هنیئا مریئا لک یا علی! (گوارای وجودت یا علی!) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

هنیئا مریئا لک یا علی! (گوارای وجودت یا علی!) هنیئا مریئا لک یا علی! (گوارای وجودت یا علی!)

دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۴۵ ب.ظ

روى جمع من الصحابة: قالوا:  

دخل النبی صلى‌الله علیه وآله دار فاطمة علیها السلام فقال: یا فاطمة ان اباک الیوم ضیفک. فقالت علیها السلام: یا (أبة) ان الحسن و الحسین یطالبانی بشئ من الزاد، فلم اجد لهما شیئا یقتاتان به. ثم ان النبی صلى‌الله علیه وآله دخل و جلس مع علی و الحسن و الحسین علیهماالسلام و فاطمة علیهاالسلام متحیرة ما تدری کیف تصنع.

ثم ان النبی صلى‌الله علیه وآله نظر إلى السماء ساعة و إذا بجبرائیل علیه‌السلام قد نزل و قال: یا محمد! العلی الاعلى یقرئک السلام و یخصک بالتحیة و الاکرام و یقول [لک]: قل لعلی و فاطمة و الحسن و الحسین: ای شئ یشتهون من فواکه الجنة؟ فقال النبی صلى‌الله علیه وآله: یا علی و یا فاطمة و یا حسن و یا حسین ان رب العزة علم انکم جیاع، فأی شئ تشتهون من فواکه الجنة؟ فامسکوا عن الکلام و لم یردوا جوابا حیاء من النبی صلى‌الله علیه وآله. فقال الحسین علیه‌السلام: عن إذنک یا اباه یا أمیرالمؤمنین، و عن إذنک یا اماه یا سیدة نساء العالمین، و عن اذنک یا اخاه الحسن الزکی، اختار لکم شیئا من فواکه الجنة. فقالوا جمیعا: قل یا حسین ما شئت؛ فقد رضینا بما تختاره لنا. فقال: یا رسول الله قل لجبرائیل انا اشتهی رطبا جنیا (فی غیر أوانه).

فقال النبی صلى‌الله علیه وآله: قد علم الله ذلک، ثم قال: یا فاطمة قومی ادخلی البیت و احضری الینا ما فیه، فدخلت فرأت فیه طبقا من البلور مغطى بمندیل من السندس الاخضر و فیه رطب جنی [فی غیر أوانه]. فقال النبی صلى‌الله علیه وآله (لفاطمة و هی حاملة المائدة): "أنى لک هذا؟ قالت: هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب"  کما قالت (مریم) بنت عمران.  

فقام النبی صلى‌الله علیه وآله و تناوله (منها) و قدمه بین ایدیهم ثم قال: بسم الله الرحمن الرحیم، ثم اخذ رطبة (واحدة) فوضعها فی فم الحسین علیه‌السلام فقال: هنیئا مریئا (لک) یا حسین. ثم اخذ رطبة (ثانیة) فوضعها فی فم الحسن فقال: هنیئا مریئا (لک) یا حسن. ثم اخذ رطبة ثالثة فوضعها فی فم فاطمة [الزهراء] و قال [لها]: هنیئا مرئیا لک یا فاطمة الزهراء. ثم اخذ رطبة رابعة فوضعها فی فم علی بن أبی طالب علیه‌السلام و قال: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم ناول علیا رطبة اخرى و النبی صلى‌الله علیه وآله یقول [له]: هنیئا مریئا لک یا علی. ثم وثب النبی صلى‌الله علیه وآله قائما ثم جلس ثم اکلوا جمیعا من ذلک الرطب فلما اکتفوا و شبعوا ارتفعت المائدة إلى السماء باذن الله تعالى.

فقالت فاطمة: یا أبه لقد رایت الیوم منک عجبا. فقال: یا فاطمة اما الرطبة الاولى (التی) وضعتها فی فم الحسین و قلت [له]: هنیئا (مریئا لک) یا حسین فانی سمعت میکائیل و اسرافیل یقولان هنیئا (مریئا) لک یا حسین. فقلت [أیضا] موافقا لهما بالقول: هنیئا لک یا حسین. ثم اخذت الثانیة فوضعتها فی فم الحسن فسمعت جبرائیل و میکائیل یقولان: هنیئا لک یا حسن فقلت [أنا] موافقا لهما فی القول: (هنیئا لک یا حسن). ثم اخذت الثالثة فوضعتها فی فمک یا فاطمة فسمعت الحور العین مسرورین مشرفین علینا من الجنان و هن یقلن: هنیئا لک یا فاطمة فقلت موافقا لهن بالقول: (هنیئا لک یا فاطمة). و لما اخذت (الرطبة) الرابعة فوضعتها فی فم علی بن أبی طالب علیه‌السلام سمعت النداء من [قبل] الحق سبحانه و تعالى یقول: هنیئا مریئا لک یا علی. فقلت موافقا لقول الله تعالى، ثم ناولت علیا رطبة اخرى، ثم (ناولته رطبة) اخرى و انا اسمع صوت الحق سبحانه و تعالى یقول: هنیئا مریئا لک یا علی، ثم قمت اجلالا لرب العزة جل جلاله فسمعته یقول: یا محمد و عزتی و جلالی لو ناولت علیا من هذه الساعة إلى یوم القیامة رطبة رطبة لقلت له: هنیئا مریئا بغیر انقطاع.      

 

ترجمه:

پیامبر صلی‌الله علیه و آله وارد خانه‌ی فاطمه علیهاالسلام شد و فرمود: یا فاطمه! پدرت امروز مهمان تو است. فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: پدر جان، حسن و حسین خوراکی از من می‏خواستند و من چیزی پیدا نکردم به آنها بدهم. پیامبر صلیالله علیه و آله وارد شد و با علی و حسن و حسین و فاطمه علیهمالسلام نشست و فاطمه علیهاالسلام متحیر بود و نمی‏دانست چه کند.

پیامبر صلیالله علیه و آله لحظاتی به آسمان نگاه کرد که ناگاه جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد، خدای علی اعلی به تو سلام می‏رساند و تو را به تحیت و اکرام اختصاص داده به تو می‏گوید: به علی و فاطمه و حسن و حسین بگو: از میوه‏های بهشتی چه میوه‏ای می‏خواهند؟ پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: یا علی، یا فاطمه، یا حسن، یا حسین، پروردگار عزیز می‏داند که شما گرسنه هستید. از میوه‏های بهشتی چه می‏خواهید؟ آنان از سخن گفتن خودداری کردند، و از پیامبر صلی‌الله علیه و آله حیا کردند و جوابی نداند. امام حسین علیهالسلام عرض کرد: با اجازه‏ی تو پدر جان یا امیرالمؤمنین، و با اجازه‏ی تو مادر جان یا سیدة نساءالعالمین، و با اجازه تو ای برادر جان ای حسن زکی، من برای شما چیزی از میوه‏های بهشتی انتخاب کنم؟ همه گفتند: آنچه می‏خواهی بگو یا حسین، ما به آنچه تو برایمان انتخاب کنی راضی هستیم. عرض کرد: یا رسول‏الله، به جبرئیل بگو: ما رطب تازه می‏خواهیم.  

پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: خداوند خواسته‏ی ما را می‏دانست. بعد فرمود: یا فاطمه، برخیز و داخل آن حجره شو، و آنچه در آنجاست برای ما بیاور. فاطمه داخل شد و در آنجا طبقی از بلور دید، که با دستمالی از سندس سبز پوشیده شده، و در آن رطب تازه در غیر فصل آن بود. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: این برای تو از کجا آمده است؟ عرض کرد: از طرف خداست. خداوند هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‏دهد همانگونه که مریم دختر عمران این کلام را گفت.  

پیامبر صلیالله علیه و آله برخاست و آن را برداشت و در برابر آنان گذاشت و فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم. بعد خرمایی برداشت و به دهان حسین علیهالسلام گذارد و فرمود: هنیئا مریئا، گوارا و نوش جان باد بر تو یا حسین. سپس رطبی برداشت و به دهان حسن علیهالسلام گذاشت و فرمود: گوارا باد بر تو یا حسن. بعد رطب سوم را برداشت و به دهان فاطمه علیهاالسلام گذاشت و فرمود: گوارا و نوش جان باد بر تو یا فاطمه. بعد رطب چهارم را برداشت و به دهان علی علیهالسلام گذاشت و فرمود: گوارا و نوش جان باد بر تو یا علی. سپس رطب دیگری به علی علیهالسلام داد و فرمود: گوارا و نوش جان باد بر تو یا علی. آنگاه پیامبر صلیالله علیه و آله برخاست و ایستاد و بعد نشست، و همه از آن رطب خوردند. وقتی به قدر کافی خوردند و سیر شدند، آن طبق با اذن خدا به طرف آسمان بالا رفت.  

فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: پدر جان، امروز از تو چیز عجیبی دیدم. فرمود: یا فاطمه، اما رطب اولی که به دهان حسین گذاشتم و گفتم: «گوارا باد یا حسین»، شنیدم که میکائیل و اسرافیل می‏گفتند: گوارا باد بر تو یا حسین، من هم مثل آنها گفتم. بعد که رطب دومی را برداشتم و بر دهان حسن گذاشتم، شنیدم که جبرئیل و میکائیل می‏گفتند: گوارا باد بر تو یا حسن، من نیز مثل آنان همان را گفتم. رطب سومی را که برداشتم و بر دهان تو گذاشتم یا فاطمه دیدم حورالعین خوشحالند و از بهشت مشرف بر ما هستند و می‏گویند: «گوارا باد بر تو یا فاطمه»، من نیز مثل آنها گفتم. وقتی رطب چهارمی را برداشتم و به دهان علی گذاردم، ندا از طرف حق سبحانه و تعالی می‏شنیدم که می‏گفت: «گوارا و نوش جان باد بر تو یا علی»، من نیز موافق قول خدای عزوجل گفتم: سپس رطب دیگری به علی دادم و بعد دیگری را دادم در حالی که صدای حق تعالی را می‏شنیدم که می‏فرمود: «گوارا و نوش جان باد بر تو یا علی». سپس من برای احترام و اجلال رب العزة جل جلاله برخاستم و می‏شنیدم که خدا می‏فرمود: «یا محمد، به عزت و جلالم قسم، اگر از این ساعت تا روز قیامت یکی یکی رطب به علی می‏دادی، من هم متصل می‏گفتم: گوارا و نوش جان او باد».  

 

* منبع: بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۳۱۰ ح ۷۳    

 

پ.ن:

مطلب یکی از دوستانم در کلوب، باعث شد برای چندمین بار مهمان این حدیث باشم؛ با این تفاوت که امشب شب میلاد حضرت امیر علیهالسلام است و این مناسبت، لذت خواندن این روایت را برایم بیشتر کرد. از او هم که بهانه‌ی این ضیافت شد، قدردانم. خواستم فقط ترجمه‌ی روایت را بنویسم، اما جداً از نخواندن متن عربی‌اش حیفم آمد. زیبایی کلام در متن اصلی خود، چیز دیگری است.

نظرات  (۳)

جانم فدایت یا علی و فدای مقامت یا علی و فدای حایگاه رفیعت یاعلی

سلام، الله اکبر از اینهمه منزلت و جایگاه رفیع حضرت علی علیه السلام نزد خداوند تبارک و تعالی و پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم. ناخواسته اشک از چشمان انسان سرازیر میشود. الله اکبر و لالله الحمد

پاسخ:
سلام 
منزلت و جایگاه و مقام حضرت، محیر العقوله
ممنون از ثبت نظر
التماس دعا
یاعلی مدد
بسیار عالی.ممنون
پاسخ:
نوش جانتون
یاعلی مدد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه