گر امید وصل باشد....
شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۸۴، ۰۱:۵۸ ق.ظ
رفت زیر بارون گریه کنه تا کسی اشکاشو نبینه.همه میگفتن :مرد که گریه نمیکنه اگه گریه کنی یعنی ضعیفی یعنی نمیتونی یعنی......وهزارتا یعنی دیگه که شده بودن سد جاری شدنش.ولی من بهش حق میدادم.چون میدونستم تحملش سخته.خیلی سخت.اخه خودم تجربش کرده بودم.وقتی از عزیزت دوری دلت میخواد روزای بی او بودن تند تند بگذرن هر چند که خوب میدونی هر روزی که میگذره یه روز به لحظه پایان عمرت نزدیکتر میشی.اما میخوای بگذره به هر قیمتی.چه بخوای چه نخوای تموم میشه.زودتر از اونی که فکرشو بکنی.فقط یادت باشه زندگی همیشه اونی نیست که ما میخوایم.حواست باشه ها همین روزا قراره بارون بیاد.*************************************ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیستگر امید وصل باشد، همچنان دشوار نیستنوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زردقصه دل مینویسد حاجت گفتار نیست