پرسش و پاسخ: آیا شیعه معتقد است که جبرئیل در ابلاغ وحی و رسالت خیانت کرده است؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

پرسش:

چرا شیعه اعتقاد دارد که علی علیه‌السلام می‌بایست نبی مرسل باشد؟ آیا او از پیامبر صلی‌الله علیه و آله بالاتر است؟

 

پاسخ اجمالی:

باید توجه داشت که تهمت‌ها و افتراها بر علیه شیعه بسیار زیاد است. به طوری که هر روز شاهد نوع جدیدی از آن‌ها هستیم. این به معنای عدم توانایی تهمت‌زنندگان در مقابل فکر و منطق و برهان شیعی و عجز در مقابل مستندات قوی شیعه در اثبات عقائد خود از طریق قرآن و سنت و عقل می‌باشد و به همین خاطر دشمنان شیعه دست به افتراء و تهمت می‌زنند.

از جمله‌ی این تهمت‌ها، متهم‌کردن شیعه به این است که شیعه قائل به این شده که جبرئیل علیه‌السلام از طرف خداوند مامور ابلاغ رسالت به علی بن ابیطالب علیه‌السلام شده، ولی هنگام نزول چون حضرت علی علیه‌السلام را هنگامی که خواب بود در کنار پیامبر یافت، به مجرّد بیدار شدن پیامبر صلی‌الله علیه و آله جبرئیل علیه‌السلام در امانت خیانت کرد و رسالت را به محمد صلی‌الله علیه و آله تسلیم کرد!! و لذا شیعه در آخر نمازشان سه مرتبه می‌گویند: «خان الامین» یعنی جبرئیل امین خیانت کرد!!

این شبهه حتی استحقاق جواب و ردّ ندارد و لیکن از باب پاسخ‌دادن به سئوال مورد نظر می‌گوئیم:

۱. آیا خداوند هنگام فرستادن جبرئیل به سوی علی علیه‌السلام بر حسب شبهه، از خیانت او با خبر بود یا نه؟ اگر می‌دانست، پس چگونه خدای حکیم فرشته‌ی خائنی را امین خود می‌گیرد؟! آیا این نشانه‌ی نقص و عیب و بی‌حکمتی نیست؟! در حالی که پاک است خداوند بلند مرتبه از این نقص؛ و اگر نمی‌دانست پس این چه خدائی است که به عاقبت رسالتش و آینده‌ی احکامش خبر ندارد؟! پناه می‌بریم به خداوند از لغزش در کلام.

بر فرض که سئوال قبلی را نادیده بگیریم، چرا خداوند به این خیانت بعد از وقوعش رضایت داد، آیا قبول این خیانت به خاطر عجز از تصحیح آن است؟! این فرض عین نقص بر خداوند است چرا که خدای عاجز، صلاحیت خدا بودن را ندارد؛ به خدا پناه می‌بریم از قول باطل.

یا اینکه در چشم‌پوشی از این واقعه مصلحتی بوده است؟! باید گفت: اولاً: چه مصلحتی؟ ثانیاً: این به معنای تغییر در علم خداوند که مساوی با وصف خداوند به جهل است، می‌باشد حال آنکه از این نقص مبرّاست.

۲. چگونه است که جبرئیل خیانت می‌کند ولی خداوند او را «جبرئیل امین» می‌نامد؟!(۱) اضافه بر این‌که در اصل این جمله تناقض وجود دارد: «خان الامین» که اگر خائن است نباید به او امین گفت و اگر امین است چرا او را خائن بنامیم؟

۳. همان‌طور که از قرآن کریم فهمیده می‌شود، خداوند نسبت به رسالت بسیار حسّاس (اگر این تعبیر صحیح باشد) است تا جایی که حتی پیامبرش را تهدید می‌کند و می‌فرماید: «و اگر محمد صلی‌الله علیه و آله از دروغ، به ما برخی سخنان را می‌بست محققاً ما او را (به قهر و انتقام) از یمینش می‌گرفتیم و رگ وتینش را قطع می‌کردیم.»(۲)

وقتی که خداوند در مورد «برخی از سخنان» چنین موضع‌گیری می‌کند، چگونه راضی می‌شود که کلّ رسالتش منحرف شود و به غیر رسولش برسد؟!

