کلام مطهر: تبدیل حرکت به بنیاد، و مضراتش چیست؟
[...] گاهی یک جریان موجخیز و حرکتزای اجتماعی، روح خود را از دست میدهد و از آن جز یک سلسله آداب و تشریفات بیاثر باقی نمیماند. امیرالمؤمنین فرمود اسلام به دست امویها مانند ظرفی که وارونه شود و محتوایش بیرون بریزد و جز خود ظرف باقی نماند، وارونه میشود و از محتوای خود خالی میشود: «یکفأ الاسلام کما یکفأ الاناء» و ما [...] نام این پدیدهی اجتماعی را تبدیل حرکت به بنیاد مینهیم.
با ذکر یک مثال توضیح میدهم:
عزاداری سنتی امروز امام حسین علیه السلام تبدیل حرکت به بنیاد است.
این عزاداری که به حق در بارهاش گفته شده: «من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنة» که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریهکن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده، در اصل، فلسفهاش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابن زیادها و به سود حسینها و حسینیها بوده.
در شرائطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفیکنندهی راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعا نوعی سربازی است. در شرائط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکتکردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است.
اینجا است که عزاداری حسین بن علی یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزهی اجتماعی است.
اما تدریجا روح و فلسفهی این دستور فراموش میشود و محتوای این ظرف بیرون میریزد و مسأله شکل یک عادت به خود میگیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر یک جهتگیری خاص اجتماعی باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعی عمل معنی داری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود). مراسمی را مجرد از وظائف اجتماعی و بیرابطه با حسینهای زمان و بیرابطه با یزیدها و عبیداللههای زمان بپا دارند.
اینجا است که حرکت تبدیل به بنیاد یعنی عادت شده و محتوای ظرف بیرون ریخته و ظرف خالی باقی مانده است. در چنین مراسمی است که اگر شخص یزیدبن معاویه هم از گور بدر آید حاضر است که شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را بپا دارد. در چنین مراسم است که نه تنها «تباکی» اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم به جائی بر نمیخورد.
بررسی نهضتهای اسلامی صد سال اخیر؛ صفحهی 78