مجمع البیان؛ موضوع و فائده علم تفسیر
موضوع و فائدهی علم تفسیر
موضوع علم تفسیر، کلام خدا و غرض از آن، به دست آوردن قدرت و توانایى بر استنباط صحیح احکام شرعى از این کتاب آسمانى است.
بدیهى است که خداوند، جهان و انسان را بىفائده و بدون در نظر گرفتن هدفى نیافرید؛ او انسان را آفرید تا به فرمانش گردن نهد و از گناهان دورى کند و به مقرراتى که خدا براى سعادت و تمامشدن حجت بر او از راه وحى برایش معین کرده، عمل کند.
خدا در انسان نیروى عقل قرار داد تا چراغ روشن فرا راهش باشد و به او دست و پا داد تا آنچه فهمیده انجام دهد و بالاترین و پر ارزشترین ثمرات و نتیجههاى عقل و اعضاء سالمى که خدا داده آن است که انسان از راه علم و عمل به سعادت همیشگى و رستگارى واقعى در زندگى مادى و معنوى و معاش و معاد برسد.
خداوند راه سعادت را براى بندگان خود بیان کرده و اعمالى را که از او دوست دارد و فائدهاش به خود او باز میگردد به وسیلهی شرایع الهیه بر زبان فرستادگان بزرگ معین نمود.
بر این فرستادگان که پایهگذاران قانون و شریعت بودند، خداوند کتابى که جامع آن قوانین و به زبان خود مردم باشد، نازل نمود تا آنان را از تاریکیهاى جهل و نادانى به روشنایى ایمان و یقین در آورد و مردم کلام خدا را بشنوند و احکامش را بفهمند و آنچه در این کتاب، مجمل و نیازمند به توضیح باشد همین فرستاده آن را براى مردم واضح میکند؛ انبیاء نیز جانشینان خود را علم کتاب آموختند تا مرجعى براى بیان معانى کتاب و تفسیر مبهمات آن باشند و در تاریکیهاى بدعت و جهل، انوار درخشندهی آنان فرا راه عقول قرار گیرد و در برابر بدعتگذارانى که همهچیز را با دلخواه، تفسیر و توجیه مىکنند سدّ محکمى باشند و آیات قرآن را آن چنان که خدا میخواهد معنى کنند نه مانند دستههایى که در اسلام پدید مىآمدند و مطابق میل و هوس خود آنچه خواستند در آیات گفتند؛ مثلاً آیهی کریمهی: «رَبَّنٰا وَ لاٰ تُحَمِّلْنٰا مٰا لاٰ طٰاقَةَ لَنٰا بِهِ»(۱) را به عشق و حبّ برگرداندهاند.
یا اینکه آیهی «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ»(۲) را به این صورت نوشته: من ذل ذى(کسى که خوار کند این را یعنى نفس را)؛ یشف(شفا مىیابد)؛ ع(بفهم و درک کن).
بدیهى است اینگونه تأویلات چقدر بىارزش است و از همین جهت رسول اکرم صلیالله علیه و آله شدیداً نهى میکرد که مردم قرآن را با رأى و فکر خود تفسیر نکنند و هر که آن را با میل خود تأویل کند، جایگاهش عذاب و آتش است و در عصر نبوّت، صحابه از رسول اکرم صلیالله علیه و آله آنچه مربوط به تفسیر و بیان قرآن و شناسایى معنى و حقیقت آیات بود فرا مىگرفتند.
و سنّت و احادیث نبوى در این زمینه فراوان شد و به استناد آن احادیث، علم تفسیر قرآن که مورد عنایت شدید مسلمین قرار گرفت پدید آمد و چون هدف و نتیجهاش فهمیدن مقصود آیات و کلمات خدا است، اشرف از همهی علوم و پر ارزشترین آنها است.
پینوشتها:
۱- بقره، ۲۸۶
۲- بقره، ۲۵۵
* منبع: تفسیر مجمعالبیان، فضل بن حسن طبرسی، جلد ۱، صفحهی ۲ تا ۴