دوران کچلی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

دوران کچلی

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ

سلام
در این چندماهی که از ماه مبارک رمضان تا امروز موهای سرم را کوتاه نگه داشتم یا به عبارت بهتر کچل بودم، هر کس با دیدنم از ظن خود یار من شده و عکس‌العملی نشان داده که به نوبه‌ی خود برایم جالب بوده (از ذکر نام و نشان دسته‌ها شدیدا معذورم، هر چند به نظرم پرواضح خواهند بود):
— حاج آقا! زیارت قبول! مکه مشرف بودین؟
—حاجی سلام! موهاتو زدی!!!
— سلام حاج ناصر! زندان بودی؟ (با خنده‌ی همراه با تمسخر)
— ایولا! من گفتم حاجی هم اهل حاله؛ می‌خواد قمه بزنه.
— داداش! می‌خوای جای قمه‌ها رو نشون بدی؟ که مثلا مام آره؟
— من می‌دونم! این زده تو وادی سیر و سلوک. 
— دمت گرم! انقدر دوست دارم موهامو اینجوری کوتاه کنم!
— جیگر شدی!
— من اینجوری دوست دارم، به نظرم بهت میاد.
— مگه نگفتم دوباره موهاتو نزنی؟ کچل!
— حاجی! میخوای ملبس شی؟
— [خنثی]
— اینجوری خوبه دیگه! سبک، خنک...
— وای خدا! خاک به سرم! (همراه فرار به سمت عقب)
— بابای کچل!
— ما که کم آوردیم، دمت گرم بابا!
— و... .
البته بنده از این کار هدفی داشته‌ام که تقریبا جزء هیچکدام از این عکس‌العمل‌ها نیست. خب به هر حال خود را در جایگاه قضاوت قرارندادن کار بسیار مشکلی است و رسیدن به آن مدت‌ مدیدی تمرین و ممارست لازم دارد.
والسلام

[همین امشب دوباره موهای نداشته‌ام را از ته زدم]

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه