کتک زدن زنها :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

کتک زدن زنها

جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۸۵، ۰۴:۴۸ ق.ظ
باسمه تعالی قصه کتک زدن زنها درقرانچند شب پیش به دیدار دونفراز آشناهای قدیمی که هردو ازخلبانان موفق ومومن ارتش بودند رفته بودم ضمن صحبتهای مختلف ازاینجا وآنجا به طورتصادفی هردو بزرگوار سؤال مشترکی را مطرح کردند وبرای مدتی محور بحث ما  سؤال آنها شد دیدم بد نیست شما هم از ماجرا باخبر باشید .٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭سؤال: اگراسلام دین حق گراست واگر حقوق انسانی به بهترین وجه دراسلام تأمین است پس حکم خدا به کتک زدن زن چیست؟آیا این نوعی بی عدالتی درحق زنان نیست؟البته این رابگویم که سؤال آن دو بخاطر تردید درمبانی دینشان نبود بلکه به این خاطر بود که درمقابل دیگران وایراد گیرندگان توانایی پاسخ مستدل داشته باشند.اما پاسخی که من دادم باکمی دخل وتصرف وخلاصه گویی به شرح ذیل بود پاسخ :ابتدائاً باید تذکر بدهم که دین اسلام یک مجموعه دستورات منسجم ومرتبت است که فهم بسیاری اززوایای آن متوقف برفهم زوایای دیگری ازاین مجموعه است واستناد به یک آیه یایک روایت بدون توجه به آیات وروایات دیگر کار اشتباهی است وباعث قضاوت بیجا واحیانا خطا خواهد بود بسیاری از احکام اسلام مثل قطعات یک پازل هستند که اگر تنها بدان نگاه شود بی قواره ونافرم اند اما وقتی کنار سایر قطعات قرار می گیرد یک مجموعه شکیل ومنتظم وهماهنگ رابه نمایش می گذارد . مناسب است ابتداءً خود آیه مورد نظر را ببینیم تا به قضاوت درست نزدیک شویم "...... واللاتی تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربوهن فان اطعنکم فلاتبغوا علیهن سبیلاً ....."".....وآن زنانی که که ازمخالفت وناشزگی شان بیمناکید را باید نخست موعظه شان کنید پس اگر مطیع نشدند ازخوابگاههایشان دوری گزینید واگربازمطیع نشدند آنعا رابازدن تنبیه کنید چنانکه اطاعت کردند دیگر برآنها حق هیچ تعرضی ندارید ......."ملاحظه می فرمایید که حکم زدن آخرین راه برای حل یک مشکل خانوادگی عنوان شده است .همانگونه که درقوانین اجتماعی همه کشورها وجوامع انسانی پس از آموزش وتذکر ونهایتاً اخطار همه قانون ها راه حل خشونت وتوسل به زور را بیان کرده اند این امر نه تنها درکشورهای اسلامی بلکه درهمه کشورها جاری وساری است بنابراین به اعتراف همه حقوقدانان اعمال خشونت نیز به هرحال یک راه است هرچند آخرین آن  به همین نسبت درخانواده نیز باید گفت دررابطه بین والدین با فرزندان وونیز رابطه همسران درصورت تخطی ازوظایف مراحل فوق باید باشد البته هرکدام ازمراحل با توجه به فضای خانواده باید تعریف شود مسلماً شلاق واعدام هیچگاه به عنوان یک مرحله درخانه مطرح نخواهد بود.نکته دیگر که باید مدنظر داشت آن است که مطالب یاد شده درحیطه قانون تقابل حق ووظیفه بیان شده است به این معنا که داشتن یک سری حقوق بخاطر بردوش داشتن یک سری وظایف است واینگونه نیست که دردین عدالت محوری همچون اسلام دراصلی ترین کانون تربیتی اجحاف باشد .