کیمیا می خونه ... :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

کیمیا می خونه ...

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۸۷، ۰۴:۰۰ ق.ظ

 

سلام ! دوباره تاکید می کنم : دوستانی که این پست رو دنبال می کنن مخصوصا عزیزانی که نظر دادن ، خاصه نظر مخالف ، این قسمت رو هم با دقت بیشتری مطالعه کنند . یاعلی

شهره عارفان ( قسمت پانزدهم )
فصل پنجم: مذهب ابن‏عربی‏

پیش از بیان هر مطلب باید گفت که درباره مذهب شیخ  اکبر آراء ونظرات گوناگونی ابراز شده است . بیشتر مورخان و شرح حال نویسان ، اعم از سنّی و شیعه ، وی را در جرگه علمای اهل سنّت و جماعت قرار داده‏اند . در این میان بعضی از بزرگان شیعه امامیه او را از سنیان متعصّب دانسته و عده‏ای از اهل سنت او را شیعه پنداشته‏اند . بعضی از بزرگان شیعه اثناعشری نیز وی را شیعه دانسته ، در اثناعشری بودنش اصرار کرده‏اند .
توجه به این نکته نیز لازم است که برخی از یاران و پیروان ابن ‏عربی ، جلالت مرتبه او را بالاتر از آن پنداشته‏اند که درباره مذهبش سخن رانند ، لذا از تشیّع و تسنّنش چشم پوشیده و از موضوع هر دو مذهب بیرونش دانسته‏اند ، که به نظر درست نمی‏آید ؛ زیرا او به طور مسلّم معتقد به مذهب بوده است (179) .
بر طبق آنچه از عبارات ابن خلّکان ، مورخ معاصر محیی‏ الدین بر می‏آید (180) او در مسائل فقهی از هیچ یک از ائمه اربعه اهل سنّت پیروی نکرده ، بلکه خود با استناد به کتاب ، سنت و اجماع به اجتهاد می‏ پرداخته است .
اسلام ‏شناس و عرفان ‏پژوه نامدار ژاپنی پروفسور ایزوتسو می‏نویسد : ابن‏عربی هیچ‏گاه به گونه رسمی به آیین تشیع درنیامد ، اما آراء فلسفی ‏اش در دوره بلوغ عقلی - عرفانی که حاصل تجارب کشفی شگفت‏آور او در عالم مثال است ، به نحوی چشمگیر با روح اسلام ایرانی و شیعی سازگار است (181) .
دکتر مصطفی کامل الشیبی می‏نویسد : اگر با نظری ژرف بنگریم خواهیم دیدکه ابن‏ عربی بسیاری از مبانی تفکر خود را از شیعه گرفته است (182) .
استاد سید جلال ‏الدین آشتیانی می‏نگارد : مرحوم امام‏ خمینی ‏رحمه الله [ علیه ] از کثیری از اکابر ارباب عرفان به « خلّص شیعیان امیر مؤمنان ‏علیه السلام » تعبیر کرده‏اند . نمونه آن ، بیانات ابن ‏عربی است (183) . همین استاد در جای دیگر می‏نویسد : برخی از عرفای شیعه مثل سید حیدر آملی و از متأخران ، آقا محمد رضا قمشه‏ای شاگرد او آقا میرزا هاشم رشتی و تلامیذ او آقا میرزا مهدی آشتیانی ، آقا میرزا محمد علی شاه‏آبادی و آقا میرزا احمد آشتیانی اصرار دارند که جمیع مطالب ابن‏ عربی را در مسئله ولایت ، حمل بر قواعد شیعه نمایند (184) .
یکی از محققان معاصر می‏نویسد : فتوحات مکیه از جهت اشتمالش بر بعضی مبادی شیعه قابل ملاحظه است و به قولی اگر یک عارف شیعه هم در بعضی از مباحث مذکور در این کتاب عظیم می‏خواست چیزی بنویسد ، شاید با آنچه شیخ در این زمینه نوشته است تفاوتی نمی‏ یافت (185) .

فرضیه تقیه

باید توجه داشت برخی از عالمان و اندیشمندان بزرگ شیعه که معتقدند ابن‏ عربی شیعه بوده است - با این‏که ظاهر بسیاری از مطالب او خلاف عقیده امامیه می‏باشد - علت آن را تقیّه می‏دانند ، از جمله « قاضی نور اللّه شوشتری می‏گوید : چون در شام تقیّه شدید بود و کسی جرأت دم زدن از تشیّع را نداشت ، لذا شیخ اکبر مجبور بوده است که ولای خود را کتمان نماید و در کتب خود بر طریق عامّه سیر کند . » (186)
ملا محمد تقی مجلسی ( مجلسی اول ) در پاسخ به انتقاد ملاّ محمد طاهر قمی می‏نویسد : در زمان محیی ‏الدین در مصر تقیه شدیدی [ بود ] ، چون زمانی بود که خلفای بنی‏عباس بر اسماعیلیه غلبه نمودند و زیادتر از صد هزار شیعه را به قتل رسانیدند ، در چنین زمانی اگر شما و ما بودیم ، زیادتر از این تقیه می‏کردیم . قطع نظر از آن‏که هیچ‏کس این جماعت را مقتدا نمی‏دانند . سخنان خوب ایشان را خوب می‏دانند ، « حکمت ، گمشده مؤمن است » مقتدا و پیشوای خواص و عوام ، ائمه هدی‏ را می‏دانند (187) . آثار تشیع از فتوحات او ظاهر است و در رساله « انشاء الدوایر » تصریحات فرموده بر حقیقت مذهب شیعه ، و حدیث « ستفترق امتی » را شرح کرده و مذهب حق را مذهب ائمه اثنی عشر گفته ، و شرح این معنی را در چند دایره کرده است و شرح مکاشفات خود را کرده که در عالم مکاشفه دیدم که اسامی ائمه معصومین علیهم السلام بر هر یک از حضایر قدس مکتوب بود . و اگر به واسطه تقیه مدح اشقیا کرده باشد ، دور نیست (188) .
فراموش نکنیم که از صدر اسلام تا قرون هشتم و نهم هجری قمری ، بردن نام علی‏ علیه السلام و پیروی کردن از خاندان علوی ، جرم محسوب می‏شد و شیعیان خاندان علی‏ علیه السلام را رافضی ( خارج از دین ) می‏شمردند . در چنین زمانه‏ ای ، تقیه رویه‏ای مناسب بود که پیروان مولا علیه السلام را از آسیب دور می‏ساخت (189) .
استاد منوچهر صدوقی سها می‏نویسد : صوفیه معاصر ائمه علیهم السلام باطناً از اصحاب آن بزرگواران بوده‏اند و عدم انتساب ظاهری آنان ناشی بوده است از تقیه و به متن واقع نیز این احتمال موجود است (190) .
علامه طباطبایی می‏فرماید : محیی ‏الدین بسیار به تشیع نزدیک بود . اصولاً در صدر اول و زمان‏ های پیشین ، مسئله تشیّع صورت دیگری داشت و غالباً بزرگان از علما و عرفا در حقیقت شیعه بوده‏اند ولی ناچار از نقطه نظر ضرورت تقیّه می‏کردند و سعی می‏نمودند که آن حقیقت را به طوری که مصادم با مزاحمت ‏های خارجی نگردد در خود حفظ کنند و لذا با کتمان ، به شکلی خود را نگه می‏داشتند و از اشاعه ‏اش مگر به رمز و اشاره و کنایه خودداری می‏کردند (191) .
آیت ‏اللّه جوادی آملی در باره مبانی مذهب ابن عربی می‏نویسد : میزان مدح و ذم پیش گروهی فقط کیفیت طرح فروع فقهی و استنباط رأی فرعی است . اما نزد عده‏ای مهمترین معیار همانا کیفیت طرح مسائل اصلی و اعتقادی است ، چون آن‏ ها را می‏توان طرزی پی ‏ریزی کرد که دور از فهم توده مردم بوده و از تقیه مصون باشد ، زیرا عصر خفقان و عصر اختناق را هرگز نباید در داوری‏ ها از نظر دور داشت . با توجه به این معیار عمیق ، بررسی اساسی‏ ترین مسائل اسلامی در مکتب ابن‏عربی نشان می‏دهد که هیچ کدام آن‏ ها بر مبنای اهل تسنن مطرح نشد ، بلکه بر مبنای دقیق امامیه پایه‏گذاری شده است (192) .
شهید مطهری می‏گوید : محیی‏ الدین ، اندلسی است و اهالی آن نه تنها سنی بودند بلکه نسبت به شیعه عناد داشتند . علتش این است که اندلس را ابتدا اموی‏ ها فتح کردند و بعد هم خلافت اموی تا سال‏ های زیادی در آنجا حکومت می‏کرد . اموی‏ ها هم که دشمن اهل بیت بودند و لهذا در میان علمای اهل تسنن ، علمای ناصبی ، اندلسی هستند و شاید در اندلس شیعه نداشته باشیم (193) .
علامه حسینی تهرانی می‏نویسد : محیی ‏الدین عربی بدون شک در ابتدا سنّی مذهب بوده ، زیرا در حکومت سنّی و شهر سنّی و خاندان سنّی آیین نشو و نما یافته . مدرسه و مکتبش سنی بوده و کتابخانه و کتابهایش مملوّ از کتب عامّه بوده ، حتی یک جلد کتاب شیعه در تمام شهر یافت نمی ‏شده است . ولی چون روز به روز در راه سیر و تعالی قدم زد و با دیده انصاف و قلب پاک به جهان شریعت نگریست ، کم‏کم به شهود و وجدان حقایق را دریافت و پرده تعصب و حمّیت جاهلی را درید و از مخلصین موحدین و از فدوییّن شیعیان ر محبت به امیرالمؤمنین ‏علیه السلام شد . منتها اسم شیعه و ابراز بغض و عداوت با خلفای غاصب برای او در آن زمان محال بود (194) .
سوگمندانه یادآور می‏شویم که بسیاری از عالمان و اندیشمندان بزرگ شیعه ، به جرم شیعه ‏بودن به قتل رسیدند و تاریخ غمبار تشیع شاهد این فجایع است . یکی از برجسته‏ ترین چهره‏ های شیعه در اندلس ، مفسّر و شاعر و دانشمند بلند پایه « ابن ابّار » ( 658 ق ) است که هم عصر ابن‏ عربی بود و به اتهام شیعه‏گری به قتل رسید و کتاب ‏های او را آتش زدند . از وی یازده اثر علمی بر جای مانده است (195) .
تاریخ اندلس از این نمونه‏ ها بسیار داشته است و می‏توان از آن جمله به « ابن‏ هانی » ( 362 ق ) مشهورترین و بلند نام‏ ترین شاعر شیعه اندلس اشاره کرد که به دست مخالفانش به قتل رسید (196) . از آن مهمتر شدت خفقان مذهبی به قدری بوده که درباره ابن تومرت ( 524 ق ) یکی از سلسله سلاطین موحدین ، گفته‏اند : در باطن شیعه بود ولی چیزی اظهار نمی‏کرد (197) .

نظریه شیعه بودن محیی ‏الدین‏

میرزا محمد باقر خوانساری ، صاحب روضات‏ الجنات ، پس از این که از ابن ‏عربی به بزرگی و احترام یاد می‏کند و او را از جمله اعاظم و ارکان عرفا و ارباب مکاشفه و صفا و از بزرگان این طایفه می‏شمارد ، چنین می‏نگارد : بر خلاف سایر این طایفه ، عده‏ای از علمای شیعه امامیه به تشیع ابن‏ عربی قائل شده‏اند (198) .
سید صالح موسوی خلخالی ، شارح « مناقب » منسوب به ابن‏ عربی ، عده‏ ای از علمای بزرگ شیعه از جمله شیخ بهایی ، میرزا محمد اخباری و قاضی نوراللّه شوشتری و نیز ابن ‏فَهْد حلّی ، فیض کاشانی ، مجلسی اول ( محمدتقی ) ، قاضی سعید قمی و محدث جزایری را نام می‏برد که به تشیع ابن‏ عربی قائل شده‏اند (199) .
در کتاب هدایة الامم برخی از آراء ارباب تحقیق ، تحت عنوان دین و مذهب شیخ اکبر آمده است که نظر به عدم گنجایش در این کتاب نقل نشده‏اند . علاقمندان را به مطالعه آن فصل ارجاع می‏دهیم (200) . درباره اثبات تشیع ابن عربی دلایل گوناگونی ارائه شده است ، در این ‏جا با استفاده از بیانات و استدلالات سه عالم بزرگ ، به اختصار ، به نقل نظر آن ‏ها می‏ پردازیم .
1. دلایل شیخ بهایی : این عالم بزرگ که ابن عربی را مدح و حمایت کرده ، به تشیّع وی نیز قائل شده است ، چنان‏که در کتاب اربعین (201) خود ، عبارات مبسوطی از فتوحات مکیه (202) را درباره خصوصیات ظهور قیام امام زمان ، حضرت حجت ‏بن الحسن عسکری عجل الله فرجه به عنوان دلیل تشیع او آورده است . دلیل دیگر شیخ بهایی بر تشیّع ابن عربی ، استنباط دقیق ابن عربی از آیه قرآن (203) در باره مسح پا در وضو است که به نقل از فتوحات مکیه (204) در کتاب اربعین (205) خود آورده است .
2. شواهد قاضی نور اللّه شوشتری :  این قاضی شهید هم در اثبات تشیع ابن ‏عربی کوشیده ، و در کتاب مجالس المؤمنین (206) خود درباره تقیه او ؛ از سید محمد نور بخش مطالبی رانقل کرده است .
او پس از ذکر گفتار نور بخش ، ابیاتی از ابن عربی نقل می‏کند که دلالت بر شدت محبت و ارادت وی به اهل بیت عصمت و طهارت دارد ، و آن را دلیل بر تشیع ابن عربی می‏داند . ابیات منقول این است :
رأیت ولائی آل طه وسیلة
علی رغم اهل البعد یورثنی القربی‏
فما طلب‏المبعوث اجراً علی‏الهدی‏
بتبلیغه الا المودّة فی القربی‏
ترجمه : به رغم نظر آن ‏ها که از ولایت دور هستند ، من ولای خود را به آل ‏طه وسیله نزدیکی قرار دادم . زیرا پیامبر در برابر هدایت کردن مردم مزدی درخواست نکرد مگر مودت و دوستی به ذوی‏ القربای خود .
قاضی نور اللّه شوشتری برای اثبات نظر خود ، دلایل دیگری اضافه کرده ، مبنی بر کلام محیی‏ الدین در فتوحات مکیه در اعتقاد او به امامت و وصایت ائمه اثنا عشر و نیز مبنی بر سخن ابن عربی درباره واقعه روز غدیر که گفته است : رسول اللّه‏ صلی الله علیه وآله‏ در حجة الوداع خطبه خواند و مسلمانان را از خطرها برحذر داشت و به ایشان وعده و وعید داد و سپس فرمود : آیا پیام خدا را به شما رساندم ؟ همه گفتند : آری مأموریت خود را به خوبی انجام دادی ، آنگاه پیامبر فرمود : خدایا تو نیز شاهد باش (207) .
3. استدلال میرزا محمد امین استرآبادی : این محدث اخباری هم در اثبات تشیع ابن‏ عربی تلاش کرده است و در کتاب رجال کبیر خود پس از تعظیم و تکریم او ، از این که ظاهر تصانیفش موافق با مذهب اهل تسنن است ، معذورش داشته است که در بلاد اهل تسنن و در زمان سختی زندگی می‏کرده است . وی همچنین بعضی از عبارات ابن عربی را که با مذهب شیعه امامیه سازگار دانسته ، به عنوان دلیل بر تشیع او در کتابی به نام « میزان التّمییز فی‏ العلم العزیز » گردآوری کرده است .
از جمله دلایلی که این محدث در اثبات تشیّع ابن عربی بیان نموده ، جایز ندانستن استنباط مسائل دینی بر اساس قیاس است‏که مطابق نظر شیعه می‏باش ، آن‏ جا که می‏نویسد : جایز نیست که دین خدا را بر اساس رأی قرار داد ، چرا که رأی عبارت است از گفتار بدون حجت و برهان و پشتوانه‏ ای از کتاب یا سنت و یا اجماع . اما عمل به قیاس را من نمی‏پذیرم و در این مسئله به طورکلی با تمام مذاهب مخالفت دارم (208) .
علامه حسن ‏زاده آملی پس از نقل این عبارت فتوحات مکیه ، می‏نگارد : شیخ اکبر ابن‏ عربی در این مقام ، مطابق مذهب طایفه امامیه سخن گفته است و از جمله دلایلی که بر شیعه بودن وی احتجاج آورده‏اند همین سخن او درباره رأی و قیاس است (209) .
جالب توجه است که به‏ نظر ابن عربی علت پیدایش عمل به رأی ، متابعت فقهای اهل سنت دنیاپرست بود که خواستند طبق امیال خلفاو حکام حکم جاری کنند (210) .

پ . ن :

 179) محیی‏ الدین ابن‏ عربی ، ص 483 ، با تلخیص .
180) وفیات الاعیان ، ج‏7 ، ص‏11.
181) زندگی و اندیشه ابن‏ عربی ، توسی هیکو ایزوتسو ، ترجمه همایون همتی .
182) الصلة بین التصوف والتشیع ، مصطفی کامل ‏الشیبی ، ص‏376 ؛ کتاب المسائل ، مقدمه دکتر سید محمد دامادی ، ص سی و یک .
183) مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة ، امام خمینی ‏رحمه الله [ علیه ] ، مقدمه سید جلال ‏الدین آشتیانی ، ص‏164 با تلخیص .
184) شرح مقدمه قیصری ، ص‏16 ؛ مجموعه آثار حکیم صهبا ، ص‏67 .
185) دنباله جست‏ وجو درتصوف ایران ، زرین‏کوب ،  ص‏119 و 120 به نقل از کربن.
186) روح مجرّد ، ص‏322.
187) اصول فصوص التوضیح ، ص‏66.
188) همان ، ص‏60.
189) ارادت و اعتقاد صوفیه به خاندان علوی ، بهروز صاحب ‏اختیاری ، ص‏174.
190) نسبت سلسله‏های صوفیه با ائمه آل ‏البیت ‏علیهم السلام ، منوچهر صدوقی‏سها ، ص‏11.
191) مهرتابان ، یادنامه علامه طباطبایی ، علامه حسینی‏تهرانی ، ص‏263.
192) آوای توحید ، آیت‏اللّه جوادی آملی ، ص‏82 ، با تلخیص .
193) مجموعه آثاراستاد شهید مطهری ، ج 4  ، ص 944 ، با تلخیص .
194) روح مجرّد ، ص‏333 با تلخیص .
195) اسلام در غرب ، نورالدین آل علی ، ص‏282.
196) همان ، ص‏286.
197) اندلس یا حکومت مسلمین در اروپا ، محمد ابراهیم آیتی ، ص‏164.
198) روضات الجنات ، ج‏8 ، ص‏51 ، با تلخیص.
199) شرح مناقب ، ص‏94.
200) نک : هدایة الامم یا شرح کبیر فصوص الحکم ،  غلامحسین رضا نژاد ، ص‏25-13 مقدمه .
201) نک : اربعین شیخ بهایی ، شرح حدیث 36 ؛ ترجمه اربعین ، خاتون‏آبادی ، ص 554.
202) فتوحات مکیه ، باب 366.
203) ر. ک : سوره مائده ، آیه 6.
204) نک : فتوحات مکیه ، ج 1، ص 448.
205) نک :  اربعین ، شرح حدیث 4 ؛ ترجمه اربعین ، ص 111و108 ؛ وکشکول شیخ بهایی ( طبع‏ نجم ‏الدوله ) ، ص‏363 .
206) نک : مجالس المؤمنین ، ج 2 ، ص 281 ، مجلس ششم .
207) روح مجرد ، ص 311 ، با تلخیص.
208) فتوحات مکیه ، طبع دارالکتب العربیه ، ج 3 ، ص 71 ، باب 318.
209) یازده رساله فارسی ، ( نهج‏الولایه ) ، ص 174.
210) نک : فتوحات مکیه ، ج‏3 ، باب 318. 
 


ثبت نظر

  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه