وقتی که حکمران چمن باد میشود؛ محمد سلمانی
يكشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۳:۳۲ ب.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
وقتی که حکمران چمن باد میشود
اول تبر حوالهی شمشاد میشود
دیگر چه مکتب و چه مرام و چه مسلکی؟
در گلشنی که قبلهنما باد میشود
بلبل خموش، غنچه گرفتار، گل ملول
یعنی چمن مدینهی بیداد میشود
جایی که سنگ زمزمهی عشق سر دهد
آنجاست تیشه قاتل فرهاد میشود
یک عمر آن که بود مجلد به جلد دوست
در گیر و دار حادثه جلاد میشود
راز قبیله را بفروشد به ارزنی
صیدی که سرسپردهی صیاد میشود
زخمی که اعتماد ز نیرنگ میخورد
هر روز هر چه میگذرد حاد میشود
ساقی! بریز باده، مخور غم، که پیر گفت
روزی بنای میکده آباد میشود
محمد سلمانی
* منبع: وبلاگ غزل معاصر