نگاهی به زندگی امام حسن عسکری علیهالسلام
امام حسن عسکری(ع) در یک نگاه:
نقش: امام یازدهم شیعیان
نام: حسن بن علی بن محمد
کنیه: ابومحمد
زادروز: ۸ ربیعالثانی، ۲۳۲ق.
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۶ سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق)
شهادت: ۸ ربیعالاول، ۲۶۰ق.
مدفن: سامرا، عراق (حرم عسکریین)
محل زندگی: سامرا
لقب(ها): ابنالرضا، صامت، هادی، رفیق، زکی و نقی
پدر: امام هادی(ع)
مادر: حُدیث یا سلیل
همسر: نرجس
فرزند: امام مهدی(عج)
طول عمر: ۲۸ سال
خلاصه
حسن بن علی بن محمد(ع) مشهور به امام حسن عسکری (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت ۶ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام زمان(عج) است.
مشهورترین لقب وی، عسکری است که به اقامت اجباریاش در سامرا اشاره دارد. او در سامرا تحت مراقبت حکومت قرار داشت و برای فعالیتهای خود با محدودیت روبهرو بود. امام عسکری(ع) از طریق نمایندگان خود و نیز از راه نامهنگاری با شیعیان ارتباط داشت. عثمان بن سعید، نخستین نایب خاص امام زمان(عج)، از نمایندگان خاص وی نیز به شمار میرفت.
امام حسن عسکری(ع) در ۸ ربیعالاول سال ۲۶۰ق، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است و از زیارتگاههای شیعیان در عراق به شمار میآید.
احادیثی از امام عسکری(ع) در موضوعات تفسیر قرآن، اخلاق، فقه، امور اعتقادی، ادعیه و زیارت روایت شده است.
شرح بیشتر
زندگینامه
نسب: نسب امام حسن عسکری(ع) با هشت واسطه به علی بن ابیطالب(ع) نخستین امام شیعیان میرسد.[۱] پدرش امام هادی(ع)، دهمین امام شیعیان اثناعشری است. به نقل از منابع شیعی، مادر آن حضرت کنیز بود و حُدیث یا «حدیثه» نام داشت.[۲] برخی دیگر از منابع نام او را «سوسن»[۳]، «عسفان»[۴] و سلیل[۵] گفتهاند. امام عسکری(ع) برادری به نام جعفر داشت که نزد شیعیان به جعفر کذاب معروف است. او پس از شهادت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای ایشان، به عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت شد.[۶] سید محمد و حسین دیگر برادران او بودهاند.[۷]
لقبها: لقبهای وی را هادی، نقی، زکی، رفیق و صامت ذکر کردهاند. برخی از مورخان لقب «خالص» را هم گفتهاند.[۸] «ابن الرضا» نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافتهاند.[۹] لقب «عسکری» نیز مشترک میان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) است زیرا هر دو در شهر سامرا اقامت اجباری داشتند. «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است.[۱۰] همچنین به خاطر اشتراک نام «حسن» میان ایشان و امام حسن مجتبی(ع)، ایشان را « حسن اخیر» نیز خواندهاند.[۱۱]
کنیه: کنیهی وی «ابومحمد» بود.[۱۲] در بعضی منابع کنیههای ابوالحسن[۱۳]، ابوالحجه[۱۴]، ابوالقائم[۱۵] نیز به کار رفته است.
تولد: بیشتر منابع تولد ایشان را در مدینه دانستهاند[۱۶] ولی از تولد او در سامرا نیز سخن رفته است.[۱۷] بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق دانستهند.[۱۸] در روایتی به نقل از امام حسن عسکری نیز همین تاریخ ذکر شده است.[۱۹] برخی دیگر از منابع امامیه و اهل سنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ نیز نوشتهاند.[۲۰] شیخ مفید در «مسار الشیعة» ولادت امام را ۱۰ ربیعالثانی آورده است.[۲۱] در قرن ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در ۸ ربیعالثانی شهرت یافته است[۲۲] که قول مشهور نزد امامیه نیز هست.
