من یه ابر خوبم!
پنجشنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۴، ۱۰:۳۵ ق.ظ
چشمامو باز میکنم
لبخند میزنم
اشکام رو پاک میکنم
سبک شدم
دارم تو آسمون شنا میکنم
دوستام زیاد بهم نزدیک نیستن
ولی ما ابرها به این دوریها عادت داریم
خوبیش اینه که از زمین به آفتاب نزدیکتری
با اینکه هنوز خیلی دوری ولی اینجا گرمتر از زمینه
من یه ابر خوشبختم
و اگر اونی رو که دوسش دارم پیدا کنم
به موقع براش میبارم
به موقع هم میرم کنار
ابر خوب نباید آسمون رو تار کنه، مگه نه؟!
* این پست از خانم نگین است که در کیمیای میهنبلاگ ثبت کرده بودند، و بیان نتوانسته در انتقال آرشیو کیمیا به اینجا اسم نویسنده را با خودش بیاورد. تاریخ ویرایش: یکشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۰۷