کیمیا می خونه ...
شهره عارفان ( قسمت سیزدهم )
جایگاه امام خمینی رحمه الله [ علیه ] درسلسله شارحان
حکیم الهی و فقیه صمدانی و عارف ربّانی ، حضرت امام خمینی رحمه الله [ علیه ] نیز یکی از شارحان و صاحب نظران اندیشه های عرفانی شیخ اکبر محیی الدین به شمار میآید . ایشان در طول هفت سال مهمترین متون عرفان نظری و عرفان عملی ، مانند شرح فصوص الحکم و مصباح الانس و منازل السایرین را از استاد خود آیت الله شاهآبادی فرامیگیرد . در همین فاصله مهمترین آثار عرفانی خود ، یعنی شرح دعای سحر ، مصباح الهدایه ، و حاشیه بر شرح فصوص قیصری و مصباح الانس را مینگارد .
بنابراین امام خمینی رحمه الله [ علیه ] را در عصر خود میتوان یگانه حلقه اتصال با نسل اول شاگردان حکیم بزرگ ، آقا محمد رضا قمشهای دانست . ایشان ضمن نقل کلمات بزرگان عرفان ، همچون محیی الدین ابن عربی ، و نیز برخی شارحان بزرگ مکتب عرفانی وی مانند صدرالدین قونوی و داود قیصری ، گاه نقدهایی جدی بر آنان وارد کرده ، در مقابل به بیان دیدگاههای خود پرداخته است . تبیین جایگاه امام در سلسله شارحان عرفانِ ابنعربی به کاوشهایی بس فزون بر این مختصر نیاز دارد (145) .
لازم به تذکر است که نظر امام خمینی رحمه الله [ علیه ] درباره ابن عربی در این کتاب خواهد آمد .
شارحان پس از امام خمینی رحمه الله [ علیه ]
پس از امام خمینی رحمه الله [ علیه ] بسیاری از شارحان و مدرسان افکار ابن عربی بوده و هستند که به پیروی از شارحان پیشین ، کار شرح و نشر افکار شیخ اکبر را ادامه داده و سالیان درازی به تدریس و تحقیق پرداخته و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاردهاند . از آن جمله باید از دو فقیه و عارف و حکیم الهی معاصر ، آیت اللَّه حسن زاده آملی ( متولد 1307ش ) و آیت الله جوادی آملی ( متولد 1312ش ) نام برد .
آیت الله جوادی آملی یک دوره کامل شرح فصوص الحکم قیصری را در مدت پنج سال ، از سال 1360 در حوزه علمیه قم تدریس کرده است . حاصل آن جلسات تعداد 518 نوار درسی است که مکتوب شده و در حال تدوین و بازنگری است و به زودی جلد نخست آن به نام « شرح خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم » به چاپ خواهد رسید . گفته میشود این شرح فصوص الحکم که مفصل ترین شروح است و به زبان فارسی میباشد ، حدود پانزده جلد خواهد شد .
علامه حسن زاده آملی نیز طی سالیان دراز ، چندین دوره شرح فصوص الحکم قیصری را تدریس کرده است . ایشان مینویسد : حقیر فصوص الحکم شیخ اکبر را یک دوره به فارسی شرح کرده و « ممدّ الهِمَم در شرح فصوصالحکم » نامیده و به طبع رسیدهاست . همچنین بر دوره شرح قیصری بر فصوص الحکم حواشی و تعلیقات بسیار دارد و هر یک از کتب یادشده را در اثنای دوره های تدریس ، با نسخ عدیده تصحیح کردهاست (146) .
و نیز ایشان بر شرح فصوص الحکم خوارزمی تعلیقات و حواشی ارزشمندی نگاشته است که چندی پیش به چاپ رسید .
در اینجا تذکر این نکته نیز مناسب است که علامه حسن زاده آملی با ابتکاری بدیع ، به عنوان مستدرک و متممِ کتاب فصوص الحکم ابن عربی ، یک فص به نام « فص حکمة عصمتیة فیکلمة فاطمیة » به آن افزود ، سپس خود ایشان آن را شرح نمود . همچنین شرح این فص توسط یکی از شاگردان مبرز ایشان به فارسی ترجمه شد و در یک جلد به چاپ رسید . ایشان درباره این کتاب مینویسد : در دوره های تعلیم و تدریس فصوص الحکم ، همواره این خاطره به من روی میآورد که چرا در این کتاب ، فصی به نام یکی از زنان نادره دوران ، مانند مظهر ایمان و احسن منازل قرآن ، حضرت عصمة الله الکبری فاطمه بنت خاتم الانبیا و یا حضرت مریم بنت عمران ، منصوص در چند آیت قرآن ، اختصاص نیافته است و آن را از آدم تا خاتم ، در بیست و هفت فص فقط به مردان اختصاص دادهاست ... غرض اینکه در دوره تدریس فصوص الحکم در آمل ، چون درس به فص عیسوی رسید ، در لیله مبارکی یکی از اوتاد حلقه درس و بحثم ، به خطاب رحمانی این کلمه علیا و درّه بیضاء تشرف مییابد که « فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة » . همین بارقه ملکوتی ایجاب کرد که این فص ثمین ، به عنوان متمم فصوص الحکم به لم این خوشه چین خرمن ولایت ، به منصه ظهور رسیده است (147) .
در این میان مجاهدت های علمی و مستمر بیش از نیم قرن حضرت استاد سید جلالدین آشتیانی ( متولد1304ش ) در شرح ، تحقیق ، تدریس و ترویج آثار عرفانی شیخ اکبر محیی الدین و شارحان مکتب این عارف بزرگ را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت . ایشان با همت بلند و کم نظیر خود ، به تنهایی بسیاری از امّهات آثار عرفانی را احیا نموده و نشر داده است . از جمله : شرح مبسوط بر مقدمه قیصری بر فصوص الحکم ، شرح فصوص الحکم مؤید الدین جندی ، شرح فصوص الحکم قیصری با حواشی متعدد اساتید فن ، شرح بر رسائل قیصری ، تحقیق و تعلیق برتفسیر سوره حمد صدرالدین قونوی ، مقدمه بر نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص جامی ، تحقیق و تعلیق بر نصوص صدرالدین قونوی ، تحقیق و تعلیق بر مشارق الدراری فرغانی ، تصحیح و تعلیق بر مشرع الخصوص الی معانی النصوص علی بن احمد ، شرح و تعلیق مبسوط بر تمهید القواعد ابن ترکه ، شرح و تعلیق و مقدمه بر مصباح الهدایه امام خمینی رحمه الله و... البته اینها غیر از آثار فلسفی ایشان است ، بلکه فقط شمهای از آثار گران قدر عرفانی این حکیم فرزانه است که در پرتو عنایات حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام به منصه ظهور رسیده است .
دیگر شارحان فصوص الحکم
علاوه بر نام شارحان فصوص الحکم که ذکر شد ، عثمان یحیی ، عرفان پژوه بزرگ ، نام پنجاه شرح از شارحان دیگر را نیز یادآور شده است . وی سپس از تعداد 44 شرح دیگر خبر میدهد که آن ها را دیده اما چون نام مؤلف و عناوین آن ها معلوم نبوده ، نام کتابخانه و محل نگهداری آن ها را ذکر کرده است (148) .
لازم به تذکر است با توجه به اینکه عثمان یحیی با حوزه های علمی و عرفانی ایران در ارتباط نبوده و اطلاع کافی در این مورد نداشته ، لذا نامی از شارحان و مدرسان بزرگ افکار و اندیشه های ابن عربی در ایران نبرده و این مسئله مهم مغفول واقع شده است . در صورتی که در تاریخ یک قرن گذشته بهترین شارحان و مدرسان افکار عمیق ابن عربی در ایران میزیسته و گرمترین حوزه های عرفانی را تشکیل داده و حلقات انس و درس را داشتهاند که به برخی از آن ها اشاره شد . نیز گفته شده است عثمان یحیی در تحقیق خود از کتابخانه های ایران و هند و پاکستان استفاده نکرده است (149) .
فصل چهارم : نظر بزرگان اسلام درباره ابن عربی
شخصیت کثیر الابعاد ابن عربی و افکار عمیق او ، بسیاری از رجال علم و دین را به سوی خود کشانید و آن ها را به مطالعه آثار و نقّادی افکارش واداشت و از این رهگذر نظرات گوناگونی درباره وی فراهم آمد :
گروهی چون به عمق معلومات و گستره اطلاعاتش پیبردند ، در برابرش سر تعظیم فرود آوردند و به اتفاق کلمه از مقام والای علمی و عرفانی اش به نحو شایسته ستایش کردند ؛ ایمان و اعتقاد دینی و نیز مقام روحانی و معنوی اش را ستودند .
اما بعضی دیگر که اقوال و افکارش را با آنچه خود از دین و شریعت فهمیده بودند ، سازگار نیافتند ، وی را کافر پنداشتند ، لذا به قدح و سرزنشش پرداختند . پارهای هم متحیر ماندند و از اظهار نظر خودداری نمودند و به اصطلاح درباره اش توقف کردند . بالأخره بعضی هم با این که افکار و عقایدش را برخلاف دین و مذهب یافتند ، ولی به ملاحظاتی معذورش داشتند (150) . درک آثار ابن عربی در سطح عامه علما و فقها نیست و نمیتوان از اعلام خطر ، بد فهمی ، اشتباهات و همین طور از کثرت مخالفان آنان دچار تعجب شد (151) .
علامه شهید مطهری در این باره مینویسد : محیی الدین یکی از اعاجیب روزگار است ، انسانی است شگفت و به همین دلیل اظهار عقیده های متضادی دربارهاش شده است . برخی او را ولی کامل و قطب الاقطاب میخوانند و بعضی دیگر تا حد کفر تنزلش میدهند (152) . ایشان در جای دیگر میگوید : انسان این طور اشخاص را نمیتواند بفهمد که چگونهاند . به این معنا که این ها هیچ وقت در یک قالب مخصوص نگنجیدهاند و حرکت نکردهاند . این است که میبینید درباره اینگونه افراد اظهار نظرهای متناقض میشود . درباره هیچکس به اندازه محیی الدین متناقض ابراز نظر نشده است (153) .
پیدایش این قضاوت های متضاد و به ویژه تحیّر بعضی از اندیشمندان درباره ابن عربی حکایت از این واقعیت دارد که شخصیتش بسیار عمیق و کثیر الابعاد بوده است . بزرگانی که درباره محیی الدین ابراز نظر نمودهاند ، تعدادشان بیش از حد شمارش است ، بهگونهای که خود میتواند موضوع کتابی باشد (154) .
این جماعت به اعتبار نظرشان ، به دو گروه کلی موافق و مخالف تقسیم میشوند ، سپس هر یک از این دو گروه ، خود به دو قسم اهل سنّت و شیعه تقسیم میگردند . اکنون به ترتیب تاریخی ، به نام برخی از سرشناسان آنان اشاره میگردد :
موافقان اهل سنت
1. امام فخر رازی ، محمد بن عمر اشعری شافعی (544-604 ق).
2. شهاب الدین ابوحفص عمر بن محمد سهروردی شافعی (539-632 ق).
3. ابوعبدالله مُحبالدین محمد بن محمود شافعی (537-643 ق).
4. ابوعبدالله محمد بن سعید بن یحیی شافعی دُبَیْثی واسطی (558-637 ق).
5. محمد بن عبد الله بن ابی بکر قُضاعی بَلَنسی ، معروف به ابن ابّار (595-658 ق).
6. عزّ الدین عبد العزیز بن عبدالسلام (577-660 ق).
7. زکریا بن محمد بن محمود انصاری اَنسی ، ملقب به جمالالدین و عمادالدین (605-682ق).
8. مجدالدین محمد بن یعقوب فیروزآبادی (727-811 ق).
9. ابوالحسن علی بن ابراهیم بن عبد الله قاری بغدادی (متوفا 821 ق).
10. ابوالفتح محمد بن مظفرالدین محمد (متوفا 926 ق).
11. شعرانی ، عبدالوهاب بن احمد بن علی انصاری شافعی (متوفا 973 ق).
موافقان از شیعه
شهرت ابن عربی به جوامع اهل سنت محدود نشد و به سرزمین های شیعی نیز رسید و بیش از انتظار ، مورد توجه علمای شیعه قرار گرفت ، عدهای به درستی عقیدهاش اعتراف کردند و برخی از آن ها در مواردی با او اختلاف نظر داشتند . از موافقان به این افراد میتوان اشاره کرد :
1. سعد الدین محمد بن مؤید بن عبداللّه بن علی بن حَمّویه (587-650 ق).
2. سید حیدر آملی (720-787 ق).
3. سید شهید قاضی نورالله شوشتری (956-1019 ق).
4. ابو الفضائل محمد بن حسین عاملی ، معروف به شیخ بهایی (953-1030 ق)
5. محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ، ملقّب به صدرالمتألهین و ملاصدرا (979-1050 ق).
6. محمد بن علی بن عبدالوهاب شریف دیلمی لاهیجی ، مشهور به قطب الدین اشکوری (متوفا حدود 1075 ق).
7. محمد بن مرتضی ، مشهور به ملامحسن فیض کاشانی (1007-1091ق).
8. محمد بن عبد النبی بن الصانع ، معروف به میرزا محمد اخباری نیشابوری (1178-1233 ق).
9. سید محمد صالح موسوی خلخالی طهرانی (متوفا 1306 ق).
مخالفان از اهل سنت
1. تقی الدین ، ابوالعباس ، احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام ، معروف به ابن تیمیه(661-728 ق).
2. احمد بن محمد بیابانکی ، ملقب به رکن الدین و معروف به علاء الدوله سمنانی(659-736 ق).
3. سعد الدین تفتازانی ، مسعود بن عمر بن عبدالله الهروی الخراسانی (72 -792ق).
4. ابوزید عبدالرحمان بن محمد بن خلدون (807-732ق).
5. ابوالبرکات محمد بن احمد بن ایاس زین الدین الناصری (852-928ق).
6. حسین بن عبدالرحمان بن محمد ، معروف به ابن اهدل (779-855 ق).
7. ابراهیم بنعمربن حسن شافعی ، معروف بهبرهانالدین بِقاعی(809-885 ق).
مخالفان از شیعه
1. محمد بن طاهر بن محمد بن حسین شیرازی نجفی ، معروف به ملاّ طاهر قمی (متوفا 1098 ق).
2. محمد باقر بن محمد تقی ، معروف به علامه مجلسی(1037-1110 ق).
3. احمد بن زین الدین بن ابراهیم ، معروف به شیخ احمد احسایی (1166-1243 ق).
4. میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی (1235-1302 ق).
5. میر محمد باقر موسوی خوانساری (1226-1313 ق).
6. حاج میرزا حسین نوری (1254-1320 ق).
7. شیخ علی اکبر بن محسن اردبیلی (1269-1346 ق). (155)
پ . ن :
145) همان ، ص 29 .
146) گنجینه گوهر روان ، ص 88 .
147) شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة ، ص 8 - 10 با تلخیص .
148) نک : نص النصوص ، مقدمه عثمان یحیی ، ص بیست و یک الی سی و چهار.
149) شرح فصوص خواجه محمد پارسا ، مقدمه مسگرنژاد ، ص21.
150) دکتر جهانگیری تحت دو عنوان متوقفان و معذوردارندگان ، افرادی را نام برده است . نک : محیی الدین ابنعربی ، 576-572 .
151) نص النصوص ، سید حیدر آملی ، دیباچه هانری کربن ، ص یازده .
152) آشنایی با علوم اسلامی ( کلام و عرفان ) ، ص114 .
153) شرح مبسوط منظومه ، ج1 ، ص238.
154) از جمله نک : هدایة الامم ، غلام حسین رضا نژاد ، ص12-7 ؛ شرح مناقب محیی الدین ، سید محمد موسوی خلخالی ، مقدمه ؛ نص النصوص ، سید حیدر آملی ، پیشگفتار عثمان یحیی ، ص62-37.
155) برای آگاهی ازنظرات مخالفان و موافقان مراجعه شود به : محیی الدین ابن عربی ، ص 508-548.