شهادت: امام عسکری(ع) ۸ ربیعالاول سال ۲۶۰ق[۲۳] در دورهی حکومت معتمد عباسی در ۲۸ سالگی به شهادت رسید.[۲۴] گزارشهایی نیز دربارهی شهادت ایشان در ماههای ربیع الثانی و جمادی الاولی وجود دارد.[۲۵] شیخ مفید برآن است او به سبب بیماری از دنیا رفت؛[۲۶] اما بنا به گفتهی طبرسی در اعلام الوری، بسیاری از علمای امامیه معتقدند که امام عسکری بر اثر مسمومیت شهید شده است.[۲۷] مستند آنان روایت «و الله ما منّا الا مقتول شهید» منقول از امام صادق(ع) است.[۲۸] از برخی گزارشهای تاریخی برمیآید که دو خلیفه قبل از معتمد نیز در صدد قتل امام عسکری(ع) برآمده بودند. در روایتی آمده است معتز عباسی به حاجب خود دستور داد امام را در مسیر کوفه به قتل برساند ولی با آگاهشدن مردم، موفق نشد.[۲۹] بر اساس گزارش دیگری، مهتدی عباسی نیز تصمیم گرفت امام را در زندان به شهادت برساند ولی تصمیم او عملی نشد و دورهی حکومت او به سر رسید.[۳۰] امام عسکری(ع) در خانهی خود در سامرا، که پیشتر امام هادی(ع) نیز در آنجا دفن شده بود، مدفون است.[۳۱] به نقل عبدالله بن خاقان (از وزیران معتمد عباسی)[۳۲] پس از شهادت امام عسکری(ع)، بازارها تعطیل شد و بنیهاشم، بزرگان، رجال سیاسی و مردم در تشییع پیکر ایشان شرکت کردند.[۳۳]
همسر: طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل او تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(عج) است.[۳۴] منابع، نام مادر امام مهدی(عج) را متعدد و مختلف ذکر کردهاند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی و صقلایی و ترک داشت[۳۵] و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاهداشتن تولد امام مهدی(عج) بوده است.[۳۶]
فرزند: بر اساس اکثر منابع شیعه، تنها فرزند آن حضرت، امام زمان(عج) مسمّا به «محمد» است.[۳۷] از علمای اهل سنت نیز کسانی چون ابن اثیر و شبلنجی و ابن صباغ مالکی نیز نام محمد را به عنوان فرزند امام عسکری ذکر کردهاند.[۳۸]
دربارهی فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد و او را دارای ۳ پسر و ۳ دختر شمردهاند.[۳۹] خصیبی افزون بر امام مهدی(عج) از دو دختر به نامهای فاطمه و دلاله نام برده[۴۰] و ابن ابی الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نامهای فاطمه و عایشه (یا ام موسی) را برشمرده است،[۴۱] اما در برخی کتب انساب، نامهای ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری(ع) هستند[۴۲] که شاید با فرزندان او خلط شدهاند. در مقابل، برخی از منابع اهل سنت وجود فرزندی برای امام عسکری را انکار کردهاند[۴۳] که به احتمال این دیدگاه به خاطر مخفیبودن ولادت امام دوازدهم و عدم اطلاع آنان از تولد وی بوده است.[۴۴]
انتقال به سامرا: در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحتالحفظ قرار گرفت. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر بود. مسعودی زمان این سفر را سال ۲۳۶ق[۴۵] و نوبختی سال ۲۳۳ق[۴۶] گفتهاند. امام حسن عسکری(ع) بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که ایشان تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری(ع) شنیده است.[۴۷] غیر از این سفر به مکه، سفر ایشان به جرجان نیز گزارش شده است.[۴۸]
دلایل و مدت امامت
امام عسکری(ع) به مدت ۶ سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰) امامت کرد. مهمترین دلیل برای امامت حسن بن علی العسکری(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، وصیت و احادیث امام هادی(ع) دربارهی جانشینی او است.[۴۹] شیخ مفید در ارشاد بیش از ۱۰ روایت و نامه دراینباره آورده است.[۵۰] اکثر شیعیان و یاران امام هادی(ع) نیز پس از شهادت ایشان، به امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند،[۵۱] ولی عدهی اندکی جعفر بن علی، (معروف به جعفر کذاب) پسر دیگر امام هادی(ع)، را امام خود خواندند و عدهای نیز به امامت سیدمحمد که در زمان امام هادی(ع) از دنیا رفته بود، معتقد شدند.[۵۲]
در بین شیعیان شخصیتهایی بودند که منافع خود را در حمایت از ادعای امامت جعفر کذاب میدیدند و اشکالاتی را بر امامت امام عسکری(ع) وارد میساختند. اینان که عموما جایگاه علمی مناسبی هم نداشتند گاه مدعی میشدند دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانش کامل که برای ائمه(ع) لازم است نیافتهاند.[۵۳] گاهی نیز مدعی میشدند در نامههای امام غلطهای دستوری یافتهاند.[۵۴] آنها برخی مواقع به نوع لباسی که امام پوشیده بود ایراد میگرفتند.[۵۵] و گاه در شئون امامت دخالت کرده و از امام به خاطر عملکرد وکیلانش انتقاد میکردند.[۵۶] همچنین گاه دستورات امام و فرستادهی ایشان را نمیپذیرفتند.[۵۷] از همین رو بود که امام عسکری(ع) میفرمود هیچ یک از پدرانشان به اندازهی ایشان مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است.[۵۸] امام در برخورد با این گونه رفتارها استمرار این نافرمانیها را از جملهی عواملی میداند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود.[۵۹] مدرسی طباطبایی معتقد است شاید همین ناسپاسیها و کفران نعمتها موجب شد که سرانجام جامعهی شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم گردید.[۶۰]
شرایط سیاسی
دورهی امامت امام عسکری(ع) همزمان با سه خلیفهی عباسی بود: معتز عباسی (۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق).
در دورهی زندگی امام عسکری(ع)، دستگاه عباسی به ابزار دستی برای امیران رقیب تبدیل شده بود و به خصوص فرماندهان نظامی ترک نقش مؤثری در نظام حکومتی داشتند. شاید نخستین موضع سیاسی ثبتشده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود ۲۰ سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامهای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر (از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین، خلیفهی وقت به شمار میآمد)، خلیفه را فردی طغیانگر خواند و ساقطشدن او را از خدا خواست. این ماجرا چند روز پیش از سقوط مستعین بود.[۶۱]
پس از قتل مستعین، دشمن او معتز به قدرت رسید و با توجه به اطلاع احتمالی از موضع امام حسن عسکری(ع) نسبت به خلیفهی مقتول، در آغاز حکومتش نسبت به آن حضرت و پدرش (حداقل در ظاهر) رفتار خصومتآمیزی نداشت. پس از شهادت امام هادی(ع) و جانشینی امام عسکری(ع) نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیتهایی که برای فعالیتهای ایشان اعمال میشده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقاتهای حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تایید میکند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق ایشان را زندانی کرد. امام در دورهی یکسالهی خلیفهی بعدی (مهتدی) نیز همچنان در زندان بود.
با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیامهای شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری میکرد.[۶۲] یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحتالحفظ به خانهی حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.[۶۳]
یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام عسکری(ع) و شیعیان سختتر میکرد شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم(عج) بود. شیخ مفید دوران امامت امام عسکری(ع) را روزگار سخت توصیف کرده است.[۶۴] وی معتقد است در مذهب امامیه آمدن امام منتظَر مشهور شده بود و خلیفه که میدانست شیعیان انتظار آمدن او را میکشند در جستجوی فرزند امام عسکری(ع) بود و تلاش و کوشش بسیاری برای اطلاعیافتن از آن حضرت میکرد. به همین دلیل بود که امام عسکری(ع) ولادت فرزندش را مخفی کرد.[۶۵] شیخ طوسی بر این باور است که امام عسکری(ع) با توجه به این شرایط دشوار بود که در وصیت خود موقوفات و صدقاتش را به مادرش حُدیث احاله داد.[۶۶]
قیامها و شورشها
در زمان امام حسن عسکری(ع)، حرکتهای اعتراضآمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوء استفاده از نام علویان بود.
قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر: این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی(ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی بزرگ به فرماندهی سعید بن صالح معروف به حاجب را به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد.[۶۷]
قیام علی بن زید بن حسین: وی از نوادگان امام حسین(ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی بزرگ به مقابله او رفت ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.[۶۸]
قیام احمد بن محمد بن عبدالله: او در زمان معتمد عباسی در مصر بین برقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد تا یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را پس از مقاومت، کشتند.[۶۹]
قیام صاحب زنج: زنگیان به رهبری علی بن محمد معروف به صاحب زنج در سال ۲۵۵ قمری علیه خلیفهی عباسی قیام کردند.[۷۰] این قیام پانزده سال ادامه داشت و مناطق وسیعی را تحت اشغال خود در آورد.[۷۱] امام حسن عسکری(ع) با صراحت اعلام کرد که صاحب زنج از اهل بیت نیست.[۷۲]
ارتباط امام و شیعیان
با توجه به ترکیب جمعیتی مذاهب در جامعهای که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدادند، و همچنین فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعهی شیعه در تقیه به سر میبرد. با این حال امام حسن عسکری(ع) نسبت به ادارهی امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمینهای مختلف میفرستاد.[۷۳]
دیدار با امام
از گزارشهای تاریخی برمیآید که در بخشهایی از زندگی امام عسکری(ع)، محدودیتهایی برای ارتباط مستقیم شیعیان با امام وجود داشت.[۷۴] از این رو هنگامی که امام به دارالخلافه برده میشد،[یادداشت ۱] شیعیان در مسیر حرکت او حاضر میشدند تا او را ملاقات کنند.[۷۵] شیخ طوسی خبری نقل کرده که حاکی از تجمع مردم هنگام عبور امام عسکری(ع) و احترام آنها به وی است.[۷۶] ولی به خاطر مراقبتهای حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع میکرد. علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشتهای) بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»[۷۷]
نمایندگان امام
امام عسکری(ع) مانند چند امام پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده میکرد. در شمار این افراد بهویژه باید از عقید، خادم خاص وی، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامههای ایشان به شیعیان بود.[۷۸] همچنین فردی با کنیهی غریب ابوالادیان که خادم حضرت بوده و ارسال تعدادی از نامهها را به عهده داشته است.[۷۹] اما مشخصاً کسی که در منابع امامی به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده، عثمان بن سعید است. عثمان بن سعید پس از شهادت امام عسکری(ع) و با ورود به عصر غیبت صغری، به عنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(عج) نیز ایفای نقش کرده است.[۸۰]
نامهنگاری
از راههای ارتباطی شیعیان با امام عسکری(ع)، مکاتبه بود؛ برای نمونه میتوان به نامههای ایشان به علی بن حسین بن بابویه[۸۱] و نامه به مردم قم و آبه(آوه)[۸۲] اشاره کرد. در کتاب کمال الدین آمده است ایشان اندکی قبل از شهادت، نامههای متعددی را به دست خود برای مدینه نوشت.[۸۳] شیعیان نیز در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه مینوشتند و پاسخ آن را دریافت میکردند.
آمادهسازی شیعیان برای عصر غیبت
برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(ع) پرداختهاند، معتقدند که ایشان اقداماتی برای آمادهسازی ورود شیعه به عصر غیبت و خودکفاکردن جامعهی شیعیان انجام داد: سخنگفتن امام عسکری(ع) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیتهای مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام میگرفت را از جمله این اقدامات دانستهاند.[۸۴] مدرسی طباطبایی بر این باور است که امام عسکری برای آموزش نحوهی حل مسائل علمی، گاه پاسخ سوالهای فقهی را به صورت کامل بیان نمیکرد[۸۵] و گاه نیز به بیان قاعدهای کلی میپرداخت تا فقها بتوانند به کمک آن، به پاسخ برسند.[۸۶] بعضی اوقات نیز امام برای پاسخ به پرسشهای فقهی مراجعه به کتابهای حدیثی شیعه را پیشنهاد میداد.[۸۷] با اینگونه اقدامات، جامعهی شیعه آموزش میدید تا مشکلات و مسائل فقهی و عقیدتی خود را بدون نیاز به مراجعه به امام حاضر حل کند.[۸۸]
تبیین معارف دینی
آموزههای شیعی
با توجه به پیچیدگیها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامههای امام حسن عسکری(ع)، به این آموزه برمیخوریم که زمین از حجت خالی نمیماند[۸۹] و اینکه اگر امامت با انقطاع رو به رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد.[۹۰] و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.[۹۱]
یکی دیگر از آموزههایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده میشود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است.[۹۲] همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعهی شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژهای دیده میشود.[۹۳]
تفسیر قرآن
تفسیر قرآن از جمله زمینههایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری(ع) بوده است تا بدانجا که یک متن مفصل در تفسیر قرآن (که در شمار کهنترین آثار میراث تفسیری امامیه است) به ایشان منسوب شده است. حتی در صورت درستنبودن این انتساب، باید توجه داشت که شهرت امام به بحثهای تفسیری، زمینهی این انتساب را فراهم آورده است.
کلام و عقاید
امام حسن عسکری(ع) در شرایطی رهبری امامیه را به عهده گرفت که اختلافاتی اعتقادی در صفوف امامیه پدید آمده بود و اختلافاتی نیز در همان دورهی امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سالها قبل مطرح بود و اختلافاتی میان دو نفر از اصحاب برجستهی ائمه یعنی هشام بن حکم و هشام بن سالم وجود داشت. در زمان امام حسن عسکری(ع) این اختلاف به اندازهای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامهای به امام نوشت و از ایشان دراینباره راهنمایی خواست.
امام در پاسخ، از فرو رفتن در مباحث ذات، پرهیز داد و سپس با اشاره به آیاتی از قرآن، فرمود:
خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاییده و نه زادهشده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن میآفریند و خود جسم نیست... چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست.[۹۴]
فقه
در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است.[۹۵] این نشان میدهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته میشده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط میشود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی امامیه پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را در زمان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) طی کرده بود، امام حسن عسکری(ع) بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالشبرانگیز بوده است مانند مسئلهی آغاز رمضان و بحث خمس.[۹۶]
حرم
امام عسکری(ع) پس از شهادت، در کنار پدرش امام هادی(ع) دفن شد.[۹۷] بعدها در این مکان زیارتگاهی ساخته شد که به حرم عسکریین مشهور است. حرم امامین عسکریین در سالهای ۱۳۸۴[۹۸]و ۱۳۸۶ش به دست تروریستهای تکفیری تخریب شد،[۹۹] تخریب حرم عسکریین به این رخدادها اشاره دارد. بازسازی حرم در سال ۱۳۸۹ش آغاز[۱۰۰] و در سال ۱۳۹۴ش پایان یافت.[۱۰۱]
کتابشناسی
دربارهی زندگی، عملکرد و اندیشههای امام حسن عسکری(ع) به صورت مستقلّ و یا امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به صورت مشترک، کتابهای متعددی به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است.
شکوه سامرا: مجموعه مقالات دربارهی امام هادی و امام عسگریعلیهماالسلام، جمعی از نویسندگان به اهتمام محمدحسن حیدری، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ اول، ١٣٩٠ش. ٥٠٨ صفحه شامل سه بخش و نه فصل[۱۰۲]
پانویس:
- سمعانی، الانساب، ۱۹۶۲م/۱۳۸۲ق، ج۹، ص۳۰۰.
- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
- ابن طلحه، مطالب السؤول، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۷۸؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۳۸۳ق، ص۳۶۲؛ البته نام سوسن در برخی منابع برای نام مادر امام هادی(ع)(نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۳) و در نقلی دیگر نام مادر امام زمان(عج) آمده است(ابن ابیالثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۲۶)
- نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۶؛ گفته میشود نام این او ابتدا عسفان بود و امام هادی او را حدیث نامید.
- حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، نجف ۱۳۶۹ق، ص۱۲۳
- طبسی، حیاه الامام العسکری، ۱۳۸۲ق، ص۳۲۰-۳۲۴
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۲.
- ابن رستم طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۵.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳.
- ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۹۷۱-۱۹۷۲م، ج۲، ص۹۵.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
- ابن رستم طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۴.
- ابن رستم طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۴
- خزعلی، موسوعة الإمام العسکری(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۲.
- خزعلی، موسوعة الإمام العسکری(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۲.
- شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۹۲.
- ابن حاتم، الدر النظیم، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۷۳۷.
- نک: نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۵؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
- ابن رستم طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۳.
- نک: ابن ابی الثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۱۴؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۸.
- شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۵۲؛ نک: ابن طاووس، الاقبال، ج۳، ص۱۴۹؛ شیخ طوسی، مصباح المجتهد، ۱۳۳۹ق، ص۷۹۲.
- نک: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳؛ طبرسی، تاج الموالید، ۱۳۹۶ق، ص۵۷.
- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۴.
- طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۱.
- نک: مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ۱۳۹۱، ص۵۳۰-۵۳۳
- شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۳۶.
- طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۱.
- طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۲.
- شیخ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۰۸؛ عطاردی، مسند الإمام العسکری(ع)، ۱۴۱۳ق، ص۹۲.
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۸؛ کلینی، کافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۲۹.
- شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
- امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۳.
- نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۶؛ کلینی، الکافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۵۰۵، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص ۶۱۹.
- پاکتچی، «حسن عسکری،امام»، ص۶۱۸
- مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص ۶۱۸.
- محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۱۹۴.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳؛ طبرسی، «تاج الموالید» در مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۵۹.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۷۴؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۲۷۸؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۱۸.
- زرندی، معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول(ص)، ص۱۷۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، صص۶۱۸۶۱۹.
- خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۳۲۸.
- ابن ابی الثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص ۲۱-۲۲؛ نک: فخرالدین رازی، الشجرة المبارکة، ص۷۹، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۱۹.
- مثلاً نک: فخرالدین رازی، الشجرة المبارکة، ص۷۸، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص ۶۱۹.
- نک: ابن حزم، جمهره انساب العرب، ۱۹۸۲م، ص۶۱؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۲۲، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶.
- سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۴.
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۹
- نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۲
- شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۱۹۸
- قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۴۲۵ – ۴۲۶؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۲۷–۴۲۸؛ ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص ۲۱۵
- شیخ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۱۲۰-۱۲۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۷.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۴-۳۲۰
- جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۷.
- اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ۱۰۱.
- شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۰.
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۲.
- شیخ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
- شیخ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.
- رک: شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۴۱.
- شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۲۲.
- رک: شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۴۱.
- مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۷۴ش، ص۹۳.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۵۱
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۸
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۹
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۸.
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ق، ج۴، ص۹۴
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۳۹-۲۴۰
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ق، ج۴، ص۱۰۸
- ابوالفداء، المختصر فی أخبار البشر، مصر، ج۲، ص۴۶.
- ابنالعمرانی، الإنباء فی تاریخ الخلفاء، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۳۸.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۹
- مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۰؛ کشی، رجال کشی، ۱۳۴۸ش، ص۵۶۰
- پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
- اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۹۳۰.
- طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۵-۲۱۶.
- راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۹.
- شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۲، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶
- شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ص۴۷۵
- پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷؛ خوانساری، روضات الجنان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۷۳-۲۷۴
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
- صدوق، کمال الدین،۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۷۴.
- پورسید آقایی ودیگران، تاریخ عصر غیبت، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۸ـ۱۶۹.
- نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵.
- برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۵.
- مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۷۴ش، ص۹۹.
- مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۷۴ش، ص۹۸ـ۱۰۰.
- برای نمونه: مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۱
- برای نمونه: شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ص۲۲۲
- برای نمونه: کشی، رجال کشی، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱
- برای نمونه: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰۳
- برای نمونه: طریحی، جامع المقال، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۵
- پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۳۰
- شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳.
- خامه یار، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، ص۲۹ و ۳۰
- خامه یار، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، ص۳۰.
- خبرگزاری ابنا: آخرین وضعیت ساخت ضریح حرمین عسکریین(ع)
- خبرگزاری ایلنا؛ عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت
- شکوه سامرا: مجموعه مقالات درباره امام هادی و امام عسگری علیهما السلام پاتوق کتاب فردا
یادداشتها
۱. طبق نقل یکی از خدمتکاران امام، آن حضرت مجبور بود هر دوشنبه و پنجشنبه در دارالخلافه حاضر شود.(طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۵.)
از سایت ویکیشیعه