در آسمان دلم یک شهاب میآید؛ حضرت رقیه (س)؛ وحید قاسمی
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۸۹، ۰۵:۱۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
در آسمان دلم یک شهاب میآید
سوار بر طبق و با شتاب میآید
به سر دویده ز کاخ یزید تا اینجا
بدون نیزهی خود، بیرکاب میآید
و شاه عالمیان بیسپاه و تشریفات
جبینشکسته، محاسنخضاب میآید
در این سکوت مقدس به گوش ثانیهها
صدای آمدن انقلاب میآید
وزیده باد یتیمی، دلم پرآشوب است
به سمت دیدهی تارم سحاب میآید
میان صفحهی پرچین چهرهی عمه
خطوط دلهره و اضطراب میآید
رسیده بهر عیادت، نه بردن طفلش
پدر به نیت امری ثواب میآید
طبق چه بوی عجیب و زنندهای دارد
دوباره رایحهی التهاب میآید
تویی که از نفست عطر سیب میآید
چرا ز موی تو بوی شراب میآید
غمین مباش که فطرس برای خاطر ما
ز عرش حضرت حق با گلاب میآید
وحید قاسمی
گزیدهای از کتاب اشک نیزه