گامی در مسیر (به بهانهی ماه مبارک رمضان)(16)
جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۹، ۰۹:۴۱ ب.ظ
معاصر با زمان
کسى که قانون حرکتها و تحولات را بداند و با «سنت»هاى طبیعت و تاریخ، آشنا باشد، مىتواند به جاى «محکوم زمان» شدن، «حاکم برزمان» گردد.
کسى که «شناگرى» مىداند، بر آب و موج، مسلط است. کسى که شنا نمىداند، مغلوب آب مىگردد. به همین راحتى، آشنایى و ناآشنایى با قانونآب و روش تسلط بر امواج و مهارت در «شنا»، مرگ و حیات یک انسان را رقم مىزند.
اگر براى بهرهگیرى از عنصر «زمان»، برنامه و هدف و شیوه داشته باشى، بر زمان چیره مىشوى، و گرنه مغلوب و محکوم و شکسته و شکستخورده مىگردى.
چگونه مىتوان زمان را امتداد داد؟ یا آن را مهار کرد؟
باید از هر دقیقه قرنى ساخت قرن را در دقیقه گنجانید
یا که با شیوهی مهار زمان جبر را هم به زیر بال کشید
شب و روز، دو مرکب براى سوار شدن و راه زندگى را طى کردن است.
به تعبیر رسول صلى الله علیه وآله: «اللیل و النهار مطیتان».
حال، این مرکب، یا چموش و سرکش و افسار گسیخته است، که سوارش را بر زمین مىزند، یا رام و در اختیار است و با اراده سوار، راه مىسپارد.
راستى... چرا گاهى بر یک جامعه، یک قرن مىگذرد، ولى معادل یک سال هم به شمار نمىرود، و گاهى جماعت و ملتى، ره صد ساله را یک شبه مىروند؟! گاهى فاصلهی «عمر فلکى» و «عمر عملى» انسانها خیلى زیاد است!
بهرهگرفتن از استعداد و توان نهفته در فرصت و زمان، چه براى یک فرد یا براى جامعه، برکتآور است و زمان را بارورتر مىسازد.
اگر جلوتر از زمان نیستیم، دستکم، معاصر زمان خویش باشیم. عقبتر از زمان چرا؟!
تا چه حد مىتوان به «هدف» رسید؟
میزان تحقق اهداف و آرمانها و ثمر دادن نهالهاى کاشتهشده در زمین دلها و مزرعهی اندیشهها، بستگى به خود ما دارد.
خداوند، ما را «چشم» دیدن و «گوش» شنیدن و قلب «فهمیدن» عطاکرده است، و... بالى به قدرت «همت» براى طیران در فضاى «خواستن».
در کلاسى به وسعت «نیاز» و با شوقى به حرارت ایمان، مىخواهیم نسلى باشیم و نسلى بپروریم: خداباور، دینشناس، آگاهدل، پاکرفتار، راستگفتار، درستاندیش، دریادل، ثابتقدم و در یک کلمه «مسلمان»!
این، همتى بلند و هدفى والاست و در خور این آرمان، تلاشى عظیم لازم است.
اگر غفلت کنیم، آنچه از دست مىرود «فرصت» و «نیرو» و «زمینه»است و اینها سرمایههاى ماست و باید به سودآورى و بهرهگیرى بیانجامد.
«راه» کدام است و «هدف» کجاست؟
جاذبههاى جنبى و صحنههاى فرعى، ما را به خود مشغول نکند!
مشکلات، از جدیتمان نکاهد و به «تردید»مان نیفکند و گام ما را سست نسازد و امیدمان را نسوزاند.
بزرگان و بلنداندیشان، به تناسب اهداف متعالى خود، تلاشى شایسته و در خور داشته و دارند.
دریغا که انسان، بذر پوچ بپاشد، یا مزرعهی روییده را آتش بزند.
اگر بتوانیم، به دیگران، «بال پرواز» بدهیم.
و گرنه، خود از پرواز نمانیم.
اگر چه خداوند به «نیتخوب» هم پاداش مىدهد، اما اگر آن نیت و تصمیم به مرحلهی عمل برسد، پاداشى بیشتر دارد.
پس، در انجام کار نیک، نباید تردید و دودلى داشت و از امروز به فردا انداخت. شیطان، براى امروز تا فردا، هزار نقشه مىکشد و هزار دام مىگسترد، تا «نیت» را برگرداند و تصمیم به مرحله «عمل» نرسد.
سرعت در نیکوکارى و پرهیز از تاخیر انداختن «عمل صالح»، راه را بر وسوسههاى شیطانى مىبندد و ابلیس را در نقشهی خود، ناکام مىگذارد.
اگر قرآن کریم، از کسانى که «یسارعون فى الخیرات»(15)اند به نیکى یاد مىکند، رازش در همین نکته نهفته است که با تاخیر، زمینهی ترک عمل را فراهم نمىسازند.
تردید و بىحوصلگى و تنبلى را براى کارهایى نگه داریم که خلاف وگناه و موجب ناخشنودى پروردگار است. در آنچه نیکوست، «سرعتعمل»، «گریز از تردید» و بىاعتنایى به وسوسهی شیطان، بر ایمان «توفیق» مىآورد.
عشق و شور و شوق را هم براى «صالحات» ذخیره کنیم.
بعضىها وقتى غش مىکنند، به طرف گناه و نفسانیات و هوسها غش مىکنند، و اگر لیز مىخورند، به سمت حرام لیز مىخورند. آیا این است صداقت در انتخاب راه؟
میان تصمیم و نیت بر بدى و گناه، تا انجام آن، تا مىتوانیم فاصله بیندازیم و این فاصله را با تردیدها، عاقبت اندیشىها، فکر عذاب و آخرت و ترس از نافرمانى خدا پرکنیم. به توصیهی حضرت امیرعلیهالسلام:
اگر به تاخیر مىاندازید، گناه را و اگر جلو مىاندازید، توبه را جلو اندازید.(16)
اما... میان تصمیم خیر تا عمل به آن، مجالى براى هیچ فاصله و دودلى و تاخیر ندهیم، که گاهى تاخیر، به تعطیل مىانجامد!
پ.ن:
15) آل عمران، آیه 114.
16) لا تکن ممن... ان عرضت له شهوة اسلف المعصیة و سوف التوبة(نهجالبلاغه، فیض الاسلام، حکمت 142).