چگونه درباره مرگ با فرزندمان صحبت کنیم؟
صحبت از مرگ با کودکان یکی از سختترین کارها برای والدین است. کودکان از دو سالگی به مرور راجع به مرگ شناخت به دست میآورند. آنها هر روز از طرق مختلف مانند کارتونها، خیابان، اطرافیان و حیوانات و... با مرگ رو برو میشوند و سوالاتی دراینباره از بزرگسالان میپرسند.
چگونه والدین به بهترین نحو میتوانند مرگ و نیستی را برای فرزندانشان توضیح دهند؟
۱- آگاهی به مرحلهی رشد شناختی کودک و پاسخدادن بر اساس آن
کودکان مرگ را هنوز به معنی "نبودن برای هیچوقت" درک نمیکنند. وقتی به او بگویید کسی مرده است فرض را بر این میگذارد که قرار است وی برگردد. به سن رشدی کودکتان توجه داشته باشید و توضیحی با توجه به درک وی به او بدهید.
۲. از جوابدادن طفره نروید و اضطراب نداشته باشید
کودکان اضطراب و طفرهی شما از جوابدادن را میفهمند و درک میکنند که لابد چیز مضطربکنندهای وجود دارد که همه ناراحت هستند. به سوالات کودک کامل گوش کنید و همه را بدون اضطراب جواب دهید. لازم نیست همهی حقیقت را بگویید ولی میتوانید به صورت ملموس، نبودن را بدون اینکه آسیبی به حس امنیت کودکتان بزند برای او توضیح دهید.
۳. هنگام صحبتکردن از مفاهیم انتزاعی دقت کنید
کودک هنوز نمیتواند مفاهیم انتزاعی مانند: بهشت، دنیای دیگر، خدا و... را درک کند. اگر به کودکتان بگویید مادربزرگ پیش خدا رفته است و جایش خوب است، در حالی که وی ناراحتی و غم شما را دیده است، ممکن است بپرسد مگر پیش خدا بد است که ناراحتی؟ باید بدانید کودکان هنوز این مفاهیم را درک نمیکنند. وقتی شما از بهشت و خداوند صحبت میکنید، کودک اضطراب، ناراحتی و دلتنگی خود و اطرافیان را با این مفاهیم خوب در تضاد میبیند. میتوانید برای مثال بگویید: «مادربزرگ پیش خدا رفته است و الان خوشحال است. ما دلتنگ او هستیم اما میدانیم که جایش خوب است.»
۴. از تشبیهات واقعی و غیرواقعی مرگ با دنیای واقعی بپرهیزید
سفر ابدی، خواب همیشگی، بالای ابرها و... هر چند ممکن است تشبیهات واقعی مرگ باشند اما شباهت آنها با دنیای واقعی، کودکتان را دچار اضطراب میکند. مثلا ممکن است از خوابیدن یا سفر کردن والدینش بترسد.
از موضوعات ملموس برای درک مرگ با کودکتان صحبت کنید. برای کودکان در سنین بالاتر از چهار سال میتوانید مرگ را با از کارافتادگی بدن و فرسودگی ملموس کنید. مثلا «ماشین از کار افتاد چون خیلی وقت بود که موتورش کار میکرد و خراب شده بود مانند آدم پیری که دیگر بدنش درست کار نمیکند.»
۵. اضطراب کودک را نادیده نگیرید
گاهی اوقات مرگ اطرافیان به قدری برای کودک سوالبرانگیز و تهدید کننده است که ممکن است موجب عدم امنیت و اضطراب وی گردد. کودک میترسد که والدین او هم بمیرند و بیپناه شود. در این مواقع میتوانید به وی این اطمینان را دهید که پدر و مادر تا زمانی که خیلی پیر نشدهاند نمیمیرند یا در سنین پایین که هنوز از پیری میترسد به او بگویید مادر و پدر پیش او میمانند. در این مواقع یکی از ترفندهای هوشمندانه این است که حواس کودک را از ترس از مرگ به نشاط زندگی جلب کنید. از پروسهی بزرگشدن خودش و بازیها و تفریحات و خوشیهایی که قرار است با هم داشته باشید صحبت کنید.
۶. ناامنی و اضطراب غیرطبیعی کودک را با روانشناس مطرح کنید
گاهی اضطراب کودک از مرگ اطرافیان موجب به هم ریخته شدن عملکرد طبیعی وی میشود. در صورت مشاهدهی علائم افسردگی مانند گوشهگیری، کمغذایی، بیخوابی و... حتما از تخصص روانشناس کودکان کمک بگیرید.
* منبع: تیم تحریریهی نتنوشت نرمافزار بادصبا