من برایت ترانه می‌خوانم، پاسخم را به شعر می‌گویی؛ احمد موسوی‌نژاد :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

 احمد موسوی‌نژاد

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

من برایت ترانه می‌خوانم، پاسخم را به شعر می‌گویی

‌آسمانم دوباره بارانی‌ست، مثل وقتی که شعر می‌گویی ‌

 

من برایت ترانه می‌خوانم، زیرِ بارانِ شعرِ تو، بی‌چتر

مثلِ چتری که عاشقت شده است، با لبی بسته شعر می‌گویی‌

 

چکه‌چکه، پر از بهارانی، بارشِ بوسه‌های بارانی

گونه‌ام خیس می‌شود وقتی که تو با بوسه شعر می‌گویی

 

برقی از مشرقِ افق برخاست، احتمالا به ناز می‌خندی

رعدِ مغرب، نشانی این است: که تو با گریه شعر می‌گویی

 

خیسِ باران، تمامِ پیرِهنم به تنم مثل چسب چسبیده

مثل نرمِ تو را بغل‌کردن، وقتی از عشوه شعر می‌گویی

 

از تو سر زد کمانِ رنگینی روی سقفِ مدور چشمم

روی آن دل‌پذیرِ رنگین‌یال، چه بهارانه شعر می‌گویی

 

آفتابِ آسمان خندید… شعرِ تو بیتِ آخرش مانده

پیش‌گوی هواشناسی گفت: آخرِ هفته شعر می‌گویی

 

احمد موسوی‌نژاد

 

 

* منبع: وبلاگ محمد مرفه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه