آفتی در دنیای شاعری :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

آفتی در دنیای شاعری آفتی در دنیای شاعری

پنجشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۴۰ ق.ظ

سلام

خیلی سال پیش بود، خیلی بچه‌تر از حالا بودم. تقریبا ماهی یکی‌دو بار، پیش می‌آمد که با آقای علی‌اکبر لطیفیان باشیم، در جلسه‌ی روضه، منزل ایشان یا منزل ما. می‌نشستیم و حرف می‌زدیم، از روضه و شعر و شاعری و...

من چند سالی بود که شعر می‌خواندم از شاعران مختلف، مثل حافظ و سعدی و... همچنین اشعار آیینی که آن وقت‌ها شاعرش کمتر مشخص بود؛ دست‌نویس و کپی‌شده، دست به دست می‌شد و چون امضاء نداشت، همان به اصطلاح حلقه‌ی اولِ نزدیک به شاعر می‌دانستند که صاحب اثر کیست، اما وقتی شعر می‌چرخید، دیگر نام شاعر مغفول واقع می‌شد.

آقای لطیفیان آن سال‌ها وقتی می‌خواست -به قول امروزی‌ها- خصوصیات شاعر آیینی طراز را بگوید، می‌گفت: شاعر باید چنین باشد و چنان، از جمله: شاعر باید حریت خود را حفظ کند؛ از بین شاهد مثال‌هایش هم یکی از همه پررنگ‌تر بود و او هم جناب آقای حجة الاسلام سیدرضا جعفری بود. می‌گفت: ایشان خصوصیتی دارد که این‌گونه نیست که مثلا برای کسی، مداحی شعر بگوید؛ شعرش را می‌گوید، دیگر کار ندارد به این‌که این شعر را مثلا اول فلان مداح می‌خواند یا رفیقش یا هر کس دیگر. هر کسی بپرسد که «حاج آقا! جدیدن شعر چی کار کردین؟» صادقانه می‌گوید: «این...» و می‌خواند. بعدها که با آقای جعفری بیشتر آشنا شدم، متوجه شدم خصوصیتی که آقای لطیفیان گفته بود را به کمال داراست.

آن وقت‌ها منظور آقای لطیفیان را زیاد متوجه نشدم؛ چه اینکه آن‌چه از دنیای شاعری در ذهنم بود، همین بود که: شاعری شعرش را بعد از جوشش یا کوششی می‌گوید و باقی را واگذار می‌کند به خدا، همان‌طور که لابد در مرحله‌ی سرایش همین کار را می‌کند. اما بزرگ‌تر که شدم از آن‌جا که امیر کلام علی علیه‌السلام فرمود: «لِکُلِّ شَیْءٍ آفَةٌ»(۱) متوجه شدم که حق با آقای لطیفیان بوده و این آفت در بین شعرای آیینی کم و بیش وجود دارد.

خلاصه که به قول آقای جعفری شعر را باید با لحاظ مقام حضرات آل‌الله سرود و نه چیز دیگر؛ البته عرض کردم که این قضیه برمی‌گردد به سال‌های دور؛ بعید می‌دانم این آفت در بین شاعران، خاصه شعرای آیینی دیگر وجود داشته باشد -ان‌شاءالله- به مدد حضرت شعر و شاعر و مشعور.

والسلام

 

پی‌نوشت:

۱- کنز العمّال، ۴۴۲۲۶

۲- آن‌چه عرض شد یکی از مصادیق حریت شاعر است؛ و می‌توان باز هم در این‌باره گفت که به قد سواد حقیر نمی‌رسد. البته این خصوصیت کمی نیست. چه اینکه گمان نمی‌کنم شعری که با حریت سروده نشود، پیشرفتی داشته باشد یا مانا باشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه