کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟؛ مناجات؛ محمد سهرابی
بسمالله الرحمن الرحیم
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکایت ما را بیان کند
من زیر بار معصیتم ضعف کردهام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند؟
تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟
ما بیسلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهی آب و نان کند
آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو آب روان کند
ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند
چیزی نصیب تو نشود از عذاب من
ایزد کجا محاربه با استخوان کند؟
شبها مرا برای خودت انتخاب کن
فرصت مده که دیگریام امتحان کند
درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گر چه چشم تو ما را نشان کند
از تو بعید نیست رفیق گدا شوی
مرد کریم میل به مستضعفان کند
محرم نمیشود به مناجات نیمهشب
هر کس که رو به محفل نامحرمان کند
صبح قیامت از تو، به تو میبرم پناه
آغوش تو مگر که مرا میهمان کند
با آفتاب روز جزا پاک میشود
هر کس که قهر از کرم آسمان کند
محمد سهرابی
* منبع: وبلاگ انجمن شعر دزفول