ناشنیده های خواستگاری , نادیده های نامزدی ( قسمت چهارم )
چهارشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۸۴، ۰۷:۴۸ ق.ظ
ناشنیده های خواستگاری , نادیده های نامزدی ( قسمت چهارم )((( جوانهای دم بخت حتما حتما بخوانند / قسمتهای قبلی رو بخونین البته اگر نخوندین )))توقعات خواسته ها و توقعاتی که از سوی خانواده ها یا دختر یا پسر از یکدیگر مطالبه می شود نیز گاه به صورت مستقیم به زبان نمی آید . ممکن است این خواسته ها هیچ وقت عملی نشود اما برای دو طرف بنا به مصالحی و یا به دلیل همان عشقهای زود گذر مهم به نظر نیاید . معمولا عوارض این مسائل پس از مدت نه چندان طولانی و با ولرم شدن حرارت عشق و عاشقی ها خود را نشان می دهد . هر چند این توقعات جزء اصول زندگی نیست اما متاسفانه در عرف جامعه به شکلی نامطلوب جا خوش کرده و تغییر و تحول در آن به زمانی طولانی نیاز دارد .عمده ترین مسائل آن هم مهریه , جهیزیه , خرید عقد و عروسی و امکانات رفاهی پسر است که مورد توجه قرار می گیرد. خانمی که خود را ک – ناجی معرفی می کند در این باره از خواستگار دخترش می گوید که چگونه خواسته هایش را به طور غیر مستقیم بیان کرد . او چنین می گوید : « مادر پسری که به خواستگاری دختر من آمده بود هنوز ما هیچ جوابی نداده بودیم که شروع کرد به ردیف کردن توقعات و گفت : نمی دانید عروس بزرگ من چه جهازی به خانه پسرم آورد حتی ماشین ظرفشویی هم داشت » . وی که خود را خانواده ای متوسط به لحاظ مالی معرفی می کرد افزود : « مادر پسر درمورد سرویس کامل کریستال ایتالیایی و چینی فرانسوی اش کلی حرف زد و تعریف کرد . و حالا مانده ایم که با این هزینه های بالا چگونه جهیزیه ای متناسب با توقعات اینجور آدمها فراهم کنیم » . این خانواده شانس آورده اند که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و به خواستگاری آنها جواب مثبت نداده اند اما اگر این چیزها برای برخی خانواده ها مهم باشد مایه تحقیر دختر یا پسر و خانواده اش خواهد شد . نادیا فرمانیان که گویا از یاد آوری آنچه بر او گذشته و می گذرد دچار غم بزرگی شده اینگونه درد دل می کند : « الان 5 سال است که ازدواج کرده ام اما روزی نیست که مادر شوهرم به خاطر جهیزیه اندکی که به خانه پسرش آوردم تحقیرم نکند و دیگران را به رخم نکشد . در حالیکه زندگی خوبی با شوهرم دارم . بارها از او خواسته ام با مادرش صحبت کند و او هم اجابت کرده اما چون مادرش ناراحت می شود او هم پیگیری نمی کند و دوباره روز از نو روزی از نو » . این مشکل همیشه گریبان خانمها را نمی گیرد بلکه برای آقایان هم بسیار اتفاق می افتد که بیشتر از طرف همسر است تا خانواده او . پژمان فلحی با اشاره به اینکه در دوران قبل از ازدواج وضع مالی خوبی نداشت و بلافاصله پس از استخدام در یک اداره دولتی ازدواج کرد و به همین دلیل توان خرید آنچنانی برای عقد و عروسی را نداشت می گوید : « با اینکه الان بهترین لباسها و طلا و جواهر را برای همسرم می خرم اما او همیشه از خرید ناچیزمان در اول زندگی گله می کند . بطوریکه بعضی وقتها واقعا کلافه می شوم و مجبورم برای اینکه تنش ایجاد نشود خانه را ترک کنم » . این وضعیت درباره کم بودن مهریه . مقایسه هایی که انجام می شود نیز وجود دارد که اگر دختری و خانواده اش از سوی دیگران تحقیر شود این وضعیت به پسر و خانواده اش هم منتقل خواهد شد چرا که آنها نمی خواهند بار این عذاب الیم را به دوش بکشند پس پی مقصد اصلی را می گیرند .ادامه دارد ...