من همان بندهام که گمراهم؛ امام زمان (عج)؛ سیدامیرحسین میرحسینی
بسمالله الرحمن الرحیم
من همان بندهام که گمراهم
مشتری قدیمی ماهم
گر چه نوروز آمده آقا
بی تو من عید را نمیخواهم
ای نگاهت صنوبری آقا
شیوهات مهر و دلبری آقا
قسمت میدهم مرا یک بار
بپسندی به نوکری آقا
قلبت از جنس عشق و احساس است
بوی تو بوی نرگس و یاس است
چشمهای قشنگ تو بیشک
مثل چشم عمویت عباس است
دم تو مثل نفخهی صور است
آب و رنگت تمام از نور است
با سلام ظهورت ای موعود
آخرین سین سفرهام جور است
بیتو آقا خزانی و سردم
غرق اندوه و ماتم و دردم
تا شنیدم که جمعه میآیی
به تن خود لباس نو کردم
بارش ابر دیده نا چیز است
تنگ با ماهیاش گلاویز است
من شنیدم بهار هم میگفت
تا نیایی بهار، پاییز است
ماه اسفند طی شده آقا
جام خالی ز می شده آقا
کی میایی به من بگو مردم
وقت تحویل کی شده آقا
موی ندبه سپید شد برگرد
جمعه هم نا امید شد برگرد
سال هشتاد و هشت هم که گذشت
باز هم بی تو عید شد برگرد
سیدامیرحسین میرحسینی
* منبع: وبلاگ حسینیه