۴. شیعه معتقد به عصمت ملائکه (فرشتگان) از خطا است و یا حداقل در مورد ملائکه‌ی مقرّبین این نظر را دارد به طوری که آیات زیادی بر این مطلب دلالت می‌کند:

خداوند می‌فرماید: «سرپیچی اوامر خداوند نمی‌کنند (یعنی ملائکه) و آن‌چه امر شده‌اند انجام می‌دهند»(۳) اکثر مفسرین این آیه را دلیل عصمت ملائکه می‌دانند.(۴)

هم‌چنین خداوند می‌فرماید: «از پروردگارشان می‌ترسند و آن‌چه را امر شده‌اند انجام می‌دهند»(۵)

هم‌چنین خداوند می‌فرماید: «هرگز پیش از امر و کلام  خدا سخنی نمی‌گویند و کاری نخواهند کرد و هر چه کنند به فرمان او کنند».(۶)

هم‌چنین خداوند پیامبر را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: «روح الامین با قرآن بر قلبت نازل شد تا از منذرین باشی».(۷) این آیه تصریح دارد که جبرئیل، امین وحی است و این اعتقاد شیعه است. بلکه بالاتر از آن این‌که دشمنی با جبرئیل را گناه بزرگی می‌داند که مخالفت با قرآن نیز می‌باشد. چرا که خداوند می‌فرماید: «بگو: هر که با جبرئیل دشمن باشد به درستی که او بر قلب تو به اذن خداوند نازل شده است».(۸)

در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «هر کس دشمن خدا و فرشتگان و رسولان و جبرئیل و میکائیل باشد به درستی که خداوند هم دشمن کافران است»(۹) آیا آیه‌ای صریح‌تر از این در حقانیّت جبرئیل علیه‌السلام می‌باشد؟ این از جهت آیات، امّا برای اطلاع از مفاد این آیات بهتر است که به تفاسیر شیعه مانند «المیزان»، «نمونه الامثل»، «من وحی القرآن»، «من هدی القرآن» و غیر این‌ها رجوع شود.

اما روایات در این باب زیاد است که به روایتی از نهج البلاغه‌ی علی علیه‌السلام که در وصف ملائکه بیان شده است اکتفاء می‌کنیم؛ حضرت می‌فرماید: «گروهی از فرشتگان همواره در سجده‌اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوع‌اند و یارای ایستادن ندارند و گروهی در صف‌هایی ایستاده‌اند که پراکنده نمی‌شوند و گروهی همواره تسبیح گویند و خسته نمی‌شوند و هیچ‌گاه خواب به چشم‌شان راه نمی‌یابد و عقل‌های آنان دچار اشتباه نمی‌گردد. بدن‌های آنان دچار سستی نشده و آنان دچار بی‌خبری برخاسته از فراموشی نمی‌شوند. برخی فرشتگان، امینان وحی الهی، و زبان گویای وحی برای پیامبران می‌باشند...»(۱۰) چطور می‌شود که علی علیه‌السلام آن‌ها را امین وحی می‌داند، ولی آنان خیانت به وحی می‌کنند؛ بر حسب اتهام مذکور؟!

۵. قرآن کریم تصریح به اسم رسول دارد که وی جز محمد صلی‌الله علیه و آله نمی‌باشد. خداوند در آیات فراوانی از جمله این آیه می‌فرماید: « محمد صلی‌الله علیه و آله پدر هیچ‌کدام از مردان شما نمی‌باشد و لیکن رسول و فرستاده‌ی خدا و خاتم پیامبران است».(۱۱)

هم‌چنین می‌فرماید: «محمد رسول خداوند و کسانی که همراه اویند، بر کفّار شدید و سخت‌گیر و بر مومنین در میان خودشان مهربانند».(۱۲)

آیا کسی که این آیات را بخواند هیچ شک می‌کند که صاحب رسالت شخصی جز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله باشد؟