نگاهی به روایاتی که درباره نحوه ارتباط زن وشوهر صادر شده است این نکته رابرای ما مبرهن میسازد که درمقابل انبوه وظایفی که اسلام بردوش مرد نهاده است ( نظیر وظیفه تأمین معاش ؛ نفقه زن وفرزندان ؛تامین مسکن ؛ تامین پوشاک زن درحد شأن زن - ونه حداقل پوشش- حمایت روحی وتأمین آسایش روانی همسر ؛درنظر داشتن ظرایف روحی وروانی او وملاطفت با او وگذشت ازخطاها واشتباهاتش ؛ ابراز علاقه درجهت تأمین امنیت عاطفی او ؛وحتی وجوب تأمین نیازهای جنسی زن ازطریق مشروع و......) تنها دوسه وظیفه برعهده زن نهاده شده است تمکین جنسی وتأمین نیازهای جنسی مرد حضور درخانه مرد وخروج با اذن او حفظ احترام واطاعت درامور مدیریتی منزل اکنون اگرمرد یازنی ازوظایف خویش تخطی کند چندانکه بنیان خانواده به خطر تهدید شود باید مراحل مورد نظر حقوقدانان اجراشود یعنی اول آموزش بعد تذکر سپس اخطار ونهایتا اعمال مجازات وخشونت درمورد مورد نظر ایه اگرزنی اصلی ترین وظیفه خویش یعنی تمکین رانسبت به شوی خویش روانداشت ابتداءً تذکر وموعظه سپس فشار عاطفی وروانی -تنها گذاشتن زن دربستر یاپشت کردن به او دربستر باتوجه به حالات عاطفی زنان به طور قابل ملاحظه ای برانان سخت است ومیتواند باعث تغییر اتی دررفتارآنان گردددرمرحله بعد اگر باز زن به ناشزگی (عدم تمکین ازشوهر) ادامه داد منطقا باید مرحله فشار های سخت تر اعمال شود مطلب مهم دیگر که درسرنوشت این بحث بسیار تأثیر گذار است آن است که این زدنی که قران طرح کرده اگر مطابق تبصره های مربوط به کتک زدن تربیتی دراسلام مطرح شده است اعمال شود عملا فقطازززدن تنها اسمش است ونه هیچ چیز دیگر ملاحظه بفرمایید زدنی که نباید پوست آسیب ببییند  نباید سرخ یاکبود شود نباید عضوی قطع یاشکسته شود عملا زدن نیست بلکه شیر بی یال ودم واشکم است به نظر میرسد شریعت مقدس اسلام حکم زدن –آنهم به این شکل به ظاهر بیفایده که نه درد نه کبودی نه شکستگی ونه ... رادرپی ندارد – راتنها برای این گذاشته است که مرد بتواند زن راتهدید کند تا اوبه راه آید درواقع این مردان هستند که باید اعتراض کنند که خدایا آخر این چه حقی است که به مادادی که بتوانیم بزنیم اما به گونه ای بزنیم که هیچ تأثیر نامطلوبی نداشته باشد .پاسخ این اعتراض مردان هم همان است که آمد :درواقع این حکم بیش ازآن که جنبه مجازاتی وخشونتی داشته باشد جنبه راه گشایی برای خروج ازمعضلات خانوادگی است ومسلم است که کتک زدن به شکل واقعی وآنطور که دربیرون ازخانواده دردعواها مرسوم است هیچگاه درخانه نمی تواند صلح وآرامش واقعی را به ارمغان آورد بدنیست یادآور شوم که درشریعت مقدس اسلام ملاحظه لطافت روحی زنان به شدت تأکید شده است چندانکه درواقعه ای هنگامی که یکی ازخانمهای حاضر درمنزل امام صادق که بارداربود باشنیدن ورود امام به خانه سراسیمه ازپلکان پایین میاید وبه همین خاطر برزمین می خورد وجنین داخل شکمش سقط می شود  امام پس از بازگشت حالت عادی به او میفرماید من خیلی ناراحت شدم اما نه به خاطر کشته شدن فرزندی که ازتودارم بلکه به این خاطر که تو ازمن وحشت داشتی .میبینید که درچنین فضایی که حتی ترس زن ازشویش مذموم است کتک زدن راباید  غیر ازآنچه درظاهر برداشت می کنند معنا بکنیم والا با سایر قطعات پازل نظام اخلاقی اسلام ناسازگار خواهد بود .          
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه