کلام مطهر: جامعهی بیطبقه و جامعهی بیاختلاف
فرق است میان جامعهی بیطبقه و جامعهی بیاختلاف.
طبقه و جامعهی طبقاتی، آن اختلافهایی را میگوییم که از کسب امتیازات بیجا و ظالمانه پیدا شود. یعنی اگر کسی با دیگری از نظر یک موهبت مثلا ثروت تفاوت داشته باشد، منشا تفاوتش این است که جامعه به او یک امتیاز داده، بدون آنکه آن امتیاز را به فرد دیگری بدهد.
اگر جامعهای به بچهای این امکان را بدهد که برود درس بخواند، به یک بچهی دیگر که لاقل به اندازهی او استعداد دارد، این امکان را ندهد که برود درس بخواند، در نتیجه این بیسواد و آن باسواد شود، این باسواد و بیسواد دو طبقهاند، اگر چه طبقهی اقتصادی نیستند ولی باز دو طبقهای هستند که ظالمانه است. چرا او با سواد باشد، بعد دیپلمه شود، بعد تحصیلات عالیه بکند و بعد دارای زندگی شود ولی آن دیگری چنین نباشد؟
ولی یک وقت هست که دو بچه با دو امکان هر دو میروند مدرسه، یعنی جامعه شرایط مساوی برای هر دو ایجاد میکند. از کلاس اول به یک مدرسه میروند، مدارج را طی میکنند، ولی یکی از اینها به دلیل اینکه استعدادش بیشتر است یا کوشاتر است و تنبل نیست در کلاس بالاتر قبول میشود و آن دیگری به دلیل تنبلی یا بازیگوشی نمره نمیآورد، کمکم این جلو میافتد او عقب میماند، او خودش را به زحمت به دیپلم میرساند این خودش را به دانشگاه هم میرساند. بعد قهرا این با او اختلاف پیدا میکند. این یک کار فنی میتواند انجام بدهد که او نمیتواند انجام بدهد. اینجا اختلاف پیدا میشود، ولی این اختلاف در اثر ظلم به آن دیگری نیست.
یک وقت ما میگوییم که جامعه باید اصلا بدون تفاوت باشد، یعنی آن کسی هم که در مسابقهی زندگی جلو افتاده و دیگری تنبلی کرده، او را عقب بکشیم تا با این بایستد. آن که جلو افتاده، به سینهاش بزنیم تا با آن عقبمانده در یک ردیف قرار گیرند. یا او را به زور نگه داریم تا جلو نرود و این را به زور بکشیم که حتما شما باید همدوش حرکت کنید. خود این ظلم و استثمار است.
پس فرق است میان جامعهی بیطبقه به مفهوم اینکه طبقه از امتیازات ظالمانه پیدا شده باشد – و اگر از جنبهی اقتصادی بخواهیم تعبیر کنیم از استثمار پیدا شده باشد- و جامعهی بی طبقه که اختلاف نه از استثمار، بلکه از اختلاف سطح فعالیت و کار و ابتکار پیدا شده باشد.
شهید مرتضی مطهری؛ آیندهی انقلاب اسلامی؛ صفحهی77