پدر و مادر من از خدا نمیترسم! پروانه نجاتی
يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۸۷، ۰۶:۴۰ ب.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
پدر و مادر من از خدا نمیترسم!
من از خدای بپای شما نمیترسم!
از آن کسی که نشستهاست تا مرا بکشد
به دار خشک مجازاتها نمیترسم
چقدر صبر کنم تا قیامتش برسد
ز این «بکن»«نکن» این ادعا نمیترسم
از آن کسی که فراسوی ابرها جاری است
از آن ز درد دل من جدا نمیترسم
از آن خدا که مرا امر میکند شب و روز
از آن که سیر نبوسد مرا نمیترسم
از آن که سر نکشد تلخکامی من را
به جز به ندبه و حمد و ثنا نمیترسم
به او بگو که خودش را نشان دهد قدری
که من ز هر که نبینم -بجا- نمیترسم
و گریه کرد و سرش را گذاشت در بغلم
و گفت من «به خدا» از خدا نمیترسم!
پروانه نجاتی
* منبع: وبلاگ دفتر سیاه