گامی در مسیر (به بهانه ماه مبارک رمضان)(1)
پیشگفتار
«چگونه؟»
این نخستین سؤالى است که براى همهی آنان که در پى «کمال اخلاقى»، «خودسازى» و «سعادت ابدى»اند و مىخواهند به فلسفه و راز خلقت انسان و بعثت رسولان دستیابند، مطرح است.
«چگونه مىتوان به کمال انسانى رسید؟».
خوب شدن، پاک زیستن، سالک راه حق گشتن، از باتلاق ابتذال و پوچى وگناه برآمدن براى همه میسر است، و گرنه از ما نمىخواستند که رهپوى راه انبیا و اولیا و عارفان واصل شویم.
وقتى هدف و مقصدى را به ما نشان مىدهند، پس راهى هم براى رفتن و رسیدن هست. این «راه» و «راهنما» را باید شناخت و گام در راه نهاد، «گامى در مسیر»!
وقتى «بهشت» را در چشمانداز ما قرار مىدهند و ما را به آن فرامىخوانند، پس مىتوان بهشتى شد و از دوزخ رست.
«جوانى»، هم بهترین فصل رسیدن به «خودباورى» و «خداباورى» و«اصلاح نفس» است، هم خطرناکترین دوران که پرتگاهها و لغزشگاههاى بسیارى سر راه است و دزدان ایمان و رهزنان دل در کمیناند و غفلت، آدمى را تا قعر جهنم و دوزخ ابدى مىبرد.
ولى... آینهی دل جوانان، شفاف است و خلق و خویى تربیتپذیرتر دارند. این نقطهی قوت را باید قدر دانست و از آن بهره گرفت.
پیر ما، امام خمینى قدس سره مىفرماید:
«روح جوانان لطیف است و انعطافپذیر، و آن قدر که در پیران حب نفس و حب دنیاست، در جوانان نیست. جوان مىتواند با آسانى نسبى، خود را از شر نفس اماره، رها سازد و به معنویات گرایش پیدا کند». (1)
راستى... «چگونه مىتوان خودساخته و مهذب شد» و در «جهاد اکبر» پیروز گشت و از میدان مبارزه با نفس و آزمون انتخاب راه حق در جدال «عقل و نفس»، سربلند بیرون آمد؟ و همچون عارفان به دیدگاهى برتر از دنیا و حیاتى آزاد از سلطهی ابلیس و فریب شیطان رسید؟
داشتن بصیرت و بینشى درست و ژرف، تحلیل روشنترى از هستى به ما مىدهد.
شناختن میدانهاى لغزش و زمینههاى غفلت و گناه در ذهن و زندگى، پیمودن این مسیر را آسانتر مىکند.
تصحیح رابطه با «خود»، با «خدا» با «مردم»، گام دیگرى در این سیر و مسیر است.
از یاد نبردن «فرجام کار»، توجه به بایدها و نبایدها، درک رابطه «عمل» و «پاداش»، و باور داشتن اینکه «آخرت» ما در همین دنیا و با «کیفیت عمل» ما ساخته مىشود، نیز مؤثر است و بخش دیگرى از بعد عرفانى یک مؤمن موحد را تامین مىکند.
به هر حال، دوست داریم قدم در راه بگذاریم و از جایى شروع کنیم.
آنچه با شما خوانندگان صاحبدل در این نوشته گفتگو مىکنیم، گشت وگذارى در همین وادى است. این کتاب، یک سلسله مباحث نظرى و مدون و مبرهن نیست و شیوه عقلى و نقلى و استدلالى به کار گرفته نشده است، بلکه با زبان دل، زبان آشناى فطرت و با صفاى باطن جوانان سخن مىگوییم، بىآنکهبخواهیم از ارزش مباحث عقلى و برهانى بکاهیم.
باز هم از امام امتقدس سره شاهد بیاوریم:
«لسان دعوت انبیا علیهم السلام و اولیاء خلص «سلامالله علیهم» لسان فلسفه و برهان رایج نیست، بلکه آنان با جان و دل مردم کار دارند و نتایج براهین را به قلب بندگان خدا مىرسانند و آنان را از درون جان و دل هدایتمىکنند». (2)
در خلال مباحث این کتاب، «دفتر دل» را مىگشاییم و با شما «همدلى» و«همزبانى» مىکنیم. با این زبان راحتتر، خودمانىتر و بىپردهتر مىتوانحرف زد.
امید است که تا پایان این «مسیر»، بتوانیم «همگام» و «همراه» باشیم.
پ.ن:
این اثر، مجموعهی بازنگرى شدهی سلسله مقالاتى است که با عنوان ثابت «گامى در مسیر»، در مدت بیش از سه سال (از سال 1375 تا 1378ش) درصفحه «جوانان» روزنامهی جمهورى اسلامى، به صورت هفتگى چاپ مىشد.
جهتگیرى مقالات، جوانان بودند و هدف، آن بود که این مخاطبان عزیز، با زبانى ساده، با معارف والا و ژرف مکتب در زمینه خودسازى و سلوک وعرفان آشنا شوند. از این رو، با آنکه محتواى این نوشتهها عمدتا معارفى برگرفته از آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام و معارف دین بود، اما در زبان و قالب استفاده شده، اصولى همچون: کوتاهى مقالات، تنوع موضوعات، روانى و سادگى قلم، لحن صمیمى و خودمانى و به کار گرفتن کمتر متن عربى آیه و حدیث مراعات مىشد.
وقتى بنا شد که این نوشتهها به صورت کتاب مستقل منتشر شود، برخى بازنگرىهاى تکمیلى و بهینهسازى متن انجام گرفت. در تدوین آن سلسلهنوشتههاى کوتاه به صورت حاضر، نکات زیر اعمال شده است:
1 - دستهبندى و تنظیم آن مقالات از نظر محتوا، در پنج محور جداگانه، که فصول پنجگانه این کتاب را تشکیل مىدهند.
2 - ادغام و به هم در آمیختن هر دو سه مقاله که در آن سلسله نوشتار، موضوع واحد یا نزدیک به هم داشت. از این رو، تعداد آن 135 متنروزنامهاى، به 56 مقاله حاضر تبدیل شده است.
3 - مستندسازى برخى از مطالب و جملات، بر اساس آیات و روایات، که اغلب در پاورقىها آمده است. در این زمینه به حداقل کار اکتفا شد، والا اگر مستندات قرآنى و حدیثى همهی محتواهاى مقالات در پاورقى مىآمد، حجم اثر بسیار بیش از این مىشد و با توجه به مخاطبان جوان، نیازى هم به بیش از این مقدار نبود.
امید است که این اثر و این مباحث، براى جوانان شیفتهی تهذیب نفس وعلاقهمند به تربیت روحى و اخلاقى خویش، «گامى در مسیر» باشد و درپیمودن این راه که چندان هم آسان و بىخطر نیست، مفید افتد و زمینهساز برداشتن گامهایى بلند در آفاق عرفان و اخلاق باشد.
قم - جواد محدثى - بهمن 1378 ش
پ.ن:
1) از نامهی عرفانى امام راحلقدس سره به حاج احمد آقا خمینى که با نام «جلوههاى رحمانى» منتشر شده است، ص 42.
2) همان، ص 38.
پ.ن.کیمیا:
سلام.
حلول ماه مبارک رمضان رو به همهی دوستان عزیزم تبریک میگم. آرزو میکنم بدون تعارف، بتونیم از این ماه مبارک، به معنای واقعی بهره ببریم.
این ماه بهانهای شد برای اینکه کیمیا این متن رو، برای این سی یا بیست و نه روز، انتخاب کنه. همونطور که خوندید جناب آقای محدثی پس از بازدید دوبارهی مقالات، آنها رو برای چاپ در یک کتاب آماده کردن؛ من هم یه نگاهی بهش میکنم و سعی میکنم مناسب ثبت در وبلاگ کیمیا آمادهاش کنم. البته هیچگونه تغییری از جانب کیمیا در متن اعمال نمیشه، فقط شاید کمی جابجایی و کوتاهکردن احتمالی؛ البته این فقط یه تذکر بود وگرنه با توجه به سابقهی کیمیا و نوشتههای جناب آقای محدثی در وبلاگ کیمیا، این اتفاق نادرالوقوع خواهد بود بلکه اصلا اتفاق نخواهد افتاد؛ اما به هر حال از باب «کار از محکمکاری عیب نمیکنه» تذکرش لازم به نظر میرسید.
کیمیا رو تو لحظات «ناب»تون فراموش نکنید!
التماس دعا
یاعلی