چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم؛ سیمین بهبانی
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۳:۲۴ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم
دامنی ز گل دارم، بر چه کس بیفشانم؟
ای نسیم جانپرور، امشب از برم بگذر
ورنه این چنین پرگل تا سحر نمیمانم
لالهوار خورشیدی در دلم شکوفا شد
صد بهار گرمیزا سر زد از زمستانم
دانهی امید آخر شد نهال بارآور
صد جوانه پیدا شد از تلاش پنهانم
پرنیان مهتابم در خموشی شبها
همچو کوه پابرجا، سر بنه به دامانم
بوی یاسمن دارد خوابگاه آغوشم
رنگ نسترن دارد شانههای عریانم
شعر همچو عودم را آتش دلم سوزد
موج عطر از آن رقصد در دل شبستانم
کس به بزم میخواران، حال من نمیداند
زان که با دل پرخون، چون پیاله خندانم
در کتاب دل، سیمین، حرف عشق میجویم
روی گونه میلرزد سایههای مژگانم
سیمین بهبهانی
* منبع: وبلاگ دفتره سیاه