پرسشها و پاسخها (26)
يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۸۹، ۱۱:۰۰ ق.ظ
قداست ولى فـــقــیه و مرجع دینى چه تـأثیرى در جامــعه دارد؟
کیان شیعه و حیات آن در زمان غیبت؛ با همین قداست حفظ شده است. مردم در طول تاریخ براى مراجع خود احترام خاصّى قائل بودهاند. دشمنان نیز همواره از این قداست در هراس بودهاند، به طورى که همیشه از حکم جهاد مرجع دینى مىترسیدهاند. باید دید که حکم جهاد یک مرجع پیر چه تأثیرى در جامعه دارد. از آن رو که ولى فقیه از قداست ویژهاى برخوردار است و مردم او را نایب امام زمان مىدانند، حاضرند همگى جان و مال و هستى خود را فدا کنند.
فتواى تاریخى میرزاى بزرگ در تحریم تنباکو، استعمار پیر انگلستان را شکست داد و کشور ایران را از بحران رهایى بخشید.
در عصر حاضر نیز همگى شاهد بودیم که چگونه امام خمینى (قدسسره) انقلابى را رهبرى کرد که حکومت 2500 سالهی شاهنشاهى را ریشهکن ساخت و به جاى آن جمهورى اسلامى را برقرار کرد. اگر قداست مرجعیت نبود، چه کسى حاضر بود خود را آماجگاه گلولههاى دژخیمان شاه قرار دهد؟! اگر مردم حکم امام را حکم خدا و امام زمان نمىدانستند، چه کسى حاضر بود از لذتهاى دنیا دست شسته و شب و روزش را در جبههها بگذراند و بهترین عزیزانش را در راه خدا فدا کند؟! اکنون مىتوان فهمید که چرا دشمنان اسلام از ولى فقیه و مرجعیت قداستزدایى مىکنند؟!
قداست ، ضامن بقای نظام
تجربه نشان داده است مرجعیت و ولایت همواره مایهی امید شیعیان در زمان غیبت بوده است. مرجعیت، پیوسته جامعه را از خطرات جدّى رهانیده است. اکنون دشمنان اسلام، پس از مطالعات روانشناسانه، رمز وحدت امت و پایدارى نظام اسلامى را بخوبى شناختهاند؛ آنها دریافتهاند قداستى که مردم براى رهبرى و ولایت امر قائلند، نظام و انقلاب را بیمه کرده است، از این رو تمام تلاش و همّت خود را براى شکستن این قداست بکار گرفتهاند ، تا چنین وانمود کنند که رهبر و مرجع در ردیف دیگر دولتمردان و یا حتى افراد عادى است. آنها چنین القا مىکنند همانگونه که از وزیر، وکیل و یا یک شخصیت قضایى مىتوان انتقاد کرد، مىتوان از ولى فقیه انتقاد کرد!
البتّه ما نیز معتقد به جواز انتقاد از ولى فقیه هستیم، ولى با روش صحیحى که نشانهی خیرخواهى و دلسوزى است. به هرحال زمانى که قداست رهبرى شکسته شد، دیگر کسى امر او را مطاع نمىداند و عملکردن به دستورهاى او را وظیفهی شرعى نمىشمرد و کسى کشتهشدن در این راه را شهادت نمىداند. در این هنگام است که دشمن به تمام اهدافش رسیده است، زیرا در مواقع بحرانى دیگر کسى وجود ندارد که با یک فتوا توطئهها را خنثى کند و کشور را نجات دهد.
کمى بیاندیشیم که شکستن این قداست به سود کیست؟ و القا کنندگان این شبهات در پى چه امرى هستند؟!
پ.ن:
1- مدتها بود این سلسلهپست داشت خاک میخورد تو کامپیوترم. حالا دوباره آروم آروم سعی میکنم هر چند وقت یکبار یهدونشو بذارم.
2- اگه سوالی هم به ذهنتون برسه، در قسمت نظرات ثبت کنید، اگه بتونم حتما جواب میدم.