نیزه را سرور من بستر راهت کردى - محمدعلی عجمی (شاعر تاجیک)
جمعه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۳۰ ق.ظ
نیزه را سرور من بستر راهت کردى
شام را غلغلهی صبح قیامت کردى
بر لب تشنهات آن روز اشارت مىکرد
خاتمى را که در انگشت شهادت کردى
عقل مىخواست بمانى به حرم اما عشق
گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردى
بانگ لبیک که حجاج به لب مىآرند
آیههایى است که بر نیزه تلاوت کردى
اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا
عشق چون این همه را بردى و غارت کردى
چیست در تو؟ همه امروز تو را مىجویند
اى تن بىسر سرور چه قیامت کردى
باز من ماندم و صد کوفه غریبى هیهات
گرچه آزاد مرا تو ز اسارت کردى
محمدعلی عجمی - شاعر تاجیک
(+)