یک خبر داغ داق
با سلام
به خبری که هماکنون به دستم رسید، توجه فرمایید.
چند آدم بیادب یک خانم(۱) فوقالعاده (با ادب) را در شهری از شهرهای با ادبنشین در آپارتمانش در طبقهی هشتم ساختمانی nطبقه به گروگان گرفتند. این آدمرباها که از کار و اسمشان پیداست دارای «جازبه» زیادی بودند(۲)، در قبال پسدادن آن خانوم(۳) مبلغ هنگفتی معادل، از خانوادهی او طلب کردند. آنها علت این کار خود را سیاسینشدن جازبهیشان اعلام کردند(۴).
خوشبختانه از آنجایی که نیروی پلیس زود از همهچیز باخبر میشود، حتی اگر به آنها خبر هم ندهید(۵)، بدون اجازه خانوادهی گروگان، یعنی همان خانم باادب و حتی بدون اجازهی گروگانگیران، یعنی همون یک عده آدم «بیادب باجاذبه»، وارد عمل شده و اقدام به آزادسازی مناطق از دست رفته(۶) و البته ضمن این کارشان، نجات آن خانم کردند. این نیروها که از در پشتی(۷) که گروگانگیرها یادشون رفته بود ببندند، وارد ساختمان شده و ضمن کشتن گروگان، گروگانگیران را صحیح و سالم به آغوش گرم خانوادهیشان باز گرداندند(۸).
رییس پلیس، ضمن قدردانی فراوان از عمل گروگانگیران که باعث شد قدرت پلیس را همه بفهمند، از مردم خواست بیشتر از این حرفها مراقب خودشان نباشند و سعی کنند مناطق باادبنشین کشور را به سمت کمی آن طرفتر(۹) ترک کنند، تا ضمن صرفهجویی در هزینهها، مشکلاتی از این قبیل هم برای پلیس ایجاد نکنند.
تا بخش بعدی خبر...
پ.ن:
۱- میتوانید به جای این کلمه از کلمهی «آغا» استفاده کنید، به هر حال در اصل ماجرا خللی وارد نمیشود.
۲- لطفا به کلمهی «آدمربا» توجه کنید مثل «آهنربا».
۳- همان منبع شمارهی یک.
۴- والا من هم منظور آنها را از این حرفشان نفهمیدم، البته احتمال قوی خودشان هم نفهمیده باشند. در دست بررسی است.
۵- تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
۶- طبق گزارشات واصله، ظاهرا در منطقهی مورد نظر ماهواره زیاد وجود دارد(!!!).
۷- قابل توجه انبوهسازان یا همان «بساز بفروش» خودمان.
۸- تا مشت محکمی باشد بر دهان دشمنان داخلی و خارجی که پیاپی و از سر ذلت، از پایمالشدن حقوق بشر در این کشور صحبت میکنند.
۹- ؟؟؟؛ ضمنا و البته و صدالبته که: !!!
پ.ن ۲:
* این متن را دارم در تاریخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۱۱ ویرایش میکنم. اما هر چه فکر میکنم این را آن روز برای چه نوشتم و منظورم چه بوده، چیزی به خاطر نمیآورم. یاد حرف دوست ندیدهی وبلاگنویسم افتادم که: بعضی موقعها که از نوشتهشدن متنی میگذرد و برمیگردی و آن را میخوانی، اصلا فهمش نمیکنی. همچنین یاد اعجاز قرآن میافتم که چه در طی طول نزول و چه بعد از گذشت این همهسال از ختم نبوت، کوچکترین خللی در آن وارد نشده و مطلقا تناقضی در آن وجود ندارد. خدایم را خیلی دوست دارم.