کیمیا می خونه ...
شهره عارفان ( قسمت دوازدهم )
دو کتاب مهم ابن عربی
در میان تألیفات شیخ اکبر دو اثر وی دارای اهمیت بسیار میباشند و همواره مورد توجه عرفان پژوهان قرار گرفته است . علامه شهید مطهری مینویسد : از مهمترین کتاب های او یکی فتوحات مکیّه است که کتابی بسیار بزرگ و در حقیقت یک دایرة المعارف عرفانی است . اثر دیگر او کتاب فصوص الحکم است ، که گرچه کوچک است ، ولی دقیقترین و عمیقترین متن عرفانی است ، شروح زیادی برآن نوشته شده است (117) .
حکیم الهی حسن زاده آملی در باره این دو کتاب نوشته است : فصوص الحکم و فتوحات مکیه را باید از کرامات خاص او دانست (118) .
1. فتوحات مکیه : ابن عربی این کتاب را که شبیه به یک دایرة المعارف بزرگ عرفان اسلامی است ، در طی مدت 36 سال تحریر نموده است . وی در سال 599 در مکه شروع به تألیف فتوحات مکیه کرده و در روز بیست و چهارم ربیع الاول سال 636 ، یعنی دو سال پیش از مرگش از کتابت آن فراغت یافته است .
علامه حسن زاده آملی مینویسد : فتوحات مکیه پانصد و شصت باب است که هر باب آن خود یک کتاب است . حقاً درباره فتوحات مکیه ، آن باید گفت که فقیه بزرگوار آیت الله سید صدرالدین صدر گفته است : فتوحات مکیه ، به حق در موضوع خود کتاب سودمندی است و گمان نمیکنم در آینده ، در عالم تألیفات ، برای آن دومی به وجود آید (119) . ابواب یاد شده این کتاب کبیر بینظیر ، مطلقاً در مقامات چهارگانه تجلیه و تخلیه و تحلیه و فناء فیالله ، و نیز در بیان درجات معارج نفس است که آن را علاوه بر تجرّد عقلانی مقام فوق تجرّد یعنی مقام لایقفی نیز میباشد (120) . ایشان در جای دیگر مینویسد : تاکنون نه تنها فتوحات مکیه بلکه هیچ یک از مصنفات شیخ در عالم مؤلفات دومی مانند خود ندیده است ، به خصوص فصوص و فتوحات ، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء (121) .
شرحی در پیرامون قسمت های دشوار فتوحات مکیه توسط عبد الکریم جیلی ( 832 ق ) نوشته شده و تلخیصاتی از آن به وسیله عبد الوهاب شعرانی ( 973 ق ) زیر عناوین « لواقحالانوار » و « الکبریت الاحمر » و « الیواقیت و الجواهر » تهیه شده است (122) .
2. فصوص الحکم : این کتاب در جهانِ اسلام از جمله کتاب های بسیار موفق و در عرفان اسلامی بسیار مهم و مؤثر است که از زمان نگارش و نشرش همواره مورد توجه موافقان و مخالفان عرفان به نحو اعم و عرفان ابن عربی به نحو اخص قرار گرفته است . عدهای بر این کتاب انتقاد کرده و کتاب هایی در رد و جرحش نوشتهاند . اما عده کثیری هم از آن مدح و ستایش کردهاند (123) .
استاد حسن زاده آملی درباره این کتاب نوشته است : فصوص الحکم عارف نامدار اسلامی شیخ اکبر محیی الدین عربی در بیست و هفت کلمه است که مراد بیست و هفت مثال از امثله انسان کامل است ، نه آدم شخصی و نوح شخصی و داود و سلیمان شخصی و هکذا ، یعنی هر یک از آن کلمات ، نوری و مظهری خاص از مظاهر الوهیت اند و این کلمات سایر و دایرند ، لذا انسانی در مسیر تکاملی بر قدم شیث است ، دیگری بر قلب ابراهیم است و دیگری عیسوی مشهد میگردد و چهارمی موسوی مشرب و هکذا (124) .
سرانجام تأثیر این کتاب در سیر اندیشه معنوی و عرفانی مسلمانان غیر قابل انکار است و سالیان متمادی در جامعه پهناور اسلامی به ویژه در سرزمین ایران ، از جمله کتب مهم درسی در عرفان نظری به شمار آمده است . استادان و مدرسان زبردست و پرمایهای در حوزه های علمی و دانشگاهها ، در سطوح بسیار عالی ، به تدریس و تعلیمش پرداختهاند . شارحان آگاه و دانایی هم با اعتقاد و ایمان راستین ، با نهایت علاقه و دقت به شرحش همت گماشتهاند . در نتیجه آثار کثیری به زبان های عربی ، فارسی ، ترکی ، انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی ، اردو (125) و برخی زبان های دیگر از افکار او به وجود آمده است . بنابر گزارش کارشناسان فن ، بیش از 112 شرح بر فصوص الحکم نوشته شده است (126) که معتبرترین شان به ترتیب : شرح های مؤید الدین جَندی ، عبد الرزاق کاشانی ، داوود قیصری ، عبد الرحمان جامی ، عبد الغنی نابلسی ، رکن الدین شیرازی ، و بالاخره تعلیقات ابوالعلای عفیفی (127) و نیز شرح بالی افندی (128) و سید حیدر آملی (129) است .
فهرست کتب و رسالات
مؤلف محقق کتاب ارزشمند محیی الدین ابن عربی ، تعداد 511 اثر از وی را به گونه توصیفی معرفی کرده است و در آغاز آن درباره اسامی تألیفات ابن عربی آورده است : در این کتاب نام و نشان و ویژگی 511 کتاب و رساله را که پاره ای از آن ها به یقین و پارهای دیگر به ظن قوی از آن اوست ، یادداشت میکنیم ، تا هم به این وسیله عظمت مقام و کثرت اطلاعات و بسیاردانی و پرکاری وی به ثبوت رسد ، هم خوانندگان را به اسم آثار و مؤلفاتش آشنایی حاصل آید (130) . در آن کتاب اطلاعات مفیدی ، مانند سال و محل چاپ بسیاری از آن ها ذکر شده است (131) .
در این کتاب به سبب عدم گنجایش ، از ذکر نام آن ها خود داری میشود و برای نمونه فقط به نام چند رساله معروف از وی اشاره میگردد :
- الاجوَبة علی مسائل شمس الدین اسماعیل بن سودکین النوری ،
- الاسراء الی مقام الاسری ،
- الانسان الکامل و الاسم الاعظم ،
- الانوار فیما یُمْنَح صاحب الخلوة من الاسرار ،
- التّجلیات الالهیه ،
- التدبیرات الالهیة فی اصلاح المملکة الانسانیة ،
- الجمع و التفصیل فی اسرار معانی التنزیل ،
- الذخائر و الاعلاق فی شرح ترجمان الاشواق ،
- الشجرة النُّعمانیة و الرموز الجفریة فی الدولة العثمانیة ،
- العُقْلَة المُسْتَوفز فی احکام الصنعة الانسانیة وتحسین الصنعة الایمانیة ،
- انشاء الجداول والدوائر و الدقائق و الرقائق و الحقائق ،
- تحفة السفره الی حضرة البررة ،
- ترجمان الاشواق ،
- تنزّل الاملاک من عالم الارواح الی عالم الافلاک ،
- جفر الامام علی بن ابی طالب علیه السلام ،
- حلیة الابدال و ما یظهرعنها و علیها منالمعارف و الاحوال ،
- رسالة الانتصار،
- رسالة الی الامام فخرالدین الرازی ،
- روح القدس فی مناصحة النفس ،
- شرح خلع النعلین ،
- شقّ الجیب و رفع حجاب الریب فی اظهار اسرارالغیب ،
- صلوات محیی الدین ابنعربی ،
- عنقاء مُغرب فی معرفة ختمالاولیاء و شمس المغرب ،
- کتاب القدس ،
- کتاب دیوان ،
- محاضرة الابرار و مسامرة الاخیار ،
- مواقع النجوم و مَطالع اهلّة الاسرار والعلوم ،
- مشکاة الانوار ،
- نقش فصوص الحکم ،
- الوِعاء المختوم علی السّر المکتوم .
فصل سوم : شارحان و مدرّسان عرفان ابن عربی
اگر در مورد هر یک از رشته های علوم بتوان ادعا کرد که فراگرفتن آن بدون استاد و تنها با کوشش و پشتکار امکانپذیر است ، در مورد عرفان به هیچ وجه این ادعا پذیرفته نمیباشد ، زیرا در عرفان اسراری وجود دارد که تنها از طریق استاد ، آن هم سینه به سینه قابل انتقال میباشد . کسانی که با عرفان به طور عام و با آثار محیی الدین به طور خاص آشنایی داشته باشند ، به خوبی میدانند که فهم رموز و اسرار کتاب فصوص الحکم بدون ارشاد و راهنمایی یک استاد ماهر و عارف کامل تا چه اندازه میتواند دور از واقعیت باشد . به این ترتیب باید گفت : اگر کسی بخواهد با اندیشه های محیی الدین عربی آشنا شود و کلید حل رموز و اسرار آثار وی را به دست آورد ، ناچار باید آثار شاگردان با واسطه و بدون واسطه وی را مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار دهد (132) .
پس از محیی الدین اصول عرفان ، بالاخص اصل « وحدت وجود » وی ، همواره محل تأمل و موضوع سخن متفکران و نویسندگان بزرگ قرار گرفته است . به گفته استاد بدیع الزمان فروزانفر : بیشتر آرای عرفا و حکمای قرون اخیر از آن عقیده ، مایه گرفته و تقریباً کتب و آرای محیی الدین ، مبنای اصلی عرفان اسلامی از قرن هشتم تا عهد حاضر بوده است (133) .
علامه شهید مطهری مینویسد : فصوص الحکم دقیقترین و عمیقترین متن عرفانی است ، شروح زیادی بر آن نوشته شده است . در هر عصری شاید دو سه نفر بیشتر پیدا نشده باشند که قادر به فهم این متن عمیق باشند (134) . و نیز علامه حسن زاده آملی نوشته است : در هر عصری اوحدی از علما ، قادر به فهم و تدریس فصوص و فتوحات است (135) .
اهمیت و عظمت اندیشه های ابن عربی به گونهای بود که برخلاف بسیاری از اندیشه های بزرگ که معمولاً حجاب معاصرت مانع دیدن بزرگیشان میشود و از فراگیری آن در دوران معاصر خود میکاهد ، دیده بسیاری از معاصران را خیره کرد و آنان را متوجّه خود ساخت . گرچه شاگردان بی واسطه ابن عربی اندک شمارند ، لیک در دوره های بعدی متفکران فراوانی را مییابیم که به بسط و توسعه اندیشه او پرداخته و به شرح و تدریس مکتوبات و آراء و انظار وی همت گمارده اند (136) .
شیخ عبدالله یافعی درباره کثرت سالکان تربیت شده نزد ابن عربی گوید : چه بسیار مریدانی که همگی عارفان بالله بودند ، تربیت کرد (137) .
کتاب فصوص الحکم سالیان درازی است که همواره در حوزه های علمی ، از جمله کتب درسی معتبر عرفان به حساب آمده و قرن هاست که شارحان آگاه و استادان ماهر و زبر دست ، به شرح و تدریسش اهتمام ورزیده و به حل مشکلات و توضیح کنایات و اشاراتش به خود بالیدهاند . این کار منحصر به قرنی و عصری نبوده ، مراجعه به تاریخ فرهنگ و عرفان اسلامی ، روشنگر این واقعیت است که پس از وی در جمیع اعصار و قرون عدهای به این کار همت گماشتهاند . حتی در عصر حاضر نیز جمعی از دوستداران علم و حکمت و صاحبان ذوق و عرفان دنبالهکار پیشینیان را گرفته ، به شرح و تدریس و نشر و طبع کتب و اشاعه عقاید و افکارش میپردازند . ذکر نام همه شارحان و ناشران و مدرّسان و صاحب نظران عرفان ابن عربی و ویژگیهای کار آن ها ، از حوصله این اثر خارج بوده ، نیازمند نگارش رسالهای جداگانه است .
استاد سید جلال الدین آشتیانی درباره شرح های فصوص الحکم مینویسد : بر این اثر بینظیر بالغ بر 112 شرح به عربی و فارسی و ترکی نوشته اند و تمامی این نسخ در کتابخانههای کشور اسلامی ترکیه نگهداری میشود (138) . برخی گفتهاند : 150 شرح بر فصوص الحکم نوشته شده که 130 شرح را ایرانیان نوشتهاند (139) . قدیمی ترین شرح فارسی فصوص که میشناسیم ظاهراً « نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص » نوشته بابا رکن الدین شیرازی است و جدیدترین آنها شرح فارسی استاد حسن زاده آملی است به نام « مُمدّ الهمم » (140) . اکنون به ذکر نام چند تن از شارحان معروف به ترتیب تاریخ فوت آن ها ، اکتفا میشود (141) .
شارحان بزرگ فصوص الحکم
1 و 2 . عبداللّه بدر حبشی و اسماعیل سُوْدَکین ( متوفا 646 ق . )
3. صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی (متوفا 673 ق.)
4. فخرالدین ابراهیم همدانی، مشهور به عراقی (متوفا 688 ق.)
5. سلیمان بن علی، معروف به عفیفالدین تِلمسانی (610 - 690 ق.)
6. مؤیّدالدّین بن محمد جَندی (متوفا 690 ق.)
7. سعیدالدین محمد بن احمد فَرغانی (متوفا 695 ق.)
8. کمالالدین عبدالرزاق کاشانی (متوفا 736 ق.)
9. داود بن محمود قیصری ساوی (متوفا 751 ق.)
10. رکنالدین مسعود بن عبدالله شیرازی معروف به بابارکنا (متوفا 769 ق.)
11. امیر سید علی همدانی(142) (714-786 ق.)
12. سید حیدر آملی (720 - 787 ق.)
13. شیخ محمد شیرین مغربی تبریزی (متوفا 809 ق.)
14. خواجه محمد پارسا (متوفا 822 ق.)
15. شاه نعمتاللّه ولی کرمانی (متوفا 834 ق.)
16. صائنالدین علیبن محمد تُرکه اصفهانی (متوفا 835 ق.)
17. تاجالدین حسین خوارزمی (مقتول 839 ق.)
18. نورالدین عبدالرحمان جامی (812 - 898 ق.)
19. عزیزالدین نَسَفی (قرن هفتم ق.)
20. عبدالکریم جیلی (767 - 811 ق.)
21. حسین بن معینالدین میبدی (متوفا 780 ق.)
22. محمدبن زینالدین علی بنابراهیم احسائی، معروف بهابنابیجمهور(بعداز 878 ق.)
23. بالی افندی (متوفا 960 ق.)
24. عبدالغنی نابلسی (متوفا 1143 ق.)
25. آقا محمدرضا قمشهای (متوفا 1306 ق.)
این حکیم و عارف الهی آخرین فرد شاخص از پیروان و شارحان و مروّجان عرفانِ ابنعربی است و میتوان او را در ردیف تابعان و شارحان بزرگ، از قبیل قونوی و کاشانی به شمار آورد.(143)
مدرسان و شارحان معاصر
پس از حکیم آقامحمدرضا قمشهای، حوزه درسی وی در عرفان، توسط چهار تن از برجستهترین شاگردانش - که خود آنان ازحکیمان بزرگ عصر شان بودند استمرار یافت که عبارتند از: میرزا ها م اشکوری (1332 ق)، میرزا حسن کرمانشاهی (1336 ق)، میرزا محمود قمی (1346 ق) و آقا میر شهابالدین نیریزی شیرازی (1320 ق). از محضر این چهار شارح و مدرّس سترگ، فقیهان و عارفان بزرگانی همچون : میرزا محمد علی شاهآبادی (1369 ق)، آقا سید حسین بادکوبهای (1358 ق)، میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (1395 ق)، میرزا مهدی آشتیانی (1372 ق)، میرزا احمد آشتیانی (1395 ق)، سید محمد کاظم عصّار (1394 ق)، محمد حسین فاضل تونی (1380 ق)، میرزا ابوالحسن شعرانی (1393 ق)، شیخ محمد تقی آملی (1395 ق) و... برخاستند، که هر کدام خود مؤسس حوزه درسی و مدرّس متون عرفانی و فلسفی بودند. در میان این طبقه، آیت الله میرزا محمد علی شاهآبادی از برجستهترین آنان است.(144)
پ.ن :
117) آشنایی با علوم اسلامی (کلام و عرفان)، ص 114.
118) هزار و یک نکته، نکته 627.
119) المهدی، آیت الله صدر، ص245.
120) قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند، ص84؛ نیز نک: معرفت نفس، ص474.
121) هزار و یک نکته، نکته 627.
122) دانشنامه ایران و اسلام، ج5، ص711.
123) نک: ارزش میراث صوفیه، ص113.
124) قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند، ص83؛ نک: هزار و یک کلمه، کلمه 466؛ هزار و یک نکته، نکته
5؛ معرفت نفس، ص474؛ یازده رساله فارسی، ص244.
125) برای آگاهی از مشخصات ترجمهها نک: ابعاد عرفان اسلامی، آنه ماری شیمل، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص435.
126) نک: شرح مقدمه قیصری، ص23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص33.
127) محییالدین ابنعربی، ص93.
128) شرح فصوص الحکم جندی، مقدمه ابراهیمی دینانی، ص29.
129) دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص348.
130) محیی الدین ابن عربی، ص 107.
131) نک: همان، ص 134-108.
132) شرح فصوص الحکم جندی، مقدمه ابراهیمی دینانی، ص31.
133) رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا، ص42 (پاورقی).
134) آشنایی با علوم اسلامی (کلام و عرفان)، ص115.
135) دومین یادنامه علامه طباطبایی، ص41.
136) سِفر عشق، سید عباس حسینی قائم مقامی، ص19 و20.
137) البرهان الازهر، ص23؛ دایرة المعارف تشیع، ج1، ص348.
138) شرح مقدمه قیصری، ص23.
139) دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص33؛ نیز ر.ک: نقد النصوص جامی، مقدمه ویلیام چیتیک، ص پنج.
140) داوریهای متضاد درباره محییالدین عربی، داود الهامی، ص233؛ نیز نک: نص النصوص، مقدمه هانری کربن،
یازده.
141) برای آگاهی بیشتر از شارحان عرفان و افکار ابنعربی مراجعه شود به: محییالدین ابنعربی، صص599-577؛ نصالنصوص، سیدحیدرآملی، پیشگفتار عثمانیحیی، صص36-21؛ شارحان مکتب ابنعربی، علیصفایی، ص 143؛ نقد تهافت غزالی، استاد آشتیانی، ص65 و 66؛ شرح م دمه قیصری، استادآشتیانی، صص37-23؛ دنباله جستوجو در تصوفایران، زرینکوب، صص157-119.
142) نک: ابعاد عرفانی اسلام، آنماری شیمل، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص426.
143) محیی الدین ابن عربی، ص 596.
144) سفر عشق، سید عباس حسینی قائم مقامی، ص 25، با تلخیص.