...سکوت...
چهارشنبه, ۹ آذر ۱۳۸۴، ۰۹:۳۸ ق.ظ
یا حقوقتی که انسان وسیله انجام خواست خدا می شود،از هر گونه تقدیری رها می شود.این حال فقط با تسلیم بدست می آید.وقتی خود را به خدا تقدیم می کنم،نفس کاذبم چون مه در برابر آفتاب ناپدید می شود.آنگاه می دانم که هیچم وهیچ کاری را به تنهایی نمی توانم انجام دهم.خواست متعال خداوند از طریق من تحقق می پذیرد. برا ی شنیدن پیام خدا و احساس کردن حضورش،سکوت لازم است.منظور از سکوت فرو رفتن در خود است.فرو رفتن در خویش خود. در سکوت ممکن است کلامی را بشنویم که به تنهایی می تواند همه تردیدها و پرسش های ما را به پایان رساند. ای حضور مقدس خاموش! در خاموشی به سوی تو می آیم. سکوت،طریق ستایش و نیایش من است. «تو»صدای سکوت را می شنوی وپاسخ می دهی «خاموش خاموش خاموش » و آنگاه «آرامش،آرامش،آرامش».آمین خاموشی و سکوت را در پیش گیرید تا پرتو الهی که در قلبتان ساکن است به شعله ای از نور تبدیل شود،بتابد و شما را به خداوند نزدیک و نزدیک تر سازد. زیارت انسان به سوی زیارتگاه نور است،او قدم به قدم می آموزد که چگونه پیش رود و نخستین گام خاموشی است.در خاموشی میپرسد: «من چه هستم؟ از کجا آمده ام؟ به کجا می روم؟ هدف آمدنم به این دنیای ظلمت زده چیست؟ در سکوت است که در می یابد سرچشمه ظلمت «نفس»است،مانع بزگ راه «من» کوچک است.«نفس»باید از میان رود.برای دیدن« نور»،« من» کوچک باید نابود شود. آیا به راستی می خواهی که خواست خدا را انجام دهی؟نخست خودت را به خدا بسپار تا چیزی از نفس باقی نماند وآنگاه خداوند از طریق «تو» کار خود را انجام خواهد داد.