پرسش‌ها و پاسخ‌ها (۱۲)؛ مقصود از «حکومت دینى» چیست؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

حداقل سه معنا ممکن است از «حکومت دینى» اراده شود:

۱. حکومتى که تمام ارکان آن بر اساس دین شکل گرفته باشد.

۲. حکومتى که در آن احکام دینى رعایت مى‌شود.

۳. حکومت دینداران و متدینان.

این سه معنا و تفاوت آن‌ها را با یکدیگر چنین مى‌توان توضیح داد: طبق معناى اوّل، حکومت دینى حکومتى است که نه تنها همه‌ی قوانین و مقررات اجرایى آن برگرفته از احکام دینى است، بلکه مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوبند، یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب شده‌اند. چنین حکومتى «حکومت دینى» ایده‌آل و کمال مطلوب است، زیرا حکومتى با این خصوصیات از پشتوانه‌ی حکم الهى برخوردار است و بر اساس اراده‌ی تشریعى خدا شکل گرفته است. پس حکومت رسول اللهصلى‌الله علیه و آله و سلم و امام معصوم و نیز حاکمیت افرادى مانند مالک اشتر در زمان حضور معصوم و یا حکومت ولى فقیهِ جامع شرایط در عصر غیبت این گونه است.

امّا طبق معناى دوم لازم نیست شخص حاکم، منصوب مستقیم یا غیر مستقیم خدا باشد. در این صورت مجرى این حکومت پشتوانه‌ی الهى ندارد و دینى‌بودن حکومت فقط به این معناست که قوانین دینى در این حکومت رعایت مى‌شود. حتى طبق این معنا لازم نیست تمامى قوانین حکومت برگرفته از احکام و قوانین شرع باشد بلکه کافى است که تا حدودى احکام و ارزش‌هاى دینى در این حکومت رعایت گردد. این شکل از حکومت در مرتبه‌ی بعد از حکومت دینى به معناى اول قرار دارد.

بر اساس معناى سوم اصلاً رعایت یا قوانین اسلامى هم لازم نیست بلکه همین که حکومتى مربوط به جامعه‌اى است که افراد آن متدیّن هستند چون شهروندان متدیّن هستند حکومت هم، مسامحتاً دینى به حساب مى‌آید. مشابه این تعبیر، تعبیر فلسفه‌ی اسلامى است که بعضى آن را «فلسفه‌ی مسلمانان» معنا مى‌کنند یعنى فلسفه‌اى که در بین مسلمانان رایج است هر چند منطبق با تفکر اسلامى نباشد. از این رو براى صدق این معناى سوم حکومت دینى، ضررورتى ندارد که حاکم، مقید به اجراى احکام شرع باشد. و طبق این معنا همه‌ی حکومت‌هایى که از صدر اسلام تا کنون در مناطق مختلف جهان در جوامع مسلمان تشکیل شده است «حکومت دینى» نامیده مى‌شوند.

شکى نیست که معناى سوم حکومت دینى طبق معیار و موازین عقیدتى ما معناى صحیح و قابل قبول نیست بلکه در نظام عقیدتى اسلام حکومتی دینى است که تمام ارکان آن دینى باشد. یعنى به معناى اول از معانى حکومتى دینى، دینى باشد. امّا معناى دوم «حکومت دینى»، در واقع «بدل اضطرارى» حکومت دینى مقبول است نه اینکه حقیقتاً حکومت دینى باشد. یعنى در صورت عدم امکان تحقق حکومت به معناى اول به ناچار به سراغ حکومت دینى به معناى دوم مى‌رویم.

توضیح اینکه وقتى شرائط به گونه‌اى بود که حکومت دینى به معناى اول قابل تحقق نبود: از میان اشکال مختلف حکومت، «حکومت دینى» به معناى دوم اضطراراً پذیرفته مى‌شود. براى تبیین معناى «اضطرار» به این مثال توجه کنید:

از نظر فقه اسلامى، خوردن گوشت مرده حرام است. لکن اگر مسلمانى در شرائطى قرار گرفت که به خاطر گرسنگى مشرف به مرگ است و مقدارى گوشت مرده در اختیار اوست، در این‌جا فقها به استناد ادله‌ی شرعى فتوا مى‌دهند که خوردن گوشت مرده به مقدارى که از مرگ نجات پیدا کند جایز است. در این صورت گفته مى‌شود چنین شخصى مضطرّ به خوردن گوشت مرده است.

در بحث کنونى هم در شرائطى که تحقق حکومت دینى واقعى امکان ندارد مسلمانان مضطر هستند که حکومتى را تشکیل دهند که «دینى» به معناى دوم است. پس در هر شرائطى نمى‌توان حکومت دینى به معناى دوم را تجویز کرد، همان‌گونه که خوردن گوشت مرده در هر شرائطى تجویز نمى‌شود. اگر مردم اضطرار داشته باشند در آن هنگام مى‌توانند به حکومت دینى به معناى دوم اکتفا کنند. چرا که در حکومت دینى به معناى دوم تا حدودى احکام الهى اجرا مى‌شود و همین اندازه بهتر از حکومتى است که مطلقاً اعتنایى به احکام الهى ندارد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه