بر اریکهی قدرت مدیریتت تکیه زدی
و تا تقی به توقی میخوره
صداتو میندازی تو سرت و داد میزنی:
«همینی که هست! هر چی ناراضیه به سلامت! آخر برج تصفیه کنه!»
آره! مادرت تو رو مدیر زاییده و و تا آخرش هم مدیر خواهی بود
«آه» هم اثر نداره، مطلقا
این خط، این هم نشون!