زندگی یا مردگی؟!
نمازامون که به درد عمههامون میخوره
روزه که برای گوارشمون ضرر داره، همون ماه رمضون رو با بدبختی و خواب یه کاریش میکنیم بسّه
قرآن که نمیخونیم
روایت و حدیث که تخصص میخواد
نهجالبلاغه رو که نگو، اصلا نمیشه فهمیدش
صحیفهی سجادیه هم که معلومه، همهش دعاست
دعای کمیل که زمزمه نمیکنیم
زیارت حضرات که با خوندن جامعهی کبیره نمیریم
دعای ندبه که مال سحرخیزاست
زیارت عاشورا که از اسمش معلومه، روز عاشورا باید خونده بشه
گریه که مال افسردههاست، ما حالمون خوبه
شعر خوب که نمیخونیم
کتاب که ورق نمیزنیم
حرف حساب که گوش نمیدیم
***
یعنی واقعاً و دقیقاً ما داریم زندگی میکنیم یا مردگی؟