پرسشها وپاسخها ( 22 )
شنبه, ۱۷ دی ۱۳۸۴، ۰۴:۴۷ ق.ظ
آیا مى توان از ولى فقیه انتقاد کرد؟براساس اعتقادات دینى ما فقط ـ پیامبران ، حضرت زهرا و ائمه اطهار (علیهم السلام) معصوم اند . از این رو هیچ کس ادّعا نمى کند احتمال اشتباهى در رفتار و نظرات ولى فقیه نیست . احتمال خطا و اشتباه در مورد ولىّ فقیه وجود دارد و ممکن است دیگران به خطاى او پى ببرند . از این رو مى توان از ولى فقیه انتقاد کرد . ما نه تنها انتقاد از ولى فقیه را جایز مى شماریم ، بلکه بر اساس تعالیم دینى معتقدیم یکى از حقوق رهبر بر مردم لزوم دلسوزى و خیرخواهى براى اوست . این حق تحت عنوان « النصیحه لائمّة المسلمین » تبیین شده است . نصیحت در این عبارت به معناى پند و اندرز نیست ، بلکه دلسوزى و خیر خواهى براى رهبران اسلامى است ; بنابراین نه تنها انتقاد از ولى فقیه جایز است ، بلکه واجب شرعى مسلمانان است ، و منافع و مصالح شخصى یا گروهى نباید مانع انجام آن شود .نکاتی در شیوه انتقادلیکن در انتقاد از ولى فقیه رعایت نکات زیر لازم است :1ـ اخلاق اسلامى در هنگام انتقاد رعایت شود . در این مسأله رهبر با دیگر مؤمنان مشترک است . شرایط انتقاد شامل موارد ذیل است :الف ) پیش از انتقاد باید اصل موضوع ، محرز و عیب و اشکال ، قطعى باشد ; نه آنکه مبتنى بر شایعات و اخبار غیر قابل اعتماد و یا بر اساس حدس و گمان و بدون تحقیق ، مطلب ناحقى به کسى نسبت داده شود و موجب اعتراض و انتقاد قرار گیرد .ب ) به منظور اصلاح و سازندگى انتقاد شود ، نه براى عیب جویى و رسوایى اشخاص .ج ) انتقاد بر اثر دلسوزى ، خیرخواهى و صمیّمیت باشد نه به سبب برترى طلبىد ) بدون هیچ توهین و جسارت ، مؤدبانه و با رعایت شؤون وى بیان شود . و در حقیقت انتقاد باید بسان هدیه اى تقدیم شود .امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : « اَحَبُّ اِخْوانى الَىَّ مَنْ اَهْدى اِلَىّ عُیُوبى ; » ([1][1]) محبوبترین برادرانم کسى است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیّه کند . » 2 ـ افزون بر موارد فوق براى شخصیّت محترم و قداست خاص رهبرى در نظام اسلامى مسائل دیگرى نیز باید در نظر گرفته شود; به یقین ، میان انتقاد کردن فرد از دوست خود ، یا زن از شوهر و یا فرزند از پدر ، یا شاگرد از استاد تفاوتى روشن وجود دارد فرزند و شاگرد براى پدر و استاد خود احترام خاصى قائلند . اما فوق آنها قداستى است که براى امام و جانشین او وجود دارد . قداست ـ همانگونه که در مباحث گذشته به تفصیل بیان شده است ـ محبتّى همراه با احترام و تواضع است و چون ولى فقیه در مقام نیابت معصوم قرار دارد از این رو از قداست والایى برخوردار است و رعایت کمال احترام و ادب براى او ضرورى است و حقظ حرمت و شأن او بر همه لازم است لذا انتقاد باید به گونه اى بیان شود که هیچ گونه تأثیر سویى بر قداست و جلالت جایگاه ولى فقیه نداشته باشد .3 ـ سوّمین نکته اى که در انتقاد از رهبر باید در نظر گرفت ، توجّه به دشمن است . انتقاد از رهبر باید هوشمندانه طرّاحى شود تا موجب سوء استفاده دشمنان نشود ; از آن رو که رعایت این موارد در انتقاد از ولى فقیه لازم است ، مجلس خبرگان کمیسیونى براى نظارت بر فعالیتهاى رهبرى دارد که عملکرد ایشان را مورد بررسى قرار مى دهد و در موارد لازم نتیجه آن را به اطلاع ایشان مى رساند . این هیأت تحقیق به پیشنهاد خود مقام معظم رهبرى در مجلس خبرگان تشکیل شد .بهترین شیوه انتقادبه نظر مى رسد براى رعایت همه اصول مزبور ، بهترین شیوه انتقاد ، نوشتن نامه به دبیرخانه مجلس خبرگان و بیان موارد لازم است . انتقاد از دیگر مسؤولان نظام ( مجلس ، قوه مجریه و قوّه قضائیه ) در اصل 90 قانون اساسى مطرح شده است . « یعنى هر کس شکایتى از طرز کار مجلس یا قوّه مجریّه و یا قوّه قضائیه داشته باشد ، مى تواند شکایت خود را کتباً به مجلس شوارى اسلامى عرضه کند . مجلس موظف است به این شکایات رسیدگى کند و پاسخ دهد ... » ملاحظه مى شود مراجعه به مجلس ، راهکارى مناسب براى شکایت ـ که نوعى انتقاد از مراکز فوق به شمار مى آید ـ تصویب شده است . عمل به این قانون ـ که داراى ضمانت اجرایى است ـ موجب حفظ حرمت نهادهاى مذکور خواهد بود . طبق اصل یکصد وسیزدهم قانون اساسى رهبر عالى ترین مقام رسمى کشور محسوب مى شود . از این رو رعایت این نکات درباره او اولویت دارد .شایان ذکر است که نباید انتظار داشته باشیم به همه مباحث و انتقاداتى که مطرح مى کنیم پاسخ مختصر یا تفصیلى داده شود زیرا به دلیل پیچیدگى مسائل سیاسى و تصمیم گیریهاى کلان اجتماعى و نیز امکان سوء استفاده دشمن از آنچه افشا خواهد شد ، همیشه بیان انگیزه هاى مختلف عملکردها و تدابیر سیاسى براى عموم میسّر نیست ، ولى قطعاً به نظرات ، انتقادات و پیشنهادهاى مفید توجّه خواهد شد و موارد لازم به اطلاع ولى فقیه خواهد رسید . * * * * [1]ـ بحار، ج78، ص249، روایت 108، باب 23.