اما از روایات به برخی از آن‌چه از حضرت علی علیه‌السلام نقل شده است اکتفا می‌کنیم، حضرت می‌فرماید: «گواهی می‌دهیم که خدایی جز خدای یگانه نیست که هیچ شریکی ندارد و گواهی می‌دهم که محمد صلی‌الله علیه و آله عبد و فرستاده‌ی او و خاتم پیامبران است»(۱۳) و هم‌چنین می‌فرماید: «امین وحی‌اش و خاتم فرستادگانش»(۱۴)

حضرت علی علیه‌السلام درمورد رابطه‌اش با پیامبر صلی‌الله علیه و آله می‌فرماید: «شما جایگاه مرا در نزد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله می‌دانید که قرابت نزدیک با او دارم و جایگاه خاصی در نزدش، مرا در دامن خود می‌نهاد در حالی که کودکی بودم و مرا به سینه‌اش می‌چسباند... تا اینکه می‌فرماید: از آن زمانی که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ‌ترین فرشته (جبرئیل) خود را مامور تربیت پیامبر صلی‌الله علیه و آله کرد تا شب و روز او را به راه‌های بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند. و من همواره چونان فرزند که همراه مادر است (مانند شتربچه‌ای که همراه مادرش است) همراه او بودم. پیامبر هر روز نشانه‌ی تازه‌ای از اخلاق نیکو را برایم آشکار می‌فرمود و به من فرمان اقتداء می‌داد.»(۱۵)

و می‌فرماید: «گواهی می‌دهم که محمد صلی‌الله علیه و آله بنده و فرستاده‌ی پروردگار است که خداوند او را به دین مشهور فرستاد.»(۱۶)

۶. هر کس به کتب عقائدی شیعه مراجعه کند، عقاید شیعه را به این ترتیب می‌بیند:

توحید: این‌که خداوند واحد و بی‌شریک است.

نبوت: مخصوص محمد بن عبدالله صلی‌الله علیه و آله است.

امامت: امام بعد از رسول صلی‌الله علیه و آله علی بن ابیطالب علیه‌السلام است. و به امر خدا و رسولش، وصّی پیامبر است (به کتاب اصل الشیعه و اصولها، و سایر کتب مراجعه شود).

هم‌چنین در کتب فقهی آمده است: شهادت به توحید، قرین شهادت به نبوت محمد بن عبداالله صلی‌الله علیه و آله است (به کتب فقهی، باب صلاة، باب تشهد رجوع شود).

۷. از صاحب این کذب و دروغ می‌خواهیم تا منبع شیعیی که این مطلب را بیان کرده است معرفی کند! با اینکه کتب علماء شیعه در دسترس همگان می‌باشد و از کسی مخفی نیست.

۸. مجدّدا می‌پرسیم اگر شیعه تا این حدّ دچار انحراف عقائدی باشد، چرا بزرگِ علماء الازهر، و رهبر آنان، شیخ محمود شلتوت، و غیر او تعبد به مذهب شیعه را اجازه دادند. و چگونه می توان تصور کرد با این انحراف، علماء اهل سنت با علماء شیعه زیر یک سقف در «مجمع تقریب بین المذاهب» جمع شدند و اکنون نیز جمع می‌شوند و در مورد شوون مسلمانان بحث می‌کنند؟

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. انبیاء: ۲۷.

۲. سوره حاقه: ۴۶.

۳. تحریم: ۶.

۴. مجمع البیان جلد ۱۰، صفحه‌ی ۶۳ و تفسیر منهج الصادقین، فتح االله کاشانی، جلد ۹، صفحه‌ی ۲۴۱.

۵. نحل:  ۵۰.

۶. انبیاء: ۲۷.

۷. شعراء: ۱۹۳.

۸. بقره: ۹۷.

۹. بقره: ۹۸.

۱۰. نهج البلاغه، خطبه‌ی اول، تحقیق صبحی صالح.

۱۱. احزاب: ۴.

۱۲. فتح: ۲۹.

۱۳. نهج البلاغه.

۱۴. نهج البلاغه، خطبه‌ی ۱۷۳.

۱۵. نهج البلاغه، خطبه‌ی ۱۹۲ (قاصعه)

۱۶. نهج البلاغه، خطبه‌ی ۲.

 

 

* منبع: سایت اسلام‌کوئست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه