نقدی بر نقد آقای جعفریان بر سخنان آقایان قرائتی و رحیمپور
سلام
حتما در برنامهی «درسهایی از قرآن» موضعگیریهای آقای قرائتی را در برابر علوم مختلف و توصیهی ایشان به اهتمام جوانها به تفسیر قرآن کریم و اینکه با تمسک به قرآن از باقی علوم مستغنی خواهیم شد را شنیدهاید. یا آنچه آقای رحیمپور سال گذشته در یکی از سخنرانیهای خود راجع به شیعیان و قالتاقبودنشان به نقل از شهید مطهری گفت.
چند شب پیش به بهانهی پیدا کردن کتاب الکترونیکی «تاملی بر نهضت عاشورا» نوشتهی آقای رسول جعفریان به جوابیههایی از ایشان به سخنان آقایان قرائتی و رحیمپور برخوردم که در سایتها منعکس شده بود و به نظرم جالب آمد.
فحوای کلام جناب جعفریان این است که چطور میشود با تمسک به قرآن از باقی علوم بینیاز شد؟ با این وصف میبایست با تسلط به قرآن، ریاضی و هندسه و نجوم و تاریخ و... را کنار بگذاریم. بعد نتیجه گرفتند که همین طرز تفکر باعث شده مسلمانان به لحاظ علمی پیشرفت نکنند و نشر دوبارهی این طرز فکر در صدا و سیما پسندیده و قابل قبول نیست.
و با نقل جملات دقیق شهید مطهری با ذکر دقیق منبع بر آقای رحیمپور شدیدا خورده گرفتهاست که چطور شما تمامی شیعیان را قالتاق میخوانید؟ در حالی که خود شهید مطهری این صفت را مقید به کار برده و نه مطلق؟
اما به نظر حقیر بحث آنقدر که آقای جعفریان گرفتتد سخت نیست. زیره به کرمانبردنم را از جنابشان عذر میخواهم، اما قرائن موجود در صحبتهای هر دو بزرگوار نظراتشان را از اطلاق ساقط میکند. چه اینکه وقتی کسی در مقام بیان مطلبی خاص میباشد طبیعی است که نتواند به تمام جوانب آن مطلب اشاره کند در غیر این صورت وقتی منبری، وعظی، خطابهای، مقاله و سخنرانی علمیای شروع میشد، دیگر تمام نمیشد چرا که گوینده و نویسنده مجبور بود برای اینکه از قسمتهای مختلف بحثش سوء برداشت و استفاده نشود، پیاپی و پشت سر هم پرانتزی برای توضیح مطلبی باز کند و باز پرانتزی برای مطلب دیگر و چهبسا پرانتزی برای توضیح مطلب داخل پرانتز و همینطور ادامه پیدا میکرد.
وقتی آقای قرائتی در سخنرانی خود در مقام اهمیت تفسیر قرآن صحبت میکند و میگوید با تسلط به قرآن از باقی علوم بینیازیم پر واضح است که منظورش این نیست که فاتحهی باقی علوم را بخوانیم. چرا که در این صورت اول باید فاتحهی همان تفسیر قرآن را خواند چرا که رسیدن به تفسیر و توضیح احتمالی آیات شریف قرآن جز در سایهی تسلط به علوم مختلف -مثل عربی، حدیث، کلام و علوم بسیار دیگر از جمله تاریخ که اتفاقا تخصص جناب جعفریان میباشد- به دست نخواهد آمد. یعنی میشود به تفسیری از آیهای رسید در حالی که علم دیگری را برای فهم صحیح آیات استفاده نکرد؟ اگر نظر آقای قرائتی این باشد حق با جناب جعفریان است و جناب قرائتی خود تیشه به ریشهی تخصصش میزند که از ایشان بعید است که خودش به دست خودش مقدمات و مبانی علم تفسیر قرآن را بیفایده بخواند.
یا آنجا که از بیفایده بودن برخی اطلاعات موجود در کتب درسی مثل ارتفاع قلهی هیمالیا میگوید، قرائن کلام کاملا نشان میدهد که ایشان در مقام نقد وجود برخی اطلاعات غیرمفید در کتب درسی است نه اینکه بخواهد -آنطور که جناب جعفریان گفته است- بساط علم جغرافیا را برچیند. کاملا مشخص است که نظر جناب قرائتی این است که در درسهای مدرسه، اطلاعاتی باید گنجانده شود که در عمل به کار دانشآموز بیاید و از آن استفاده کند وگرنه صرف اطلاع از ارتفاع قلهی هیمالیا چه فایدهای دارد؟ بله! دانشآموز بعد از دریافت اطلاعات مفید در زمینههای لازم حتی جغرافیا و تاریخ، رشد و در نهایت مسیر علمی خودش را انتخاب میکند -مثلا جغرافیادان میشود-. شاهد بر حقبودن سخنان جناب قرائتی وجود این همه فارغالتحصیل دانشگاهی و حتی حوزوی است که جز اطلاعات احتمالا زیاد، هنر دیگری ندارند و اگر دارند از همت خودشان بوده و نه سیستم آموزشی.
بحث در کلام آقای رحیمپور هم دقیقا به همین طریق است. از قرائن کلام ایشان نیز -با دیدن و شنیدن سخنرانی کامل ایشان در مورد مثال جناب جعفریان- این نکته به راحتی به دست میآید که آقای رحیمپور در مقام نقد و بررسی حرکات عجیب و غریب عدهای از شیعیان در قالب برگزاری مراسمات گوناگون مذهبی و غیره –که فقط کافی است سری در جامعه بچرخوانیم تا انواعش را ببینیم، خاصه تا چند روز دیگر که محرم سیدالشهداء علیهالسلام آغاز میشود- است. آوردن مثال از شهید مطهری که به گفتهی ایشان شیعیان قالتاق هستند اگر هم ناخواسته دقیق نقل نشده باشد که منظور همان مقید بودن کلام است –هرچند جناب رحیمپور متن سخنرانی را از رو میخواند- از مقام کلام و قرائن به وضوح میتوان درک کرد که جملات آقای رحیمپور مقید است به شیعیانی که دارای صفات رذیلهاند و میخواهند با وجود هرکاری که انجام میدهند با یک «حسین، حسین» گفتن و گریهکردن تمام مافات را جبران کنند. خب چه کسی میتواند این مطلب را جور دیگری برداشت کند؟ آن هم با این همه قرینه؟ جالب اینجاست که خود جناب رحیمپور کاملا صفات شیعیان قالتقاق را نقل میکند.
بله اگر آقای جعفریان با لحنی دوستانه به این مسئله میپرداختند که خوب بود این دوبزرگوار کمی دقت را چاشنی جملات میکردند که باعث سوء برداشت احتمالی نشود حق با ایشان بود و بنده نیز با ایشان همنظر بودم، هرچند همانطور که عرض شد اینکار بسیار مشکل است. اما اینکه با لحنی بسیار تند برای این آقایان به خاطر آنچه گفتهاند اظهار تاسف کند به نظرم اصلا قابل قبول نیست آن هم از شخصیتی چون ایشان.
به شدت از جامعهی علماء دانشگاهی و حوزوی انتظار میرود در اظهار نظرهای خود دقت کنند. لحن اظهار نظر و نقد خود را مورد مداقه قرار دهند. به هر حال این بزرگواران بیشک الگوی عدهای هستند که از آنها درس میگیرند. اگر قرار باشد همیشه اظهار نظرها انقدر تند و تیز باشد دیگر فردا کسی جرأت اظهار نظر نخواهد داشت و اظهار نظرات احتمالی هم به جار و جنجال ختم میشود. متاسفانه اینگونه اظهارنظر و جوابیهدادن امروز در جامعه قابل مشاهده است، استاد دانشگاه یا حوزهای در جایی حرفی و نظریهای مطرح میکند و دیگری در جای دیگر -گاهی بدون اینکه آن نظریه را کاملا دقیق شنیده یا دیده باشد- حرفها و نظرات و عقبههای احتمالی آن را به باد انتقاد شدید میگیرد و دیگری هم باز در جواب همینکار را میکند.
امیدوارم این مهم که رعایت اعتدال و خونسردی در اظهار نظر و در نقد نظرات دیگران است، در بین اهل علم رواج بیشتری پیدا کند.
والسلام
پ.ن:
1. متن کامل سخنان جناب رسول جعفریان با سرچ نام ایشان در نت، به راحتی مشاهده است.
2. از محضر جنابشان به خاطر این قلمفرسایی عذرخواهی میکنم، فقط بحثی طلبگی بود.