کنده سوزان!
شنبه, ۳ دی ۱۳۸۴، ۰۹:۳۲ ق.ظ
یا حق از شبلی پرسیدند:«استاد!از آن کس بگو که درآتش جدایی از محبوب می سوزد.»شبلی آنهارا به جایی برد که کنده درختی می سوخت.چوب کاملا خشک نبود وچون می سوخت مایعی از آن تراوش میشد.شبلی گفت:«این کنده را نگاه کنید.همچنانکه می سوزد می گرید.چشمان عاشقی که در جدایی می سوزد از اشک لبریز است.او شب وروز می گرید وپیوسته فریاد می کشد:«محبوبم!چه هنگام؟چه هنگام؟»