» پس اگر گفتى «نه» واى بر من پس واى بر من، واى بر من اى بیچارگى من اى بیچارگى من،

 یاشِقْوَتى‏ یا شِقْوَتى‏ یا شِقْوَتى‏، یا ذُلّى‏ یا ذُلّى‏ یاذُلّى‏، اِلى‏ مَنْ وَ مِمَّنْ اَوْ عِنْدَ

اى بدبختیم اى بدبختیم اى بدبختیم، اى خواریم، اى خواریم، اى خواریم به چه کس! و از چه کسى یا پیش چه کس‏

 مَنْ اَوْ کَیْفَ اَوْ ماذا اَوْ اِلى‏ اَىِّ شَى‏ءٍ اَلْجَأُ وَ مَنْ اَرْجُو، وَ مَنْ یَجُودُ عَلىَ‏

یا چطور یا چگونه یا به چه چیز پناه ببرم و به که امید داشته باشم و کیست که‏

 بِفَضْلِهِ حینَ تَرْفُضُنى‏ یاواسِعَ الْمَغْفِرَةِ، وَاِنْ قُلْتَ نَعَمْ کَما هُوَالظَّنُّ بِکَ وَ

به فضل خود بر من بخشش کند آن زمان که تو برانیم اى آنکه آمرزشش پهناور است، اما اگر بگویى «آرى» چنانچه گمان به تو

 الرَّجآءُ لَکَ، فَطُوبى‏ لى‏ اَنَا السَّعیدُ وَاَناَ الْمَسْعُودُ، فَطُوبى‏ لى‏، وَ اَنَا

همین است و همین امید را به تو دارم پس خوشا بر حالم، در آن حال من سعادتمند و خوشبختم و خوشا بحالم که‏

 الْمَرْحُومُ، یامُتَرَحِّمُ، یامُتَرَئّفُ یامُتَعَطِّفُ یامُتَجَبِّرُ، یامُتَمَلِّکُ یا مُقْسِطُ، لا

 مشمول رحمتت واقع شده‏ام اى رحم کننده بسیار رؤف و با عطوفت اى دارنده بزرگى اى دهنده فرمانروایى اى خداى دادگر

 عَمَلَ لى‏ اَبْلُغُ بِهِ نَجاحَ حاجَتى‏، اَسْئَلُکَ بِاْسمِکَ الَّذى‏ جَعَلْتَهُ فى‏ مَکْنُونِ‏

 عملى ندارم که بوسیله آن به خواسته‏ام ظفر جویم از تو مى‏خواهم به حق آن نامت که آنرا در پرده‏

 غَیْبِکَ، وَاسْتَقَرَّ عِنْدَکَ، فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى‏ شَى‏ءٍ سِواکَ، اَسْئَلُکَ بِهِ وَبِکَ وَبِهِ،

 غیب خود پنهان کرده‏اى و نزد خودت قرار گرفته بطوریکه براى هیچ موجود دیگرى غیر از تو ظاهر نشود بدان نام از تو مى‏خواهم‏

 فَاِنَّهُ اَجَلُّ وَاَشْرَفُ اَسْمآئِکَ، لا شَى‏ءَ لى‏ غَیْرُ هذا، وَلا اَحَدَ اَعْوَدُ عَلىَ‏

و بذات خودت که آن برتر و شریفترین نامهاى تو است و چیزى غیر از این ندارم و کسى سود رسانتر

 مِنْکَ، یاکَیْنُونُ یا مُکَوِّنُ، یا مَنْ عَرَّفَنى‏ نَفْسَهُ، یا مَنْ اَمَرَنى‏ بِطاعَتِهِ یا مَنْ‏

 از تو به من نیست اى هست به خود و اى هستى ده اى که خود را به من شناساندى اى که مرا به طاعتت واداشتى اى که مرا

 نَهانى‏ عَنْ مَعْصِیَتِهِ، یا مَدْعُوُّ یا مَسْئُولُ، یا مَطْلُوباً اِلَیْهِ، رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ‏

از نافرمانیت بازداشتى اى که تو را خوانند و از تو خواهند و تو را طلب کنند وصیتى که در (باره پیروى نکردن شیطان)

 الَّتى‏ اَوْصَیْتَنى‏ وَ لَمْ اُطِعْکَ، وَ لَوْ اَطَعْتُکَ فیما اَمَرْتَنى‏ لَکَفَیْتَنى‏، ما قُمْتُ اِلَیْکَ‏

به من‏ کردى‏ بدور انداختم‏ و پیرویت‏ نکردم‏ و اگر آنچه دستورم داده بودى اطاعتت مى‏ کردم تو هم درباره آنچه به درگاهت آمدم کفایتم‏

 فیهِ وَ اَنَا مَعَ مَعْصِیَتى‏ لَکَ راجٍ، فَلا تَحُلْ بَیْنى‏ وَ بَیْنَ ما رَجَوْتُ، یا مُتَرَحِّماً

مى ‏کردى ولى با اینکه من معصیتکارم به تو امیدوارم پس میان من و آنچه امید بدان دارم جدایى میفکن اى ترحم کننده

 لى‏ اَعِذْنى‏ مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَ مِنْ خَلْفى‏، وَ مِنْ فَوْقى‏ وَ مِنْ تَحْتى‏ وَ مِنْ کُلِ‏

بر من پناهم ده از پیش رو و از پشت سرم و از بالاى سرم و از زیر پایم‏

 جِهاتِ الإِحاطَةِ بى‏، اَللّهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدى‏، وَبِعَلِىٍّ وَلِیّى‏، وَبِالْأَئِمَةِ الرَّاشِدینَ‏

و از هر جهت که به من احاطه دارد خدایا به حق محمد آقاى من و به حق على مولاى من و به حق امامان راهنمایم  -

 عَلَیْهِمُ‏السَّلامُ،اِجْعَلْ‏عَلَیْنا صَلَواتِکَ وَ رَاْفَتَکَ وَ رَحْمَتَکَ، وَاْوسِعْ عَلَیْنا مِنْ رِزْقِکَ،

که برایشان درود باد - رحمتهاى خود و لطف و مهرت را بر ما شامل گردان و روزیت را بر ما وسیع گردان‏

 وَاقْضِ‏عَنَّاالدَّیْنَ وَجَمیعَ حَوآئِجِنا، یااَللَّهُ‏یااَللَّهُ‏یااَللَّهُ، اِنَّکَ عَلى‏ کُلِ‏شَىْ‏ءٍ قَدیرٌ

و دَین ما را ادا فرما و همه حاجتهاى ما را برآور یا الله ... که همانا تو بر هر چیزى توانایى.

 پس حضرت فرمود که هر که این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند چون فارغ شود نماند مابین او و خداوند تعالى گناهى مگر آنکه آمرزیده شود مؤلف گوید که احادیث بسیار در فضیلت خواندن این چهار رکعت نماز در شب و روز جمعه وارد شده و اگر بعد از نماز بگوید اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى النَّبِىِّ الْعَرَبِىِّ وَ الِهِ وارد شده که گناهان گذشته و آینده او آمرزیده شود و چنان باشد که دوازده مرتبه قرآن را ختم کرده باشد و حقّ تعالى گرسنگى و تشنگى قیامت را از او رفع کند.

  • ناصر دوستعلی

مفاتیح الجنان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه